هشدار درباره تخفیفهای زیاد
یک ناشر با اشاره به تخفیفهای نامتعارف کتابهای بیکیفیت در کف خیابان و سایتهای اینترنتی معتبر نسبت به این موضوع هشدار داد.
مصطفی قاجار، مدیر انتشارات شمعدونی در گفتوگو با ایسنا درباره تخفیفهای نامتعارف سایتها و مسئله قاچاق کتاب اظهار کرد: مخاطب حوزه کتاب یک مخاطب محتاط است؛ اگر مصرف کالای فرهنگی از جمله کتاب را با حوزههای دیگر به طور مثال پوشاک و غذا مقایسه کنید به این نتیجه میرسید که مصرفکننده در این حوزه با وسواس و حساسیت بیشتری کتاب میخرد و به همان راحتی که مثلاً پیتزا میخرد یا از تیشرتی خوشش میآید و سفارش دهد، نیست. در نتیجه استراتژی قلاب تخفیف و حمایتهای دولتی با برگزاری نمایشگاههای بینالمللی و استانی کتاب طی سالهای گذشته به اجرا درآمد. این تخفیفها در نمایشگاههای کتاب حدود ۱۰ تا ۲۵ درصد بود و علاقهمندان کتاب عادت داشتند فهرستی از کتابهای مورد نظر خود را تهیه و در نمایشگاههای استانی و نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از این امکان ۲۰ درصدی استفاده میکردند و کتاب میخریدند.
او افزود: حالا ما بحث جدیدی داریم، این بحث از کف خیابان شروع شد و آن تخفیفهای بالای ۵۰ درصد است. برخی از این کتابها قاچاق است. یعنی یک کتاب پرفروش را عینا و با کپی از همان نشر به صورت قاچاق چاپ میکنند و با تخفیف بالای ۵۰ درصد در کنار خیابان به فروش میرسانند. اما شیوه تازهتری نیز برای فروش کتاب ملاحظه میشود که کاملا قانونی است. در این شیوه ناشر به سراغ کتابهای پرفروش بازار میرود، آنها را گلچین میکند و سپس با تغییرات اندکی نسبت به ترجمه ناشر اصلی با تخفیف ۵۰ تا ۸۰ درصدی به بازار کتاب میفرستد. محل عرضه این کتابها، مترو، دستفروشها و سایتهای اینترنتی فروش کالا و شبکههای اجتماعی است. این کتابها به علت تخفیف قیمتی بسیار زیاد برای مصرفکننده جذاب است و با تعطیلی کتابفروشیها و عادت کردن مردم به خرید از سایتهای اینترنتی بسیار بیشتر از گذشته شده است.
مدیر انتشارات شمعدونی افزود: این اقدام یک نوع دامپینگ است که ناشران فعال را دچار ضرر بسیاری میکند. متاسفانه این کار کاملا قانونی و دارای مجوز است و متولیان فرهنگی از جمله وزارت ارشاد، نمایندگان مجلس و نهادهای بازرسی به آن بیتفاوت هستند. در گذشتهای نه چندان دور مخاطبان با ۲۰ درصد تخفیف در نمایشگاه مواجه بودند، حالا با ناشرانی مواجه هستند که ۵۰ تا ۸۰ درصد تخفیف میدهند. مخاطب محتاطی که بخواهد کتابهایی از جمله «صدسال تنهایی»، «دختری که رهایش کردی»، «ملت عشق»، «من پیش از تو»، «خودت باش دختر» و دیگر کتابهای معروف را از کتابفروشی بخرد با قیمت بالا مواجه میشود، حالا میتواند همین کتابها را از کف خیابان یا سایتهای اینترنتی معتبر مانند دیجی کالا، با نصف قیمت و یا یکسوم قیمت بخرد.
مصطفی قاجار تصریح کرد: برآیند چنین اقداماتی از بین رفتن چرخه اعتماد مخاطبان به انتشاراتیهاست؛ جدا از اینکه مخاطب بعد از خرید کتاب میبیند کتاب قابل خواندن نیست، ترجمه بدی دارد و به لحاظ کیفیت محتوایی در سطح نازلی است، از نظر کیفیت چاپ هم کتاب را بیکفیت میبیند. این کتاب ممکن است با هر کاغذی چاپ شده باشد، برگهایش پرپر شود و صحافی درستی نداشته باشد.
پس از پاندمی کرونا، فروش همه سایتها و پلتفرمهای آنلاین فروش کتاب افزایش داشته است. به طور مثال طبق اعلام سایت دیجی کالا، جستوجوی کتاب یکی از اقلام پرجستوجو در این سایت است. در بستر این سایت نیز شما میتوانید مارکت پلیسهای متعددی را با فروش ۵۰ تا ۸۰ درصدی کتاب ملاحظه کنید که اقدام به دامپینگ قیمت میکنند و البته در بخش نظرات هم میتوانید آه و فغان بسیاری از مخاطبان کتاب را ببینید که پس از خرید کالای بیکیفیت فرهنگی از خرید آن پشیمانی خود را ابزار کردهاند.
او در ادامه گفت: ضربهای که این موضوع میزند این است که ناشران وقتی میخواهند کتابشان را به بازار عرضه کنند با مخاطبانی روبهرو میشوند که به تخفیفهای بالای کتاب عادت کردهاند. در حالی که ناشر با هزینههای بالای چاپ، کاغذ و تولید کتاب توان تخفیفهای ۵۰ تا ۸۰ درصدی را ندارد. مخاطب عادت کرده اگر تخفیف بالایی برایش نگذارند کتاب را نخرد، آیا همه ناشران میتوانند تخفیف ۴۰ درصد و ۵۰ درصدی داشته باشند؟ خیر. با گران بودن مواد اولیهای مانند کاغذ و هزینه سنگین چاپ چنین امکانی برای ناشر وجود ندارد، پس چرا برخی از ناشران چنین کاری میکنند؟ وزارت ارشاد به عنوان نهاد متولی چرا به یکسری از ناشران این امکان را میدهد که کتاب ناشر دیگری را با تغییر فعل و کلمات در قالب کتاب جدید منتشر کنند؟ چرا کسی جلو این قضیه را نمیگیرد؟
این فعال حوزه کتاب و رسانه اظهار کرد: این ناشران با توجه به نبود نظارت، سراغ ناشران بزرگ و کتابهای معروف میروند؛ مثلا میبینید کتاب «صدسال تنهایی» را که کتاب مشهور و پرفروشی است، با تغییر فعلها و جابهجایی برخی جملات و تغییر معانی برخی از مفاهیم با نام یک مترجم جدید، منتشر میکنند. در سیستم ثبت وزارت ارشاد هر نامی هم بخواهید میتوانید به جای مترجم بگذارید، مثلا میتوانید نام کودک دهسالهتان را به نام مترجم درج کنید. وزارت ارشاد استعلام نمیکند که مترجم وجود خارجی دارد یا نه. پس ناشر یک اثر پرفروش را در نشر خود چاپ میکند بدون آن که ریالی بابت حق مولف داده باشد. اگر سرمایه و دسترسی به کاغذ ارزان هم داشته باشد و کیفیت چاپ کتاب هم مهم نباشد، میتواند کتاب را در تیراژ بالا و تضمینشده چاپ و در بازار عرضه کند و ۸۰ درصد هم تخفیف بزند، مخاطب هم میخرد.
او در ادامه هشدار داد: اکنون رقابت ناسالمی شکل گرفته و ناشرانی که زحمت میکشند و برای سطر به سطر کتابهایشان وقت میگذارند ضربه بزرگی میبینند زیرا نه میتوانند به این اندازه تخفیف بدهند و نه میتوانند کتاب خود را معرفی کنند. اگر شما بخواهید یک کتاب جدید به بازار بیاورید و معرفی کنید باید کلی هزینه بدهد اما کتاب «شازده کوچولو» و یا «صد سال تنهایی» نیازی به تبلیغات ندارد و همه مخاطبان آنها را میشناسند. بنابراین ناشر هزینهای برای تبلیغات نمیدهد و وارد چرخه فروش میشود و سود کلانی میکند. این کتابها در ایستگاه مترو هستند، آیا در مترو سازوکاری برای جلوگیری از تخفیف ۵۰ درصدی وجود ندارد؟ آیا در دیجی کالا ساز و کاری وجود ندارد؟ اینها مشخصا به زیان صنعت نشر و کتابفروشیهاست، چون کتابفروشی هم نمیتواند تخفیف ۵۰ درصدی به مشتری خود بدهد. متاسفانه هیچ متولیای این کار را پیگیری نمیکند و کارها و اقدامات در حد نامهنگاری باقی مانده است و این وضعیت متاسفانه همینطور نابسامان ادامه پیدا میکند.