|
همشهری: امیرعلی پسربچه 6سالهای که به همراه خانواده عمویش برای بازی به پارکی در جنوب تهران رفته بود، در حادثهای تلخ دچار برقگرفتگی شد و جانش را از دست داد.
شامگاه چهارشنبه گذشته افرادی که برای هواخوری به پارکی در حوالی میدان رازی رفته بودند شاهد حادثه دردناکی بودند. اتفاقی که داغی سنگین بردل خانواده پسربچه 6ساله ای به نام امیرعلی گذاشت. آن شب امیرعلی در حال بازی در پارک بود و خانواده عمویش در چند قدمی او نشسته و مراقب او بودند.
او ابتدا دوچرخه سواری کرد و بعد دوچرخه را کنار گذاشت تا به سمت زمین بازی برود. اما این آخرین تصویری بود که همراهانش از او بهخاطر دارند. آنها سپس صدای فریاد او را شنیدند و امیرعلی را دیدند که نیمه جان روی زمین افتاده است. آن شب امیر علی بهدلیل برقگرفتگی در پارک جانش را از دست داد و باعث شد تا خانواده این کودک به سوگ از دست دادن عزیزشان بنشینند.
مرگ باورنکردنی
داغی که پدر امیرعلی دیده آنقدر سنگین است که قادر به حرف زدن نیست. فقط میگوید: « من آن شب سرکار بودم و امیرعلی با خانواده برادرم به پارک رفته بود. اصلا حال خوبی نداریم و هنوز صدای خنده پسرم در گوشم میپیچد. نمیتوانم باور کنم که او فوت شده و حالا زیرخروارها خاک است.»
پدر داغدار نمیتواند ادامه بدهد و تلفن را بهدست برادرش (عموی امیرعلی) میدهد. روحالله رادمان که بغض راه گلویش را گرفته میگوید:«آن شب برای هواخوری و اینکه بچهها در فضای باز بازی کنند به پارکی که در نزدیکی خانه مان بود رفتیم. برادرم سرکار بود و من فرزندان او یعنی امیر علی 6ساله و سارا 8ساله را به همراه بچههای خودم به پارک بردم. خودم به همراه خانواده زیراندازی پهن کرده و نزدیک به زمین بازی نشستیم تا بچهها را هم زیرنظر داشته باشیم. این روزها بهدلیل گرم شدن هوا، جمعیت زیادی به پارک میآیند و تقریبا آنجا شلوغ بود.»
او با گریه ادامه میدهد:« امیرعلی چند دقیقهای دوچرخه بازی کرد و بعد تصمیم گرفت به سمت زمین بازی برود. چند لحظه بعد ناگهان صدای فریادش را شنیدیم و امیر علی را دیدیم که روی زمین افتاده و دو نفر بالای سرش هستند. امیرعلی دمپایی به پاهایش نبود و شاهدی که در حال گذر از آنجا بوده، دیده که امیر علی ظاهرا بهدنبال یک بچه گربه رفته و وارد باغچه شده و لحظاتی بعد با فریادی بلند روی زمین افتاده است.»
عموی امیرعلی میگوید: امیرعلی آن شب وارد باغچه شده و نمیدانم آیا چراغ روشنایی پارک را لمس کرده یا نه. اصلا هیچکس به وضوح و درستی ندیده که چه اتفاقی افتاده است. فقط میدانیم که وارد باغچه شده و احتمالا تیرچراغ برقی که برای روشنایی پارک بوده اتصالی داشته و یا باغچه خیس بوده و باعث شده که پسر ما دچار برقگرفتگی شود. وقتی بالای سر او رفتیم امیرعلی نیمه جان بود و دو نفر بالای سرش در حال احیای او بودند.
همان لحظه نوجوان 15یا 16سالهای که متوجه ماجرا شده بود نزد ما آمد و گفت نگران نباشید روز قبل هم خودش همانجا با گرفتن تیر برق دچار برقگرفتگی شده اما آسیب ندیده بود. او میگفت برای برداشتن توپ بدمینتونش به داخل باغچه رفته و با گرفتن تیر چراغ برق روشنایی، ناگهان دچار برقگرفتگی شده اما به سرعتش دستش را از روی تیر برداشته و خطری تهدیدش نکرده است.
وی ادامه میدهد: آیا کسی نباید تیرهای چراغ برق پارک را هر از گاهی بررسی کند تا مشخص شود اتصالی دارد یا نه؟ مگر پارک، محل رفتوآمد بچهها نیست؟ چطور این موضوع نادیده گرفته میشود. پسر ما رفت و در اتفاقی باور نکردنی مقابل چشمان ما پرپر شد اماای کاش مسئولان بیشتر به فکر باشند تا از تکرار این حوادث تلخ جلوگیری شود. امیر علی پسری خوب، باهوش و مودب بود.
همه او را دوست داشتند. قرار بود امسال به پیش دبستانی برود و همیشه میگفت آرزویش این است که آتشنشان شود اما آن شب وقتی به اورژانس زنگ زدیم و امیرعلی را به بیمارستان انتقال دادند، پزشکان ساعتی بعد آب پاکی را روی دستمان ریختند و گفتند قلبش از تپش ایستاده و فوت کرده است. ما پیگیر این پرونده هستیم و شکایت کردیم و امیدواریم هرچه زودتر مقصران مرگ او شناسایی شوند.
گزارش مرگ پسربچه 6ساله، لحظاتی پس از حادثه به قاضی حبیبالله صادقی کشیک جنایی پایتخت اطلاع داده شده و او دستور تحقیقات برای مشخص شدن علت این حادثه مرگبار و معرفی مقصران آن را صادر کرده است.
سریال تلخ مرگ کودکان در پارک
این روزها با گرم شدن هوا، پارکها میزبان خانوادههایی هستند که برای هواخوری و تفریح به همراه فرزندانشان راهی آنجا میشوند. این موضوع زنگ خطر وقوع حوادث دردناک در پارکها را به صدا درآورده است. حوادثی که در سالهای گذشته نیز باعث مرگ کودکان زیادی شده است که برخی از آنها را مرور میکنیم.
آبنمای پارک، قاتل کودکان
آب نماها نقش زیادی در حوادث مرگبار در پارکها داشتهاند و در دو حادثهای که در سال 95در بوستانی در شرق تهران رخ داد، باعث مرگ دختری 5ساله و پسربچهای 13ساله شد. پسربچه 13ساله مرداد آن سال به بوستانی در شرق تهران رفته و در حال توپ بازی بود که توپش به داخل آبنما افتاد و او هنگامی که برای برداشتن توپ وارد آبنما شده بود دچار برقگرفتگی شد و جانش را از دست داد.
خرداد همان سال نیز دختربچه 5سالهای به نام فاطمه به همراه خانوادهاش به بوستان کوهسار مشیریه رفته بود که به داخل حوضچه مقابل آبنما افتاد و بهدلیل نبود درپوش به داخل دستگاه تصفیه آب کشیده و به طرز هولناکی جان باخت.
خطر وسایل بازی
وسایل بازی نیز عامل مرگ چند کودک در پارکهای کشور بودهاند. خرداد 97نوجوانی 15ساله که برای بازی به پارکی در شهرستان سنندج رفته بود هنگام سقوط از چرخ و فلک جانش را از دست داد. تیرماه همان سال کودک 7ساله ابهری نیز که برای بازی به همراه خانوادهاش به پارک پردیس ابهر رفته بود درحال سرسره بازی بود که ناگهان تجهیزات سرسره بر سر پسربچه 7ساله آوار شد و جان او را گرفت. اردیبهشت 96پسربچه 2 سالهای در شهربابک به همراه والدین خود برای بازی به پارک ولی عصر(عج) این شهر رفته بود که زیر الاکلنگ فنری که چند کودک روی آن نشسته بودند رفت و براثر ضربات سنگین به سرش جان باخت.
خرداد 98نیز دختربچه 4سالهای که همراه با خانوادهاش به پارکی در شهر رشت رفته بود هنگام بازی با قطار و بهدلیل رعایت نکردن موارد ایمنی به بیرون از قطار پرت شد و فوت کرد. بهمن سال گذشته نیز پسربچه 7ساله ای به نام امیدرضا در روستای شمزان قلعه گنج در کرمان بر اثر سقوط از سرسره فلزی پارک به کام مرگ رفت.
مرگ با برق
اما برقگرفتگی، پیش از این هم جان کودکانی را در پارکها گرفته بود. مانند حادثهای که مرداد پارسال برای پسری 12ساله در پارک لاله تهران اتفاق افتاد. آن روز پسر نوجوان با پدرش مشغول بازی پینگ پنگ بود که توپ به داخل باغچهای افتاد که در آن تیر چراغ برقی وجود داشت. از سوی دیگر بهخاطر آبیاری درختان و فضای سبز باغچه پر بود از آب و توپ هم روی آن شناور بود. مهدی 12ساله توپ را برداشت و دستش خیس شد و برای خارجشدن از باغچه تیر روشنایی را گرفت اما دچار برقگرفتگی شد و جانش را از دست داد.