|
فرارو: پایگاه خبری-تحلیلی "نشنال اینترست" در گزارشی به مساله وقوع بحران کمبود شدید مواد غذایی در کرهشمالی پرداخته و به طور خاص سعی کرده به این پرسش اشاره کند که آیا وقوع این بحران، میتواند نظامِ سیاسی کره شمالی را با بی ثباتی رو به رو کند و موجب ایجاد تحولات عمیق در این کشور شود؟
نشنال اینترست در این رابطه مینویسد: «کره شمالی بار دیگر با بحران کمبود شدید مواد غذایی رو به رو شده است. البته که این موضوع، بحرانی دیرینه در کره شمالی است با این حال، این مرتبه دولت کره شمالی نیز به این مساله، اذعان کرده است. در آخرین بحران غذایی که در اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی در کره شمالی اتفاق افتاد، رهبرِ وقت این کشور "کیم جونگ ایل" قویا وقوع بحران در کره شمالی را رد کرد. این در حالی بود که در نتیجه این بحران، قریب به یک میلیون نفر در کره شمالی جان خود را از دست دادند.
با این حال، خوشبختانه این مرتبه رهبر فعلی کره شمالی یعنی "کیم جونگ اون"، حداقل به این واقعیت اعتراف کرده و کلیتِ بحران را پذیرفته است. این بدان معناست که احتمالا وی قصد دارد تا کاری را برای مقابله با این بحران انجام دهد. اگرچه کیمجونگاون را نمیتوان فردی اصلاح گر دانست، با این حال وی نسبت به اسلافِ خود، به وضعیت اقتصادی کشورش بیشتر اهمیت میدهد.
ظاهرا دلیل اصلی وقوع بحران غذایی اخیر در کره شمالی، وضعیت آب و هوایی این کشور است. حدودا ۲۵ سال قبل نیز برای بحران غذایی و قحطی در کره شمالی، همین دلیل ذکر شده بود (از سوی دولت کرهشمالی). این در حالی است که کره جنوبی که در فاصله کمی از کره شمالی قرار دارد، با یکچنین چالشی و وقوع قحطی و گرسنگی در کشور خود به دلایل آب و هوایی و جوی رو به رو نیست. در این رابطه برخی از تحلیلگران بین المللی بر این باورند که وجود فساد و همچمنین سومدیریت در کره شمالی، دلیل اصلی وقوع بحرانهای غذایی در این کشور است.
تحریمها نیز بر بحران غذایی کره شمالی تاثیر گذار هستند، با این حال تاثیر آنها بر سیستم کشاورزی کرهشمالی، تا حد زیادی حاشیهای است. تحریمهای بین المللی عمدتا بر کالاهای لوکس و همچنین تجهیزات صنعتی که قابلیت استفاده دوگانه برای مسائل موشکی و نظامی دارند، اعمال شده اند. از طرفی، کمکهای بشردوستانهای نیز به کره شمالی وجود دارند که دولت این کشور قویا پذیرش آنها را رد میکند. بسیاری از نهادهای بین المللی تاکید دارند که حتی اگر کره شمالی کمکهای بین المللی به این کشور را بپذیرد، اطمینان ندارند که این کمکها واقعا به دست افراد نیازمندِ به آنها برسند. این چالش در اواخر دهه ۱۹۹۰ و در جریان بحران غذایی کره شمالی در آن سال مطرح بود و اکنون نیز مطرح است.
با این همه، عدهای از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که اگر کیم جونگ اون بر خلاف رهبران قبلی کره شمالی بپذیرد که کمکهای بین المللی به این کشور سرازیر شوند، این بدان معناست که او سعی دارد تا یک "اصلاحگر" باشد. در این رابطه اگر وی این کمکها را بپذیرد باید بداند که یکسری شروط نیز از جانب طرفهای بین المللی برای کره شمالی ارائه خواهند شد تا این اطمینان خاطر حاصل شود که کمکها واقعا به دست افرادی که به آنها نیاز دارند خواهند رسید.
یکی از دلایل دیگری که موجب وقوع بحران گسترده کمبود مواد غذایی در کره شمالی شده، بسته شدن مرزهای مشترک این کشور با چین، به علت شیوع گسترده ویروس کرونا بوده است. اقتصاد کره شمالی با چالشهای گستردهای رو به رو است و میزان بهره وری و ناکارآمدی در آن بالا است. رژیم کره شمالی برای اینکه از وقوع بحرانهای غذایی در این کشور جلوگیری کند، تا حد زیادی چشم به واردات غیرقانونی مواد غذایی از چین دوخته است. پیش از این نیز در مواقع وقوع بحرانهای غذایی، مسیرهایی از سوی مردم کره شمالی که ناامیدانه به دنبال کسب مواد غذایی بودند، به شمال شرق چین ایجاد شده است.
این مرتبه، کره شمالی که سیاستهای سختگیرانه مرزی نیز دارد، چندان در مورداین مسیرها، سخت گیری نمیکند، زیرا میداند که همین مسیرها میتوانند تا حدی، بار بحران مواد غذایی در کره شمالی را سبک کنند و از ایجاد ناامیدی عمومی و بحران در این کشور، جلوگیری نمایند.
بدون تردید وقوع قحطی، خود دلیلی روشن برای وقوع یک انقلاب میتواند باشد: "وقتی انسانها هیچ چیز نداشته باشند که بخورند و شدیدا گرسنه باشند، عملا هیچ چیز برای از دست دادن ندارند". اگر نظام سیاسی کرهشمالی نتواند مردم را سیر کند، راهی جز سقوط پیش روی خود نخواهد دید.
در جبهه مقابل انتخابهای دیگری نیز وجود دارند مثلا این نظام سیاسی باید رویههای خود را تغییر دهد و مثلا پذیرای کمکهای خارجی باشد. در غیر اینصورت، باید خطر جیره بندی اقلام اساسی غذایی و همچنین اعتراضات گسترده و خشونت بار را به جان بخرد. حتی "مائو زدونگ" رهبر اسبق چین هم وقتی با امواج سهمگین قحطی و گرسنگی در داخل کشورش رو به رو شد و نتوانست واقعیتها را انکار کند، مجبور شد تا سیاست اقتصادیِ "جهش بزرگ به پیش" را اعلام کند تا بتواند تا حدی شرایط نابسامان اقتصادی کشورش را بهبود بخشد.
با این همه، نظام کره شمالی برای دهه هاست که هرگونه تغییری را قویا رد میکند. شاید دلیل آن هم این باشد که هراس دارد مبادا با بازشدن فضای این کشور، سیل گستردهای از درخواستها از دولت کره شمالی مطرح شوند و این نظام سیاسی نتواند به آنها پاسخ دهد. در این شرایط، اگر نظام کره شمالی نخواهد تغییری ایجاد کند، تنها گزینه قابل اعتماد و تکیه برای آن، واردات از چین و استفاده از پیوندهای عمیق با این کشور جهت رفع بحران مواد غذاییِ کره شمالی است.
در این چهارچوب، وقتی از ارتباطات کره شمالی با چین به دلیل شیوع کرونا و دیگر بحران ها، تا حد زیادی کاسته شده، بحرانها در کره شمالی تجمیع میشوند و ناگهان خود را در قالب بحران مواد غذایی، به نحو غیرقابل قبولی نشان میدهند. "کشاورزی اشتراکی" تا حد زیادی ناکارآمد است و این مساله وقتی با مساله فساد در کره شمالی همراه شود، بیش از پیش بر دامنه بحرانها در این کشور میافزاید.
در بحران غذایی قبلی کره شمالی، پیونگیانگ راه حل خطرناکِ گرسنگی دادن به مردم کره شمالی را انتخاب کرد. در آن زمان هیچ شورش و بحران سیاسیِ قابل توجهی در کره شمالی رخ نداد. این بدان معناست که رژیم کره شمالی تا حدی باثبات است. این نظام سیاسی در اواخر دهه ۱۹۹۰، به ۱۰ درصد از جمعیت خود گرسنگیِ شدید داد و هیچ اتفاقی نیز علیه آن نیفتاد. این مساله حقیقتا قابل توجه است و نیاز به مطالعه و پرداخت علمی دارد.
نظام سیاسی کره شمالی اکنون به بحران مواد غذایی در این کشور و ابعاد مختلف آن کاملا واقف است. کیمجونگاون وقتی قدرت را به دست گرفت، وعده داد که یکچنین بحرانی هایی، دیگر در تاریخ کره شمالی تکرار نخواهند شد. این موضع گیری رهبر کره شمالی تا حد زیادی بازتاب دهنده این دیدگاه بود که وی ایمان داشت که اگر بار دیگر در کره شمالی یک بحران مواد غذایی رخ دهد، این کشور قطعا از حیث سیاسی و ثبات خود، با چالشها و بحرانهای گستردهای رو به رو خواهد شد. از این رو، پرداختن به این مساله، از جمله اولین موضوعاتی بود که کیم جونگ اون به آن اشاره کرد.
در این راستا باید پرسید که آیا نظام کره شمالی اکنون باثبات است؟ آیا وقوع بحران غذایی در کره شمالی، با واکنش شدید مردم این کشور رو به رو خواهد شد؟ در پاسخ باید گفت احتمالا نه. نظام کره شمالی ۲۵ سال قبل نیز به نحو شگفت آوری از بحرانی مشابه، جان سالم به در برد. چندان واقع بینانه نیست اگر بخواهیم بگوییم که کره شمالی در اثر بحران جدید مواد غذایی در این کشور دچار بی ثباتی میشود. نباید فراموش کرد که در تاریخ ۷۵ ساله نظام کره شمالی، هیچگونه انقلابی در این کشور رخ نداده است.
با این حال، کیم جونگ اون مجبور شد به بحران غذایی در این کشور اعتراف کند. امری که پدران وی از آن قویا خودداری میکردند. کیم جونگ اون از زمانِ به قدرت رسیدن، تاکیدات زیادی را بر ضرورت رشد اقتصادی کرهشمالی داشته است. اکنون که بحران غذایی در این کشور اتفاق افتاده، رهبر کره شمالی موقعیت خود و مواضعش را در خطر دیده است.
در این شرایط، اگر چالش کمبود مواد غذایی به همین نحو ادامه پیدا کند، پیونگیانگ چارهای جز گشودنِ مرزای خود با چین و به جان خریدنِ خطر شیوع گسترده ویروس کرونا در کشورش را نخواهد داشت. بدون تردید هزینههای وقوع یک قحطی گسترده در کره شمالی، نظیر آنچه این کشور در اواخر دهه ۱۹۹۰ شاهد بود، برای نظام سیاسی کره شمالی بسیار سنگین هستند».