کد خبر: ۶۲۵۵۵۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۹ - ۱۶ تير ۱۴۰۰

کمبود برق در ایران؛ موضوعی فنی یا سیاسی؟

روزنامه اعتماد: عباس عبدي، روزنامه‌نگار در یادداشتی دلایل ایجاد بحران اخیر در صنعت برق را بررسی کرده است.

او نوشت:

چرا در شرايط عادي تاكنون اين اتفاق نيفتاده كه با كمبود جوراب! مواجه شويم؟ پس چرا با كمبود برق، روغن، گاز و... مواجه مي‌شويم با كمبود جوراب خير؟ اجازه دهيد مثال ديگري بزنم. دو سال پيش اگر مي‌خواستيد ماسك بخريد، مثل خريد جوراب بود. ولي از اواخر زمستان 1398 در كل جهان كمبود به وجود آمد و جنگ تجاري ماسك آغاز شد. ولي مدتي نگذشت كه مساله ماسك به كلي حل شد، فقط مساله زباله‌هاي ماسك مانده است! ماسك چرا مساله شد؟

هزينه نيروگاه‌ها و نگهداري خطوط انتقال و تعمير نيروگاه و حتي با استفاده از سوخت مجاني باز هم از درآمد فروش برق بيشتر است. برق گران تمام مي‌شود، چون مديريت‌ها سياسي است و مطابق ضوابط حرفه‌اي و صلاحيتي افراد را استخدام و منصوب نمي‌كنند. لذا كارآيي و بهره‌وري نيروي انساني كم مي‌شود.

تعميرات اساسي انجام نمي‌شود. هزينه‌هاي تعمير از درآمد ناشي از افزايش بهره‌وري بيشتر است. تاكسي‌هاي قديمي را يادتان است؟ صندلي‌هايش آستر نداشت، فنرهاي آن وارد بدن مي‌شد، شيشه‌هايش بالا و پايين نمي‌رفت، چرك سر و روي تاكسي را گرفته بود، چرا؟ چون كرايه آن ارزان بود و تعمير و نگهداري خودرو صرف نمي‌كرد. تازه دود هم وارد اتاق مي‌شد. نيروگاه‌هاي ايران با قيمت فعلي برق، مشابه همان تاكسي‌هاي خطي است.

سرمايه‌گذاري نمي‌شود، چون تحريم هستيم، از خارج سرمايه نمي‌آيد، بيايد هم با اين رقم فروش، توليد برق به‌صرفه نيست. امنيت سرمايه‌گذاري نيست. 10سال است كه رشد اقتصادي صفر است، سرمايه از كجا بيايد؟ به علاوه تورم حدود 30 تا 40 درصد است و ارز تا 500 درصد افزايش يافته، ولي قيمت برق تغيير چنداني نكرده تازه براي برخي هم مجاني شده است!! پيمانكاران طلبكارند. سياست توليد برق در ذيل سياست انرژي كشور معنا دارد كه به كلي نادرست است.

نتيجه چه مي‌شود؟ برق در كنار آب و جاده و حمل و نقل و اينترنت و قانون و امنيت زيرساخت‌هاي اصلي جامعه‌اند، سرمايه‌هاي اندك صرف امور جزيي و غيرمهم مي‌شود، و از زيرساخت‌ها بيش از اندازه بار كشيده مي‌شود. نيروگاه‌ها نيز مثل انسان هستند وقتي از آنها زياد كار بكشيد خسته مي‌شود و دومينووار از مدار خارج شده و سقوط مي‌كنند. امكان واردات برق هم وجود ندارد، توليد آن هم چند سال وقت مي‌خواهد، تازه كو پول كه سرمايه‌گذاري شود؟ قطع برق توليد كشور را كم مي‌كند، هزينه توليد كالاها را بالا مي‌برد، ركود را افزايش مي‌دهد، بيكاري را بيشتر مي‌كند، اعصاب همه را خراب مي‌كند، فقط به اين دليل كه تحت تأثير سياست است. سياست سايه خود را بر همه امور انداخته است. قيمت‌گذاري، دخالت‌هاي دولتي، عدم شفافيت (درباره بيت‌كوين و نياز به ارز)، اجبار به صادرات براي دور زدن تحريم، قفل كردن واردات قطعات و سرمايه و... به دليل تحريم، افزايش مصرف و... همه اينها به راحتي قابل پيش‌بيني است و پيش‌بيني هم شده است ولي كسي علاقه‌اي به اعلان آن نداشت، چرا؟

چون اقتصاد تحت سلطه سياست، قرباني مي‌شود و متغير چندم اداره امور است. به همين علت پيشنهاد دادم كه در مذاكرات برجامي، مسوولان اقتصادي خود را معرفي كنيد، چون برجام و تحريم و... مساله آنان است. دنبال اشكالات فني صنعت برق نباشيد، اين اشكالات هميشه بوده و هست ولي در سايه اشكالات سياسي است كه به وضعيت موجود تبديل شده است. تازه اول راه هستيم. گاز هم به همين وضع دچار خواهد شد، اگر سياست اصلاح نشود.


نظر شما
پربازدید ها
طراحی و تولید: "ایران سامانه"