|
خبرآنلاین: طالبان برای دومینبار بر افغانستان حاکم شد. گویا در یک توافق عجیب، قدرت های بزرگ و همسایگان افغانستان، طالبان را پذیرفتهاند.
بر کسی پوشیده نیست که به زودی حکومتی خشن، تندرو و بنیادگرا در افغانستان حاکم می شود و امنیت و آسایش بخش عمده مردمان شریف همسایهما را با خطر جدی مواجه می کند. طبیعی است که با حاکم شدن طالبان قربانی اصلی خانمهای تحصیل کرده، نویسندگان، خبرنگاران، جوانان آزاد اندیش و با سوادی هستند که برای ساختن وطنشان از فضای ایجاد شده بعد از طالبان، امیدوارانه تلاش کردند.
افغانستان همسایه ماست، افغانستان پاره تن ماست و درد و رنج این مردم باید درد و رنج ما باشد. در این نیم قرن که افغانستان محل نزاع و جنگ و کشتار بوده است، همیشه خیل عظیمی از این مردم برای کار و زندگی شرافتمندانه مهمان ما بودند.
روز چهارشنبه 20 مرداد که به کاخ ناصری در شهرستانک رفته بودم، همه کارگران پیمانکار افغانستانی بودند. یکی از آنها، متین جوان مودبی بود که وقتی دید ما دوربین و وسایل کار داریم به ما اجازه داد از داخل کاخ به سمت کوهستان برویم. او میگفت که در افغانستان دو سالی در دانشگاه کشاورزی و باغبانی فاریاب درس خوانده است. بیماری پدرش او را مجبور کرده برای کار به ایران بیاید.
به جز اندک مواردی، اکثر مهاجران افغانستانی، بخصوص آنهایی که به طور قانونی اجازه کار ندارند، با اندک حقوق کار کرده اند و از ابتدایی ترین حقوق اجتماعی محروم بودهاند. آنها سخت ترین کارها، از چوپانی و کار در مرغداری گرفته تا کارهای ساختمانی، کشاورزی، عمرانی و نظافت را انجام دادهاند. تردیدی نیست که افغانها سهم بسیار زیادی در ساخت ایران در سه-چهار دهه اخیر داشتهاند. شوربختانه سالها مهمانان افغانستانی حتی حق فرستادن فرزندانشان به مدرسه نداشتند و بسیاری از فرزندان آنها که از مادری ایرانی به دنیا آمده بود حتی شناسنامه ایرانی نداشتند؛ این دو مشکل خوشبختانه به تازگی به طور قانونی حل شده است. متاسفانه برخورد بخشی از هموطنان ما با این زحمتکشان ناشایست و نژادپرستانه بوده است. بدون آنکه توجه کنیم که هیچ نژادی به اندازه افغان ها به ما نزدیک نیست.
در روزها و هفتههای آینده، موج جدیدی از مهاجران افغانستانی از ترس طالبان به ایران و دیگر کشورهای همسایه سرازیر میشوند. ما باید برای این موج برنامه داشته باشیم. ما میتوانیم این اتفاق را فرصتی برای جذب نخبگان افغانستانی بدانیم و با باز کردن مرزها اجازه دهیم برادران و خواهران افغانستانی که توان تحمل فشار حکومت طالبانی ندارند به ایران بیایند.
مدتهاست که دولت ما نگران کاهش رشد جمعیت و آینده بازار کار است. این معضل سالهاست که در کشورهای غربی هم وجود داشته است. بسیاری از کشورهای غربی در کشورشان را به روی مهاجران باز کردند. آنچه غربی ها هوشمندانه رفتار کردند گزینش بهترین های هر کشور برای ورود به خاکشان بود؛ به آنها حقوق شهروندی اعطا کردند و آنها نیز با دل و جان در آن کشور کار کردند.
حدود 4 میلیون ایرانی که در دیگر کشورها ساکن شده اند، اغلب از بین تحصیل کرده ترین و برخوردارترین قشرهای جامعه بودند که کشور پذیرش دهنده از حضور آنها بسیار بهره برده است.
ما هم می توانیم حقوق شهروندی برای مهمانان افغانستانی را به رسمیت بشناسیم. با جذب تحصیل کردهها و اعطای حقوق شهروندی آنها با دل و جان برای این سرزمین کار میکنند. من خیلی دلم می خواهد که دانشگاههای ما و ادارات ما و حتی در نیروهای انتظامی بخش مهمی از مهاجران افغانستانی را (البته با ملاحظات امنیتی) به کار بگیرند.
تجربه سالها تحصیل و تحقیق و زندگی من در کشورهای اروپایی و امریکا نشان داده است که مهاجران خیلی بیشتر از ساکنان آن کشور تلاش می کنند. کشورهای غربی از این نیروی کاری به خوبی استفاده می کنند و هر سال هم برای جبران رشد کم جمعیت و هم برای استفاده از آنها در بازار کار به اشکال مختلفی آنها را به کشورشان دعوت می کنند.
برای من که نگران امروز و فردای ایرانم، برای من که با چشمان اشک آلود خود شاهد رفتن بخش زیادی از فارغ التحصیلان ایرانی به خارج می باشم، فکر میکنم جایگزین شدن آنچه از دست میدهیم توسط مهاجران افغانستانی میتواند بخشی از آنچه از دست دادهایم را جبران کند. با این تدبیر میتوانیم فرار نخبگان را با چرخش نخبگان جایگزین کنیم و از شر طالبان برای خیر سرزمینان استفاده کنیم. ایران کشوری چند فرهنگی است که با رسمیت بخشیدن به سالها همراهی و همزیستی با مهاجران افغانستانی، سرمایه تاریخی-اجتماعی و اقتصادی سرزمین ایران ما غنی تر خواهد شد.