|
خبرآنلاین: الهام پاوهنژاد، بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما و کاگردانِ تئاتر میگوید از ابتدای طرح مسئله واکسیناسیون، بر این باور بوده است که هنرمندان و نهادهای صنفیشان چه در خانه تئاتر و چه در خانه سینما باید از قوانین موجود تبعیت کنند و واکسینهشدنشان بر مبنای گروههای سنی و بیماریهای خاص شکل بگیرد، چه مشغول کار در پروژهای باشند و چه نه.
او در این خصوص توضیح میدهد: «آنطور که شنیده بودیم تعدادی از تهیهکنندگان بهویژه در حوزه تصویر به دنبال اختصاص پیداکردن سهمیهای به بازیگرانِ مشغولِ کار در پروژههای تلویزیونی و سینمایی بودند و من و گروه نمایش «لاموزیکا» در حوزه تئاتر، این اقدام را با داوطلبشدن برای تزریق واکسن برکت انجام دادیم تا دست کم خیالمان از این بابت که با گروهی واکسینهشده در حال کار هستیم راحت باشد اما زمانی که در جهش دلتا، با سویهای از این ویروس مواجه شدیم که حتی گریبان افراد واکسینهشده را هم هرچند با ضریب کمتری از احتمال مرگ میگرفت، طبیعتا نگرانی از به خطر افتادن سلامت تماشاگران علیرغم رعایت شیوهنامههای بهداشتی، استفاده از ماسک و حفظ فاصله ایمن اجتماعی در محل اجرای نمایش؛ کافهگالری باروک مرا به این نتیجه رساند که با وجود استقبال تماشاگران از اجرا، کار را متوقف کنم.»
طراح و کارگردان نمایش «لاموزیکا» که اجرای آن علیرغم استقبال تماشاگران در پی نگرانی او از جهش ویروس کرونا و بهخطرافتادن سلامت گروه نمایشی و مخاطبان متوقف شد تا در زمانی بهتر از سر گرفته شود، ادامه میدهد: «واقعیت این است که در حال حاضر دیگر بحث تزریق واکسن به اعضای نهادهای صنفی و واکسنزدنِ من و شمای نوعی مطرح نیست. این صحبتها و طبقهبندیها زمانی میتوانست مطرح شود که واکسیناسیون گروههای سنی با نظم، ترتیب و سرعتی که در برخی از کشورهای دیگر شاهدیم پیش برود نه در روزهایی که حتی شاهد تاخیر در تزریق دوز دوم واکسن افرادی هستیم که بر مبنای گروه سنیشان حائز شرایط دریافت واکسنند و در پی آن صفهایی طویل شکل میگیرد.
به عقیده من در وضعیت سیاه فعلی، دیگر الویت شغلی مطرح نیست و نیازمند پیشرفتنی گازانبری بر مبنای گروههای سنی و بیماریهای خاصیم. هرچند متاسفانه میبینیم و میشنویم که سویه دلتا قربانیانش را نه از یک گروه سنی خاص که حتی از میان جوانان و نوجوانان و کودکان هم دستچین میکند اما همچنان معتقدم پیشرفتنِ گازانبری بر مبنای گروههای سنی و بیماریهای خاص تنها راه برونرفت از وضعیت مرگبار فعلی که حاصل «تاخیر»، «تاخیر» و «تاخیر» است، خواهد بود. باز هم تاکید میکنم که در حال حاضر ابدا بحث صنف و این که فلان صنف در غم نان به سر میبرد و تا واکسینه نشود نمیتواند جلوی دوربین و روی صحنه تئاتر برود مطرح نیست. مگر ما برای چه کسی کار تولید میکنیم؟! برای همین مردمی که اگر جان نداشته باشند دیگر مخاطبی نخواهیم داشت.»
کارگردان و بازیگرِ نمایشِ «کافه پولشری» با طرح این پرسش که «ما اگر جان نداشته باشیم، نان به چه کارمان میآید؟!»، می افزاید: «من هم مانند همه مردم میدانم که گرانی بیداد میکند، وضعیت اقتصادی نابهسامان است و همهمان تحت فشاریم ولی معتقدم در کنار نیازمان به قرارگرفتن در موقعیت واکسینهشدن فوری و فوتی، به کمک خودمان به خودمان در رعایتکردن هم نیازمندیم و به فراموش نکردن این نکته که در حال گذاشتن جانمان بر سر راه غم نانیم. یادمان نرود که هر تجمعی به هر دلیلی، به گسترش افسارگسیختهتر این ویروس کمک میکند.
فراموش نکنیم که علیرغم عدماعتمادمان به مسئولینی که خود با صحبتهای ضدونقیضشان موجبش شدهاند، حرفِ متخصصان، حرفِ پزشکانی که میدانیم از دلِ میدانِ مبارزه با این ویروس، از دلِ آیسییوی بیمارستانها از ما میخواهند در خانه بمانیم، حجت است و به هیچ بهانهای نباید این در خانه ماندن و عدم شکلدادن به تجمعات و شرکت در آنها را بشکنیم.»
پاوهنژاد در پایان با تاکید بر لزوم رسیدگی به آسیبهای روحی و روانی نشسته بر جانِ خانوادههای عزیز ازدستداده در بحران کرونا، توضیح میدهد: «همگی ما و خصوصا کسانی که تعدادشان هم ابدا کم نیست و عزیز از دست دادهاند، تحت فشار روانی وحشتناک حاصل از این تروما هستیم. مگر میتوان به همین سادگی از کنار این مردم داغدار، این خانوادههای داغدیده گذشت و افسردگی مزمن حاصل از این داغ را که بر جانشان نشسته است نادیده گرفت؟!
مگر میتوان این نکته را نادیده گرفت که مردممان، هر صبح که از خواب بیدار میشوند از خود میپرسند خدایا! امروز قرار است چه بلایی بر سرمان ببارد؟! فراموش نکنیم که نیاز این مردم، نیاز این خانوادههای داغدار که کرونا حتی امکان سوگواری برای عزیزِ ازدسترفتهشان را نیز از آنها دریغ کرد، به امکانات رواندرمانی گسترده و دردسترس، کم از نیازشان به واکسن نیست.»