کد خبر: ۶۳۰۴۲۱
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۳ - ۰۳ شهريور ۱۴۰۰

جزئیات بازداشت قاتل پیش از وقوع قتل دوم

همشهری: قاتل هوادار یکی از سلبریتی‌ها در غرب تهران، دیروز در نخستین جلسه بازپرسی جزئیات قتل مدیرعامل شرکت را شرح داد و گفت قصد داشته جان همسرش را هم بگیرد اما دستگیر شد و نقشه نافرجام باقی ماند.

17تیر زمانی زوجی جوان که برای کوهنوردی به انتهای بزرگراه خرازی رفته و روی تپه‌ای عکس سلفی گرفته بودند، وقتی روی عکس خود زوم کردند متوجه جسد مردی جوان شدند که پایین تپه افتاده بود. با حضور پلیس در محل معلوم شد که جسد متعلق به مردی جوان است که با ضربات چاقو به قتل رسیده است.

خیلی زود هویت مقتول فاش و مشخص شد که وی مدیرعامل یک شرکت و از هواداران یکی از بازیگران معروف بوده است. حتی این بازیگر، تصویری از مقتول با لباس روحانیت در صفحه اینستاگرام خود منتشر و خبر از کشته شدن او داد که در ادامه مشخص شد مقتول روحانی نبوده و معلوم نیست چرا خود را روحانی معرفی کرده و با پوشیدن لباس روحانیت با خانم بازیگر عکس سلفی گرفته بود.

در ادامه تحقیقات مشخص شد که مقتول از مدتی قبل با منشی شرکت خود دچار اختلاف شده و عامل جنایت نیز شوهر منشی‌اش بوده است. قاتل که فراری شده بود تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه 14مرداد ردپای وی در شهرستان اراک به‌دست آمد. وی اسلحه به‌دست وارد یک مرغداری شده و با تیراندازی کارگری را گروگان گرفته بود که با دخالت تیم‌های ویژه پلیس دستگیر شد. متهم به قتل دیروز برای انجام تحقیقات به دادسرای جنایی تهران انتقال یافت و در بازجویی‌ها جزئیات تازه‌ای از جنایتی که مرتکب شده را فاش کرد.

می‌خواستم همسرم را هم به قتل برسانم

متهم به قتل می‌گوید پس از قتل مدیر شرکتی که همسرش در آنجا کار می‌کرد به شهرستان فرار کرده و با تهیه اسلحه، نقشه دومین جنایت را طراحی کرده بود اما خیلی زودتر از آنچه تصور می‌کرد دستگیر و نقشه‌اش ناکام ماند.

انگیزه‌ات از قتل مدیرعامل شرکت چه بود؟

مقتول با همسرم ارتباط پنهانی داشت اما هیچ‌کدامشان زیر بار نمی‌رفتند و منکر ارتباط بودند. آنها ادعا می‌کردند که ارتباط و مراوده‌هایشان کاری است، اما دروغ می‌گفتند.

چطور مطمئن هستی که دروغ می‌گویند؟

رفتارهای همسرم مشکوک شده بود. حتی یک شب گوشی موبایلش را بررسی کردم و پیامک‌هایشان را خواندم. با وجود این همه‌‌چیز را انکار می‌کرد.

از روز جنایت بگو؟

همسرم به مدیرعامل گفته بود که من به ارتباط آنها مشکوک شده‌ام. او از مقتول خواسته بود تا با من صحبت کند و بگوید که ارتباطی بین آنها نیست. روز حادثه با مقتول قرار گذاشتم و او سوار ماشین پ‍ژویم شد. به انتهای اتوبان خرازی رفتم و ماشین را پارک کردم. به او گفتم: راستش را بگو چون می‌دانم با همسرم ارتباط داری. او منکر شد و گفت رابطه‌شان کاری و مانند مدیر و منشی است. به او گفتم پیامک‌هایش را خوانده‌ام و او برای اینکه اثبات کند با همسرم رابطه‌ای ندارد تمام پیامک‌هایی که بین آنها رد و بدل شده بود را نشانم داد. می‌گفت همه کاری است اما در میان آنها چشمم به پیامکی افتاد که کاری نبود و نشان می‌داد که وی فراموش کرده آن را پاک کند.

بعد گوشی را از دستش قاپیدم و از ماشین پیاده شدم. او هم به سمت من دوید تا گوشی‌اش را بگیرد. من ورزشکارم و در رشته پرورش‌اندام و بوکس مدال قهرمانی دارم. مقتول به‌دلیل اینکه اضافه وزن داشت با ماشین تعقیبم کرد و به من رسید. من هم در این فاصله پیامک‌ها را خواندم و حتی عکس‌هایی در گوشی موبایل مقتول دیدم که بیشتر عصبانی شدم. بعد به سمت او رفتم و با چاقو چند ضربه به وی زدم.

چرا در مدتی که فراری بودی دست به گروگانگیری زدی؟

قصد گروگانگیری نداشتم. بعد از قتل به اراک فرار کردم و می‌خواستم با تهیه اسلحه دوباره به تهران برگردم و جان همسرم را بگیرم اما در حال عبور از یکی از روستاها بودم که مردم با دیدن اسلحه ترسیدند و شروع به داد و فریاد کردند. من که وحشت کرده بودم به مرغداری پناه بردم و قصدم گروگانگیری نبود. اما مأموران رسیدند و مرا پیش از قتل همسرم دستگیر کردند.


نظر شما
طراحی و تولید: "ایران سامانه"