|
این پژوهشگران معتقدند: فرهنگپذیری ناقص و ناموزون و افزایش برخورد متعصبانه، به تشدید سوگیری فرهنگی خواهد انجامید و منافع ملی کشور را تحت شعاع قرار خواهد داد.
محققان پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی با انجام یک مطالعه، مهمترین موانع و چالشهای دانشجویان دختر افغانستانی را در مرحله ورود به آموزش عالی ایران، بررسی کردند.
به گزارش ایسنا، جمهوری اسلامی ایران یکی از مهمترین کشورهای میزبان مهاجران افغانستان در چهار دهه گذشته بوده و جامعه دانشجویان افغانستانی، با اختلاف بسیار، بزرگترین گروه دانشجویان غیر ایرانی در آموزش عالی ایران هستند. این دانشجویان به دلیل قرابت فرهنگی، زبانی و مذهبی و همچنین پایین بودن شهریه تحصیل، ایران را به عنوان مقصد مهاجرت تحصیلی انتخاب میکنند.
با توجه به اینکه تاکنون مطالعه کیفی در خصوص تجربه مهاجران افغانستانی در مواجهه با آموزش عالی ایران صورت نگرفته، محققان پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی با انجام یک مطالعه، مهمترین موانع و چالشهای دانشجویان افغانستانی را در مرحله ورود به آموزش عالی ایران، بررسی کردند.
برای انجام این مطالعه در بازه زمانی فروردین سال ۱۳۹۸ تا خرداد سال ۱۳۹۹، با ۷۱ دانشجوی دختر افغانستانی دانشگاههای دولتی در سه شهر تهران، مشهد و قم که حداقل یک سال سابقه حضور در ایران داشتند، مصاحبه انجام شد. همچنین دادهها از نهادهایی مثل سازمان امور دانشجویان وزارت علوم، موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، امور بینالملل نهاد رهبری در دانشگاهها، انجمنهای دانشجویی و مدیران دفاتر امور بینالملل دانشگاهها جمعآوری شد. به علاوه دادههایی از طریق پیگیری نظاممند و مستمر از صفحات اینستاگرام، فیسبوک و تلگرام گروههای دانشجویی گردآوری شد.
طبق بررسیها؛ در سالهای اخیر شکاف جنسیتی در حوزه آموزش از لحاظ افزایش کمیت حضور دختران، بهبود چشمگیری داشته است. این الگو در میان دانشجویان افغانستانی نیز با آهنگی آهستهتر مشهود است.
مهاجران افغانستانی سهم نسبتاً زیادی در دانشگاههای ایران داشتهاند. هرچند که در سالهای اخیر و به ویژه بعد از الزام قانونی بر تغییر وضعیت اقامتی دانشجویان (از کارت آمایش به پاسپورت)، حضور دختران با ریزش بیشتری مواجه شده است.
آمارها حاکی از این است که در ایران سهم دختران در مقطع کارشناسی بیشتر است و در تحصیلات تکمیلی آمار دانشجویان دختر تا حدی افت میکند. این الگو در خصوص دختران دانشجوی افغانستانی نیز تشدید شده است.
بررسی روندهای جهانی نشان میدهد که در کشورهای دیگر دانشجویان بینالمللی در تحصیلات تکمیلی متمرکز هستند، در حالیکه در ایران بیشترین سهم حضور دانشجویان بینالمللی در دوره کارشناسی (۶۴ درصد) است. یکی از مهمترین دلایل این پدیده، بالا بودن سهم دانشجویان افغانستانی متولد یا بزرگ شده در ایران است.
برای بسیاری از شرکتکنندگان در این پژوهش دانشگاه تنها گزینه در دسترس و تنها انتخاب است. چرا که بازار کار به صورت رسمی با ممنوعیتهای گستردهای همراه است. لیست مشاغل مجاز برای اتباع افغانستانی از سوی وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی هر ساله ابلاغ میشود و این مشاغل با محوریت کارهای یدی و خدماتی در حوزههای کارهای ساختمانی، کورهپزخانهها، کارهای کشاورزی و مشاغلی چون خیاطی، کارگر ریختهگری، مرغداری و غیره است.
به همین دلیل؛ دانشگاه به عنوان یک مزیت اجتماعی قابل دسترس، برای افراد تجربه فرصتها و موقعیتهای جدیدی را فراهم میکند و به مهاجران چند صباحی امکان حضور در اجتماع را میدهد.
کنکور برای مهاجران افغانستانی؛ آزمونی با سختی مضاعف
آزمون کنکور برای اتباع افغانستانی ساکن در ایران چالش بیشتری دارد. چرا که هر ساله سازمان سنجش کشور، اداره اتباع خارجی وزارت کشور و وزارت علوم هر کدام پیششرطهایی را برای متقاضیان اعلام میکنند.
نهادهای ذیربط برای تمامی اتباع خارجی که قصد شرکت در کنکور و ادامه تحصیل در دانشگاههای ایران را دارند یک سری از رشتههای ممنوعه و شهرهای ممنوعه را اعلام میکنند این موضوع به صورت نظاممند و عریان هر ساله در سطح عمومی منتشر میشود و بر موقتی و بیثبات بودن موقعیت مهاجران تاکید میکند. از آنجا که کنکور به شدت رقابتی است، این موضوع در شانس متقاضیان تأثیرات زیادی میگذارد.
چالشهای بروکراتیک مهاجران افغانستانی
شرکتکنندگان در این مطالعه یکی دیگر از چالشهای دانشجویان افغانستانی قبل از ورود به آموزش عالی را فرآیند انتقال اداری از آموزش و پرورش به آموزش عالی میدانستند.
در بسیاری از مصاحبهها، تحقیر و تبعیض ساختاری و مسیر پر دستانداز بروکراتیک، به عنوان اولین تجربه مهاجران افغانستانی از دانشجو شدن در ایران بیان شد و مصاحبه شوندگان از آن به عنوان تجربه تلخ و پردردسر یاد میکنند.
ضعف اطلاعرسانی
یکی دیگر از چالشهای مطرح شده در این مطالعه، عدم اطلاعرسانی مناسب در مورد رشته و شهرهای دانشگاهی، خدمات دانشگاه مقصد به ویژه تسهیلات خوابگاه و ضوابط مصوب در خصوص شهریه و تعهدات دانشجو و دانشگاه بود.
در چندین مصاحبه، افراد به اطلاعات متناقضی که سفارت ایران در اختیار افراد قرار میدهد، اشاره کردند و این موضوع در تصمیم آنها تاثیرات منفی گذاشته است.
نقش قانون تبدیل وضعیت اقامتی مهاجران در ریزش دانشجو
بر اساس قوانین رسمی مهاجران افغانستانی تبار ساکن ایران برای ورود به آموزش عالی باید پاسپورت افغانستانی و ویزای دانشجویی داشته باشند. این بدان معناست که کلیه متقاضیان ورود به دانشگاه، باید کارت آمایش خود را باطل کرده و در ازای آن پاسپورت و ویزای مدتدار بگیرند و این موضوع به معنی تبدیل عنوان حقوقی پناهندگی، به مهاجر بودن است که ناپایداری و موقتی بودن وضعیت اقامتی افراد را تشدید میکند.
به اعتقاد شرکتکنندگان در این مطالعه، «کسب مجوز خانواده برای تبدیل وضعیت اقامت»، «هزینه مالی سفر»، «مخاطرات سفر به افغانستان بهویژه برای دختران مجرد»، «سوالهای ایدئولوژیک و سیاسی در حین مصاحبه ویزای دانشجویی» مهمترین چالشها در این بخش هستند.
در سالهای اخیر تشکلهای دانشجویی افغانستانی به صورت خودجوش در صدد بر آمدند تا این روند پرمخاطره را اندکی تسهیل کنند. این تشکلها برنامههایی همچون «طرح رهسپار» را تدوین کردند و در شبکههای مجازی اطلاعات سفر را اعلام و متقاضیان را به صورت گروهی به افغانستان میبرند. البته موارد متعددی از رها شدن افراد در لب مرز و یا اخاذی رانندههای تاکسی در داخل افغانستان، از سوی مصاحبهشوندگان بیان شده است که این موضوع نشان میدهد تا چه اندازه این سفر پر مخاطره و پیچیده است.
در سالهای اخیر به دلیل افزایش حضور مهاجران افغانستانی در آموزش عالی ایران و نقش آگاهی بخش رسانههای جمعی موافقت خانوادههای افغانستانی با حضور فرزندانشان در دانشگاه، تبدیل وضعیت اقامتی آنها و سفر انفرادی به افغانستان افزایش یافته است، اما همچنان بسیاری از دختران افغانستانی امکان مجاب کردن خانواده را نداشته و در نتیجه از ادامه تحصیل باز میمانند.
چالش شهریه دانشگاه و ابهام در مورد بورسیههای تحصیلی
یکی دیگر از مهمترین چالشهای دانشجویان افغانستانی آموزش عالی ایران، مسئله پرداخت شهریه است.
دانشجویان افغانستانی از روشهای گوناگونی به دانشگاههای ایران وارد میشوند که شامل کنکور، بورسیه دولت ایران، بورسیه دولت افغانستان و بورسیه دانشگاهها (به ویژه برای برای رشتههای خاص مثل پزشکی) است.
تغییرات سریع آییننامهها، عدم اطلاعرسانی مناسب، ابهام دستورالعملها، تناقضات بحث شهریه، عدم هماهنگی در میان نهادهای تصمیمگیر و نامشخص بودن فرآیند دریافت بورسیهها؛ از جمله مهمترین مواردی بودند که در این پژوهش عنوان شده است.
همچنین پرداخت هزینههای دانشگاه از سوی دانشجویان افغانستان نیز با تنوع و تناقضی همراه است. قبولشدگان در آزمون کنکور، باید ۸۰ درصد از شهریه شبانه را پرداخت کنند. متقاضیان آزاد ساکن در ایران و متقاضیان آزاد ساکن در افغانستان نیز باید شهریه را به دلار پرداخت کنند. نوسانات ارزی و دستورالعملهای کوتاهمدت در پرداخت شهریه با دلار آزاد، دلار نیمایی و دلار دولتی از مهمترین چالشهای دانشجویان افغانستانی بود که در این مطالعه مطرح شده است.
همچنین تاثیرگذاری روابط بین دو کشور ایران و افغانستان برای دانشجویان افغانستانی، با توجه به منافع سیاسی به جای شایستگی علمی بورسیه شوندگان از پرتکرار ترین مقولههای عنوان شده در این پژوهش بود.
از نظر مطلعین؛ موضوع بورسیه تحصیلی دانشجویان بخشی از بازی سیاسی بین دو کشور است و وضعیت دانشجویان افغانستانی مانند آینه نحوه تعامل سود محورانه دولت را بازنمایی میکند.
پژوهشگران این مطالعه میگویند: نتایج این بررسی نشان داد که آموزش عالی ایران با تقویت سرمایه فرهنگی و اجتماعی دختران افغانستانی نقش مهمی در تحرک عمودی آنان داشته است؛ اما مواجهه دانشجویان افغانستانی با مجموعه موانعی که در مرحله پیش از ورود به دانشگاه وجود دارد، فرایند فرهنگپذیری این گروه را تحت تاثیر قرار میدهد.
به گفته این محققان؛ سختی مضاعف کنکور با موضوع شهرها و رشتههای ممنوعه، تعدد نهادهای تصمیمگیر در حوزه دانشجویان بین المللی، چالشهای بروکراتیک انتقال از نهاد آموزش و پرورش به نهاد آموزش عالی ضعف اطلاعرسانی و نبود وحدت رویه در سیاستگذاریهای موجود در حوزه مهاجران، تاثیر روابط سیاسی دو کشور و معادلات منطقهای بر نهاد دانشگاه، چالش شهریه، ابهام در بورسیههای تحصیلی و تاثیر قانون تبدیل وضعیت اقامتی مهاجران در ریزش سهم دختران در آموزش عالی، از مهمترین چالشهای دانشجویان افغانستانی در ایران است.
این پژوهشگران معتقدند: فرهنگپذیری ناقص و ناموزون و افزایش برخورد متعصبانه، به تشدید سوگیری فرهنگی خواهد انجامید و منافع ملی کشور را تحت شعاع قرار خواهد داد. این مسئله تبعات متعددی را در پی دارد و به راحتی میتواند بر هدف اصلی بینالمللیسازی آموزش عالی ایران که در کلیه اسناد بالادستی، «تربیت سفیر فرهنگی» عنوان شده، تاثیر معکوس بگذارد.
بر همین اساس محققان این مطالعه پیشنهاداتی را برای رفع این چالشها عنوان کردند:
- اعطای استقلال به دانشگاهها برای پذیرش دانشجویان مورد نیاز؛
- تجمیع و شفافیت آماری در خصوص دانشجویان غیر ایرانی به منظور تشکیل پایگاه داده از دانشآموزان و دانشجویان افغانستانی
- اعطای بورسیههای تحصیلی به دختران ممتاز در نهاد آموزش؛
- آماده کردن محیط عمومی جامعه برای استقبال از دانشجویان غیر ایرانی؛
- ارائه تسهیلات در راستای تغییر وضعیت اقامتی به ویژه برای دختران مهاجر و بهرهمندی از سایر مناطق همچون منطقه آزاد سلفچگان؛
-کاستن از پیچیدگیهای اداری و بروکراتیک در جهت تسهیل فرآیند ورود و خروج دانشجویان به/از آموزش عالی؛
- اعطای بورسیه الف به دانشجویان مهاجر ممتاز (ورودیهای کنکوری) و
- تقویت فرآیند اطلاعرسانی در خصوص اطلاعات مورد نیاز دانشجویان بینالمللی و تدوین و ارائه دفترچه راهنما در خصوص نیازهای اولیه آموزشی و خدماتی دانشجویان جدیدالورود.
در انجام این تحقیق سعیده سعیدی و لیلا فلاحتی استادیاران پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم مشارکت داشتند.
یافته های این مطالعه پاییز سال ۱۳۹۹ به صورت مقاله علمی با عنوان «تحلیل جنسیتی چالش های دانشجویان افغانستانی در ورود به نظام آموزش عالی ایران» در دو فصلنامه مسائل اجتماعی ایران منتشر شده است.