|
فرارو: ادامه ریزش سنگین بورس اعتراضهای زیادی را در پی داشته است. بسیاری از سهامداران از عملکرد دولت ابراهیم رئیسی در این رابطه انتقاد میکنند و میگویند این رویه خلاف وعدههای دولت است. این در حالیست که دلایل متعددی را برای وضعیت این روزهای بورس میتوان برشمرد.
کارشناسان بورسی معتقدند یکی از دلایل مهم سقوط این روزهای بورس، افزایش نرخ بهره بین بانکی است، دلیل دیگر ابهامی است که برای تصمیمگیری در مورد نرخ خوراک صنایع مانند پتروشیمیها، پالایشیها و فلزات اساسی وجود دارد. دلیل سوم نگرانی از قیمتگذاری دستوری برای محصولاتی مانند سیمان، خودرو و فولاد است که سرمایهگذاران را نگران کرده است.
دلیل چهارم ریزش بورس مرتبط با فضای بینالمللی و وضعیت نامشخص برجام است، از سویی هنوز تحریمها پابرجا است و نقل و انتقالات بانکی نیز غیر ممکن در چنین شرایطی بورس با ابهامات زیادی روبرو است، همچنین جذاب شدن دوباره ارزهای دیجیتال نیز مزید بر علت شده تا سرمایهها از بورس پا به فرار بگذارند و به سمت رمزارزها سرازیر شوند.
چرا بورس ریزش کرد؟
حمید میرمعینی کارشناس بازار سهام با اشاره به اینکه برنامههای دولت جدید در حوزه اقتصادی خیلی نامشخص و گاها متناقض است، گفت: علاوه بر مشکلات قبلی که هنوز پابرجا است، این وضعیت دولت جدید مزید بر علت شده تا وضعیت بورس به حالت بحرانی درآید، طی این مدت اثرات تحریمها بسیار عمیق بوده، به صورتی که این مسئله باعث سردرگمی مسئولین اقتصادی در رابطه با تامین کسری بودجه و همچنین تنظیم بازارهای مختلف شده، که در نهایت این سرگردانی به بازارهای مختلف و بخشهای اقتصادی گوناگون و مردم منتقل شده و نتیجه آن نیز وضعیت امروز است.
وی با اشاره به اینکه بورس یک بازار پیشنگر است، اظهار داشت: با توجه به ماهیت بازار سهام این بازار به استقبال آینده رفته و واقعیتهای پیشرو را در وضعیت امروز خود انعکاس داده، بنابراین در حال حاضر مسئولان اقتصادی دولت و بازار سرمایه باید این هشدار را جدی بگیرند و به فکر راهحل فوری و عاجلی برای این وضعیت باشند، زیرا که ریزش بازار طبیعی نیست و با توجه به وحشتی که بازار سرمایه و سهامداران را فرا گرفته این موضوع با واکنش خاصی از سوی مسئولان امر روبرو نشده است. تا دیر نشده باید برای وضعیت بازار تصمیمات جدید و جدی گرفته شود، زیر وضعیت بحرانی بوده و باید هرچه سریعتر متولیان امر به دنبال راهکارهای اساسی برای ثبات بخشی به وضعیت بورس باشند.
میرمعینی با اشاره به اینکه دو علت اصلی در وضعیت روزهای بازار سهام بسیار موثر بوده است، گفت: دلیل اول مرتبط با نرخ دلار است، در حال حاضر با توجه به اینکه زمزمه مذاکرات بسیار جدی شده و این موضوع انتظارات زیادی را به وجود آورده، انتظاری برای بالارفتن قیمت دلار وجود ندارد، بنابراین افزایش نرخ دلار که محرک جدی رشد بازار بود، این روزها تقریباً از بین رفته و با توجه به این موضوع بورس در مسیر اصلاح قرار گرفت.
وی ادامه داد: دلیل دوم نیز تامین کسری بودجه دولت از طریق استقراض از بانک مرکزی و انتشار اوراق بدهی در بورس است که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بوده، در این راستا برای اینکه خرید این اوراق جذاب باشد دولت نرخ سود آن را به ۲۳.۵ تا ۲۴ درصد افزایش داد که این موضوع باعث سوق دادن نقدینگی موجود در بورس به سوی خرید اوراق شد، همچنین بر اساس تحقیقی که صورت گرفته، یک درصد افزایش نرخ فروش اوراق باعث افت ۵ تا ۶ درصدی بورس میشود.
این کارشناس بازار سهام اضافهکرد: خروج نقدینگی برای خرید اوراق باعث ایجاد فشار فروش در بورس شده و این موضوع فرار سرمایه از بازار را تشدید کرده است، تامین مالی کسری بودجه از طریق فروش اوراق راهکار درستی نیست که دولت آن را به کار گرفته، دولت باید به جای این کارها به فکر کاهش هزینههایش باشد نه اینکه بار تامین مالی خود را به دوش فعالان اقتصادی بیندازد. با توجه به چنین وضعیتی هیچ امیدی به کمک دولت برای سروسامان دادن به اوضاع نیست، هم دولت فعلی و هم دولت گذشته به بورس به عنوان یک قلّک برای تامین هزینههای خود نگاه میکنند.
وی با بیان اینکه در دو هفته گذشته قیمت برخی از نمادها تا ۳۰ درصد با کاهش روبرو شده است، بیان کرد: این در حالی است که دولت به هیچکدام از وعدههایی که در زمان انتخابات ریاست جمهوری برای رسیدگی به وضعیت بورس داده بود، عمل نکرده، باید به این موضوع اشاره کرد که طی یکی، دو روز آینده بورس متعادل خواهد شد و یک رشد خفیف نیز بعد از آن رخ خواهد داد، اما این رشد شتابان نیست، بلکه به صورت آهسته و با سرعت کم بورس میتواند در یک مسیر صعودی گام بردارد.
میرمعینی خاطرنشان کرد: برای اینکه بورس به صورت پایدار متعادل شود، باید قیمتگذاری دستوری حذف شود و قیمت کالاها بر اساس مکانیزم بازار و عرضه و تقاضا انجام شود، همچنین روش مالی تامین دولت و جبران کسری بودجه نیز باید تغییر کند، نرخ بهره در اقتصاد باید کاهش یابد و همچنین سیاستگذاریها باید بر پایه علم اقتصاد انجام شود، این موارد اگر رخ دهند، میتوان توقع داشت، بورس پایدار به مسیر تعادل بازگردد.