به گزارش ایسنا، دکتر بابک داریوش، در یادداشتی با موضوع «کوه طبیعتی مقدس برای ایرانیان» کارکرد و جایگاه کوه در ادبیات، اعتقادات و باورهای دینی مردم ایران و همچنین کتاب قرآن را بررسی کرده است. او تاکید دارد که کوه از گذشته تا امروز برای ایرانیان مقدس بوده و برای اثبات آن، مصداقهایی آورده است.
در این نوشتار که به مناسبت روز جهانی کوهستان در ایسنا منتشر میشود، آمده است: «کوهها طبیعتی رمزآلود هستند، طبیعتی که انسان را به فکر وامیدارند. بلندا، طبیعت سخت و گاه دستنیافتنی با امکانات اولیه گذشته سبب شده بود تا پیشینیان نگاهی متفاوت از یک طبیعت صرف به کوه داشته باشند. قله آدم در سریلانکا که به باور مسلمانان جای پای حضرت آدم، به باور هندوها جای پای شیوا و به باور بودائیان جای پای بوداست، کوه حرا یا جبلالنور که کلام وحی در آن جا بر حضرت محمد (ص) نازل شد و کوه سینا که حضرت موسی در آنجا خدا را ادراک کرد، همگی گواهی هستند بر اینکه کوهها طبیعتی آسمانی بودهاند.
بیشتر تمدنهای اولیه با کوه رابطهای فراطبیعی داشتهاند و تمدنهایی که در اطرافشان کوه مهمی وجود نداشته، معابد و مقابرشان را به شکل کوه میساختند، مثل تمدن سومر و مصر که زیگوراتها و اهرام را ساختهاند.
کارکردهای بسیار و رازآلود بودن کوهها سبب شده بود تا این عناصر طبیعی به عناصری مقدس تبدیل شوند، کوههایی که مرکز زمین هستند و به آسمان میرسند. از آنجا که در موقعیت جغرافیایی ایران، کوهها منابع آب و حیات هستند این رابطه میان مردم و کوهها در ایران اهمیتی دوچندان داشته است. هرودت درباره نیایش کردن پارسیان در دوره هخامنشیان مینویسد: "نیایش نه درعبادتگاههای بزرگ، بلکه در فضای باز و روی کوهها انجام میگرفت. پارسیان بر بلندترین ستیغ کوهها بالا میروند و در راه اهورامزدا دهش (قربانی) میکنند. "
گرامی داشتن کوه و جایگاه مقدس آن در شاهنامه بازتاب این چنینی دارد که فردوسی در خصوص عابدی موسوم به هوم از نژاد فریدون فرموده:
پرستش گهش کوه بودی همه ز شادی شده دور و دور از رمه
کجا نامِ آن پر هنر هوم بود پرستنده، دور از بر و بوم بود
تقدس کوه برای ایرانیان در ادوار مختلف قابل مشاهده است. در یک دستهبندی آیینی و مذهبی میتوان رابطه کوه و ایرانیان را در سه دوره مهرپرستی، زرتشتی و اسلام در نظر گرفت. همچنین آیینهای مذهبی مرتبط با تقدس کوه وجود داشته که در ادامه به آنها اشاره میشود.
دوره مهرپرستی
از نظر ایرانیان باستان، مهر یا خورشید در کوه زاده شده و در آنجا زندگی میکند. خانم دکتر جوادی معتقد است: از آنجا که میگفتند مهر از کوه زاده شده و در کوه میمیرد، لذا هرجا غار یا کوهی که در دامنه آن، آب روان جاری بود آنجا را زیارتگاه مهر و ناهید خوانده و اوقات معینی برای ستایش این دو مقدس، به آنجا روی میآوردند و حاجت خود را از آنان میطلبیدند، مانند تاق بستان در کرمانشاه، پیر چک چک در یزد و بی بی شهربانو در تهران.
مهر یا خورشید خدای عهد و پیمان است. بر پایه مهریشت (بخشی از اوستا که در توصیف مهر نوشته شده)، مهر هر روز صبح بر گردونه زرین خویش از کوه البرز برمیآید و آسمان را درمینوردد و با هزاران چشم، آریاییها را مینگرد تا مبادا کسی به کژی بگراید و پیمان بشکند. داستان پدیدآمدن آتش و بنیاد نهادن جشن سده هم که مرتبط با کوه است در شاهنامه به این گونه آمده است که هوشنگ با چند تن از نزدیکان از کوه میگذشتند که مار سیاهی نمودار شد. هوشنگ سنگ بزرگی برداشت و به سوی آن رها کرد. سنگ به کوه برخورد کرد و آتش از برخورد سنگها برخاست.
به گفته فردوسی:
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
جهاندار پیش جهان آفرین نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد همین آتش آن گاه قبله نهاد
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد سده نام آن جشن فرخنده کرد
دوره زرتشتی
در آیین زرتشت هم کوهستان مقدس بوده و مورد ستایش قرار میگیرد. در اوستا کتاب زرتشتیان آمده است: "ای هوم! میستایم ابرها و باران را که پیکر تو را بر چَکادِ کوه میرویاند. میستایم ستیغ کوهی را که تو بر آن روییدی. همچنین در متون مزدیسنا به دلیل تقدسی که برای کوه قائل بودند، خانه هزار ستونی ایزد سروش را بر بالاترین قله کوه البرز متصور شدهاند؛ لذا شاهد آنیم که مهمترین آتشکدههای زرتشتی در بالای کوههای مقدس یا بر بقایای چارتاقیهای مقدس آیین مهری (که آنها هم در کوههای مقدس بودند) ساخته شدهاند. آتشکده پیر چک چک (از مهرابههای دوره مهرپرستی) یکی از این معابد است.
همچنین زرتشتیان بر این باور بودند که پل چینوت (پلی که روح مردگان پس از مرگ برای رفتن به بهشت یا جهنم روی آن مورد ارزیابی قرار میگیرند) در کوههای البرز است و سه ایزد: مهر، سروش و رشن قاضیهای این ارزیابی هستند.
در دوره زرتشتیان سه آتشکده بزرگ در ایران وجود داشته که هر سه بر بلندای کوه ساخته شدهاند: آتشکده فرنبغ که آتش طبقه دانایان، پیشوایان و دبیران بوده و بنا بر منابع در کوه فرهمند قرار داشته، آتشکده آذربرزین که آتش طبقه کشاورزان و برزیگران شمرده میشده و بر فراز کوه ریوند قرار داشته، آتشکده آذرگشسب که آتش شاهان و بزرگان بوده و در کوههای آذربایجان (در منابع مختلف کوههای سبلان یا سهند) قرار داشته است. همچنین زرتشتیان معتقدند آرامگاه زرتشت در کنار دریاچه و بر بالای قله سبلان واقع شده است.
دوره اسلام
این رابطه در دوره اسلامی هم ادامه داشته و کوه از نگاه دین اسلام دارای اهمیت بسیار است. در قرآن اشارات زیادی به کوه شده که ازجمله میتوان به آیههای زیر اشاره کرد:
«وَأَلْقَی فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ وَبَثَّ فِیهَا مِنْ کُلِّ دَابَّةٍ» و کوههای بزرگ را در زمین بنهاد تا شما را نجنباند. در این آیه از کوهها به عنوان لنگر یاد شده است. سوره لقمان آیه ۱۰
«وَ أَلْقی فِی اْلأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمیدَ بِکُمْ وَ أَنْهارًا وَ سُبُلاً لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ» و در زمین، کوههای ثابت و محکمی افکند تا لرزش آن را نسبت به شما بگیرد و نهرها و راههایی ایجاد کرد تا هدایت شوید. سوره نحل آیه ۱۵
«أَلَمْ نَجْعَلِ اْلأَرْضَ مِهادًا * وَ الْجِبالَ أَوْتادًا»، آیا زمین را محل آرامش (شما) قرار ندادیم و کوهها را میخهای زمین. سوره نبا آیه ۷و ۸
«وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْجِبالِ أَکْنانًا»؛ و از کوهها پناهگاههایی برای شما قرار داد. سوره نحل آیه ۸۱
چنانچه اشاره شد در دوره اسلامی در ایران با توجه به تاکیدی که دین اسلام در بر کوهها دارد از اهمیت و کارکرد آن کم نشده است. در این دوره شاهد ساخت تعداد بسیار امامزادهها بر فراز کوهها هستیم که این موضوع مؤید ادامه تقدس کوه در ذهن ایرانیان است.
از سوی دیگر یکی از راههای ارتباط میان معبد و کوه مقدس یا به بیانی دیگر تقدسبخشی به معبد از طریق کوه مقدس، استفاده از سنگهای کوه مقدس در ساخت بنای معابد است، چنانچه در منابع مذهبی آمده بنای کعبه از پنج کوه مقدس ساخته شده است. ابن اثیر در کتاب "الکامل فی التاریخ" بیان کرده: آدم همین که به مکّه رسید خانهای از سنگ پنج کوه بناکرد، ... و پایههای آن را از کوه «حرا» آورد. بغدادی هم در کتاب "طبقات الکبری" معتقد است کوه ابوقُبَیس یکی از پنج کوهی که کعبه با سنگهای آن ساخته شده است، کوه مقدسی که مشرف بر مسجدالحرام است.
آیین طواف
طواف کوه، آیینی باستانی است که در بسیاری از ادیان و آیینها قابل رؤیت است. این آیین هنوز در کشور هند با دقت انجام میشود. ذکر این نکته لازم است که ایران و هند باستان در آیین مهر مشترک بودهاند. بر اساس سنتی هزاران ساله، هر سال هزاران نفر به زیارت کوه "کیلاش" در هندوستان میروند. زائران که از ادیان مختلف در هندوستان هستند معتقدند، طواف کوه کیلاش با پای پیاده برای تقدیر آنها خوب خواهد بود. البته جهت گردش به دور کوه میان بودائیان و هندوها متفاوت است. مسیر طواف ۵۲ کیلومتر است و برخی از زائران معتقدند این مسیر را باید در طول یک شبانهروز طی کرد. سعی میان صفا و مروه هفت مرتبه بین این دو کوه، از اعمال واجب مسلمانان در حج، هم نوعی طواف در کوهستان است. طواف (گردش) به دور زیگوراتها هنگام بالا رفتن از آنها و همچنین طواف چارتاقیها که بر اساس نظریهای اولیه (که در مجله بینالمللی منظر منتشر کردهام) تقدسشان را از کوه گرفتهاند همگی از بقایای آثار طواف در کوهستان هستند. در ادبیات ایران هم بارها به طواف کوه قاف توسط سیمرغ اشاره شده است:
ظل او اندر زمین چون کوه قاف روح او سیمرغ بس عالی طواف/ مولوی «مثنوی معنوی» دفتر اول
بگرد کعبه جان در طوافند چو سیمرغان همه در کوه قافند/ عطار «جوهرالذات» دفتر اول
آیین قربانی کردن
یکی از مهـم ترین آیینهای مـذهبی که پیوند عمیقی بـا کوه دارد، آیـین قربانی اسـت کـه در اسـطورههـا و افـسانههـا درخـور توجه بـوده و در ادیـان بزرگ الهـی جـزو آیـینهـای عمـده بـه شمار میرفته که معمـولاً این آیین در بلندای کوهها یا در پای چشمهها انجـام میشده است. در روایتهای تاریخ ادیان هم اولین قربانی در داستان هابیل و قابیل در کوه بوده است. در آیین مهری (میترایی) اولین قربانی را مهر انجام داده و مهر بنای این جهان را با کشتن و قربانی کردن گاو نخستین ممکن میسازد. مهر که دارنده دشتهای فراخ و زادگاهش سینه کوه و در غار است، از آذرخش دو قطعه سنگ در البرز زاده شده و قربانی مقدس را در غار انجام داده است. در آیین زرتشتی قله کوه «هر ئی تی» مکـانی اسـت کـه بزرگـان بـه مراسـم قربـانی و سـتایش خـدایان مـیپرداختـهانـد. در حال حاضر هم در برخی از نقاط ایران مثل نیاسر کاشان قربانی گاو در فضای کوه و مجاور چشمه صورت میگیرد.»