|
در حالی که ۵ ماه از آغاز به کار دولت سیزدهم میگذرد، هفتمین دیدار وزیران خارجه ایران و چین در روزهای اخیر با سفر آقای امیرعبداللهیان به همراه هیات بلندپایه اقتصادی به آن کشور به انجام رسید و در جریان این سفر مهم، آغاز اجرایی شدن برنامه همکاری جامع (۲۵ ساله) ایران و چین براساس اراده متقابل رهبران عالی دو کشور مبنی بر تعمیق همکاریهای همه جانبه اعلام شده.
اطلاعات نوشت: در حالی که ۵ ماه از آغاز به کار دولت سیزدهم میگذرد، هفتمین دیدار وزیران خارجه ایران و چین در روزهای اخیر با سفر آقای امیرعبداللهیان به همراه هیات بلندپایه اقتصادی به آن کشور به انجام رسید و در جریان این سفر مهم، آغاز اجرایی شدن برنامه همکاری جامع (۲۵ ساله) ایران و چین براساس اراده متقابل رهبران عالی دو کشور مبنی بر تعمیق همکاریهای همه جانبه اعلام شده.
نکته مهم درباره این سفر و اعلام آغاز اجرای برنامه همکاری جامع متعاقب مذاکرات مفصل وزیران خارجه دو کشور در شهر «ووشی» چین آن است که این اتفاق در میانه مذاکرات برجامی در وین رخ داد و این پیام را با خود دارد که برنامه توسعه مشارکت جامع راهبردی دو کشور فارغ از تحولات بینالمللی راه خود را پیدا کرده است.
کشور پهناور و پرجمعیت چین با رشد اقتصادی بالای خود در آینده بسیار نزدیک میتواند قدرت اقتصادی اول دنیا شود. این کشور با برنامهریزی دقیق و بلند مدت در حوزههای مختلف اعم از صنعت، تجارت، تکنولوژی نوین، انرژی، نظامی، محیط زیست و بهرهمندی از دانش روز چنین هدفی را نشانه رفته است و همه علائم و نشانه ها حاکی از آن است که این کشور در دستیابی به آنچه پیشبینی کرده است ناکام نخواهد ماند. برنامه ریزان و سیاستگذاران چینی با رصد دقیق تحولات جهانی و نیز واکاوی هوشمندانه سیاستهای رقبا در بخشهای مختلف بدون ایجاد حساسیت و با طمانینه با تأکید بر دانش برنامهریزان داخلی، خط مشیهای درست با نتایج قابل دسترسی را طراحی کرده و به اجرا گذاشتهاند که امروز تولید ناخالص داخلی آنها بیش از ۹ هزار میلیارد دلار برآورد میشود. این کشور به عنوان عضو دائم شورای امنیت در حوزههای سیاسی و تحولات منطقهای و جهانی، آنچه را که مورد توجه قرار میدهد برپایه مقررات و هنجارهای بینالمللی است و در همین چارچوب، مناسبات خود را با کشورها تنظیم و اعمال میکند. اگر چه این کشور هم اختلافات سیاسی جدی با برخی کشورها به ویژه آمریکا در موضوع حاکمیتی از جمله در مسأله تایوان دارد، ولی هرگز سعی نکرده است موضوع آنچنان بحرانی شود که در فرایند اجرای برنامههای کلان این کشور در حوزههای مختلف اثر منفی بگذارد و مانع جدی برای تحقق برنامههایش شود. اگر چه هرازگاهی تنشهایی با آمریکا در حوزههای تجاری و سیاسی بروز میکند، لیکن تاکنون از این حد خارج نشده و به بحران نینجامیده است.
از نظر چین، هر نوع بحرانی میتواند قطار توسعه این کشور را که با سرعت خیره کننده در حرکت است دچار وقفه کند یا کند سازد که این مسأله به هیچ وجه خوشایند دولتمردان پکن نیست؛ بنابراین در موضوعات مربوط به حوزه سیاسی، چین همواره سعی داشته است به چارچوبها و مقررات بینالمللی توجه کند و به آن وفادار بماند.
در مجموع چین با پشتوانه اقتصاد قوی و تکنولوژی روز آمد و نوین و داشتن برنامهریزی قوی در حوزههای مختلف تلاش کرده است رقبا را از میدان به در کند و در همین چارچوب توجه خاصی به کشوری چون ایران که دارای ظرفیتها و توان بالای اقتصادی، بازرگان و انرژی و سایر زمینههاست و عنصری تعیینکننده به ویژه در منطقه خاورمیانه به شمار میرود، دارد.
امضای برنامه جامع همکاریهای ۲۵ ساله با ایران و اجرای آن در چارچوب این رهیافت ارزیابی میشود و بخش صنعت به شدت قدرتمند و بزرگ چین بیش از هر چیز به نفت ایران نیاز جدی و اساسی دارد و در کنار آن سایر زمینه های همکاری قابل تفسیر و تبیین است.
جمهوری اسلامی ایران در طول سالهای اخیر همواره از حمایت چین در زمینههای مختلف سیاسی، اقتصادی و تجاری برخوردار بوده بیش از یک دهه، شریک نخست تجاری ما بوده است. در همین حال حمایتهای بینالمللی چین از ایران به ویژه در موضوع هستهای، موضع ایران را در مذاکرات قویتر کرده و این مسأله بارها مورد تمجید دولتمردان کشورمان قرار گرفته است.
اکنون هم که مرحله تازه از مذاکرات برجامی را شاهد هستیم، چین ضمن حمایت از برنامه هستهای صلح آمیز ایران به عنوان مخالف جدی سیاستهای تحریمی یکجانبه آمریکا، ارتقای روابط با تهران را فارغ از تحولات بینالمللی در دستور کار دارد.
از طرف دیگر، در حالی که در موضوع مهم کرونا که جهان را به شدت درگیر خود کرده و بسیاری از کشورها از جمله غربیها درباره پیشگیری و درمان این بیماری به ایران کمکی نکردند، چین با تأمین نزدیک به ۱۲۰ میلیون دُز واکسن که البته با تلاشهای نهادها به ویژه وزارت خارجه و سفیر کشورمان در چین انجام شد، کمک مؤثری در مقابله با کرونا کرد و اکنون در حالی که بسیاری از کشورهای غربی درگیر این بیماری مهلک هستند، مردم ایران در وضع مناسبی از نظر ایمنی سازی در مقابل این بیماری قرار دارند و به طور وسیع واکسیناسیون انجام شد و این تجربه مهم کار با چین طبعاً میتواند در سایر بخشها هم عملی شود. چین در حوزههای کشاورزی به خصوص مسأله مدیریت آب که معالاسف ایران با بحران جدی در این زمینه مواجه است، میتواند کمک کار ما برای رفع این بحران با استفاده از تکنولوژی باروری ابرها، جمع آوری صحیح روان آبها و رودخانهها و نحوه مدیریت سدها باشد و همین مسأله هم در برنامه جامع همکاری گنجانده شده است و میتواند نوید آینده بهتری برای حل مشکلات بخش کشاورزی و معضل آب در کشورمان باشد.
در بخش نفت هم چین از خریداران عمده و اصلی محصولات پالایشگاهی ماست و در اوج تحریمها، این کشور همچنان نفت ایران را با این پیش زمینه و استدلال که تحریمهای یکجانبه آمریکا نابجا و غیرقابل اجراست و اصولاً مقررات وضع شده از سوی واشنگتن در این زمینه مشمولیت جهانی ندارد و قابل اعتنا نیست، خریداری کرده است و اکنون هم از مشتریان اصلی کشورمان در این بخش به شمار میرود و این خود نقطه اتکا و اطمینانی برای جمهوری اسلامی محسوب میشود و این نکته را اثبات میکند که تحریمهای یکجانبه آمریکا فاقد جنبه اجرایی است و به هدف خود یعنی ایجاد بحران اقتصادی و انزوای ایران نخواهد رسید. به این ترتیب حمایتهای بینالمللی چین از ایران نکته مهمی است که ایجاب میکند ایران توجه بیشتری در چارچوب سیاست نگاه به شرق به چین داشته باشد. کما این که این کشور از مذاکرات میان ایران و همسایگانش و مشخضاً از برقراری مجدد روابط با کشورهای عربی و نیز عربستان حمایت میکند.
در مورد مسأله یمن، افغانستان، سوریه و عراق، قرابت و نزدیکی فراوانی میان دیدگاههای ایران و چین وجود دارد و همین موضوع میتواند نقطه قوتی برای جمهوری اسلامی به منظور همکاری در ارتقای صلح و ثبات و توسعه پایدار در منطقه شود. همان گونه که در بالا بدان اشاره شد، ارتباط وسیع و گسترده ایران با چین به عنوان دومین قدرت اقتصادی دنیا که عنقریب شاید به قدرت اول جهانی تبدیل شود، میتواند سودمندیهای فراوانی برای کشورمان داشته باشد؛ ضمن این که بسیاری از قرابتهای فرهنگی و تمدنی چین و ایران میتواند تسهیل کننده این روابط باشد.
یادمان نرود که نگرش چین به دنیا تفاوت ماهوی با نگاه غرب به ویژه آمریکا در مورد مسائل جهانی دارد. تعریف روابط مبتنی بر احترام متقابل، عدم مداخله در امور داخلی کشورها و در پیش نگرفتن استانداردهای دوگانه در روابط چین با جهان میتواند بستر مناسبی برای تشریک مساعی دو کشور و همکاری در زمینه های دوجانبه، منطقهای و بینالمللی باشد. البته لازمه این کار، ایجاد هماهنگی و همراهی همه بخشها در داخل از طریق برنامهریزی منسجم و پیشبرد همه جانبه روابط با چین است.