|
روزنامه ایران نوشت: حدود 2 ماه قبل زن جوانی با مراجعه به پلیس پرده از جنایت سیاه دو مرد شرور برداشت.
وی گفت: از محل کارم در شهریار بیرون آمده بودم و میخواستم به خانه بروم، کنار خیابان ایستاده بودم که یک خودروی پراید مقابل پایم توقف کرد به غیر از راننده مرد جوانی هم روی صندلی جلو نشسته بود، من به تصور اینکه مسافربر هستند سوار خودرو شدم تا به خانهام در خادم آباد بروم اما چند دقیقه بعد راننده تغییر مسیر داد و به سمت جادهای فرعی و تاریک رفت. بلافاصله اعتراض کردم اما در همین موقع مردی که روی صندلی جلو بود به عقب آمد و با چاقو مرا تهدید کرد بعد هم در بیابانی خلوت خودرو را نگه داشتند و هر دو نفرشان مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند سپس در حالی که پول و طلاهایم را نیز سرقت کردند از محل گریختند.
پس از این شکایت و با توجه به اهمیت موضوع به دستور بازپرس پرونده، کارآگاهان رسیدگی ویژه به این ماجرا را آغاز کردند و پس از چهره نگاری متهمان تحقیقات ادامه یافت.در همین حال شکایت مشابه دیگری نیز از سوی زنی دیگر به این پرونده اضافه شد و در ادامه دو زن دیگر نیز از راننده این پراید و همدستش به اتهام تعرض و سرقت شکایت کردند.
بدین ترتیب ردیابی متهمان این پرونده با 4 شاکی خانم که بین 20 تا 40 ساله بودند ادامه یافت تا اینکه سرانجام چند روز قبل کارآگاهان موفق شدند هویت مالک خودرو بهنام سیروس را شناسایی کنند که در ادامه مشخص شد وی سابقه دار بوده و یک سال نیز به جرم درگیری و نزاع به زندان محکوم شده بود.
با دستگیری متهم و همدستش کیوان 29 ساله هر دو متهم به اداره آگاهی منتقل شدند.متهمان بلافاصله از سوی هر 4 شاکی پرونده شناسایی شدند و وقتی خود را با مدارک مستند رو به رو دیدند لب به اعتراف گشودند.
سیروس 30 ساله که در یک کارگاه مبلسازی کار میکند در تشریح ماجرا گفت: من از 15 سالگی معتاد شدم در این سالها همه نوع موادی مصرف کردم از شیشه گرفته تا قرصهای توهم زا وقتی مواد مصرف میکردم رفتارم در کنترل خودم نبود. بعضی روزها که از محل کارم بیرون میآمدم به سراغ دوستم کیوان میرفتم و سوار برخودروی پراید من به شهریار میرفتیم و به بهانه مسافربری زنان را سوار کرده و به جادههای اطراف شهر برده و مورد تعرض قرار میدادیم. اما پول و طلا سرقت نکردهایم.
متهم دوم نیز در اعترافات خود گفت: من از 12 سالگی معتاد شدم سالهاست در یک کارگاه جوشکاری کار میکنم. سابقه زندان ندارم اما مدتی قبل با سیروس دوست شدم و شبها بعد از اینکه کارمان تعطیل میشد به گردش و تفریح میرفتیم. در بین راه اگر زنی تنها را میدیدیم او را سوار کرده و بین راه با تهدید چاقو نقشه مان را اجرا میکردیم.بدین ترتیب با اعترافات دو مرد شرور به جنایتهای سیاه خود با قرار بازداشت در اختیار کارآگاهان پلیس قرار گرفتند و تحقیقات برای شناسایی سایر شاکیهای احتمالی این پرونده ادامه دارد.