کد خبر: ۶۴۷۸۱۷
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۵ - ۲۸ بهمن ۱۴۰۰

رهبر جاسوسان روسی در اوکراین کیست؟

فرارو: پایگاه خبری "اسپکتِیتور" در گزارشی، "سرگی ناریشکین" رئیس سازمان اطلاعات خارجی روسیه را به عنوان چهره اصلی و در پسِ پرده حمله احتمالی روسیه به خاک اوکراین دانسته و با اشاره به یک روند تاریخی به این نکته اشاره کرده که ناریشکین به نوعی دوست قدیمی و معتمدِ نزدیک "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه نیز محسوب می‌شود و این دو از دوران شوروی در قامت ماموران سازمان اطلاعات خارجی شوروی با یکدیگر آشنا بوده اند. مساله‌ای که در نوع خود نقش مهمی در ایجاد هماهنگی بیشتر میان این دو نفر بازی می‌کند و در یک چشم انداز کلی نیز حاکی از شبیه بودن فضای فکریِ رئیس جمهور روسیه و رئیس دستگاه اطلاعات خارجی این کشور در چهارچوب تعریف رویه‌های خارجی روسیه است.

پایگاه خبر اسپکتِیتور در این رابطه می‌نویسد: «در یک روز مطبوع در ماه اکتبر سال ۲۰۱۷ در مسکو، "سرگی ناریشکین" رئیس سازمان اطلاعات خارجی روسیه در یک مراسم که در فضای باز برگزار می‌شد و در آن قرار بود از مجسمه یکی از روسای سابق سازمان اطلاعات خارجی روسیه پرده برداری شود، پشت میکروفن رفت.

ناریشکین در آن مراسم گفت: "نامِ پاول فیتین به تاریخ ما باز می‌گردد". فیتین همان فردی بود که دستگاه جاسوسی شوروی را در زمان جنگ جهانی دوم رهبری می‌کرد. دراین راستا، یک مجسمه برنزی از "پاول فیتین" در شرایطی که یک کت زمستانی روی شانه‌های وی قرار داشت، کنار سرگی ناریشکین و دیگر بزرگان حاضر در آن جلسه قرار گرفته بود. فیتین در زمان خود گزارش‌های مکرری را به رهبر وقت شوروی "جوزف استالین" ارسال کرده بود و به وی هشدار داده بود که آلمان نازی بنا دارد تا به خاک شوروی حمله کند.

پنج سال بعد، سرگی ناریشکین یک پیرمرد ۶۷ ساله به عنوان یک فرد شیک پوش، بار دیگر نازی‌ها در ذهن خود دارد (حداقل به عنوان یک خط تبلیغاتی مفید و موثر برای کرملین). در ماه ژانویه سال ۲۰۲۲، سرگی ناریشکین به عنوان رئیس سازمان اطلاعات خارجی روسیه و در راستای یک شعار همیشگی دولت این کشور، دولت اوکراین را با حکومت نازی‌ها که به خاک روسیه در فاصله سال‌های ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵ حمله کرد و بخش‌های زیادی از آن را برای مدتی در اشغال داشت، مقایسه کرد.

رهبر جاسوسان روسی در اوکراین کیست؟

با در نظر گرفتنِ این مساله که اوکراینی‌ها در ذهن روس‌ها همچون "شیاطین" تصویر سازی می‌شوند، اینطور به نظر می‌رسد که استعاره به کار رفته از سوی سرگی ناریشکین در رابطه با مردم اوکراین همچون زنگ هشداری برای تمامی روس‌ها بود. مساله‌ای که تا حد زیادی به آن‌ها به نوعی هشدار می‌داد که باید بار دیگر خود را برای تهاجم نازی هایِ جدید آماده کنند.

اوکراین در شرایط کنونی تا حد زیادی در تیررسِ ناریشکین قرار دارد. "سازمان اطلاعات خارجی روسیه" در کنار "سرویس امنیت فدرال" این کشور سال هاست که جاسوسان و عناصر دوجانبه‌ای را در اوکراین و دیگر مناطق جهان راهبری و مدیریت می‌کنند و بر اساس آنچه منابع غربی ادعا می‌کنند، به شدت در جنگ سایبری نیز فعال هستند. همین ماهِ گذشته میلادی بود که آمریکا و بریتانیا چهار تن از اعضای پارلمان اوکراین را با این ادعا که از جمله عناصر و جاسوسان سرویس امنیت فدرال روسیه هستند، تحریم کردند. دولت‌های برتیانیا و آمریکا ادعا می‌کنند که "سرویس اطلاعات نظامی روسیه" مسوول اصلی عملیات‌های موسوم به "پرچم کاذب و دروغین" است که ادعا می‌شود دولت روسیه با استناد به آن‌ها (و طرح این اتهام که از جانب اوکراینی‌ها هدف حمله قرار گرفته)، بنا دارد تا به اوکراین حمله کند.

با این حال، ناریشکین بدون شک بازیگر مهمی در تلاش‌های روسیه جهت ترساندن و به وحشت انداختن آمریکا و اروپایی‌ها به دلیل حمایت هایشان از اوکراین و یا مقابله پیشروی‌های ناتو در جوار مرز‌های روسیه محسوب می‌شود. البته که ناریشکین این موقعیت خود را بواسطه قدرتی که ولادیمیر پوتین به وی اعطا کرده به دست آورده است.

تردید کمی وجود دارد که مهم‌ترین و خاص‌ترین لحظه در زندگی سرگی ناریشکین در حدود ۴۰ سال قبل روی داد. هنگامی که وی با ولادیمیر پوتین در یکی از مقر‌های منطقه‌ای سازمانِ KGB (سازمان جاسوسی شوروی) در لنینگراد برخورد کرد. این دیدار زمانی اتفاق افتاد که "لئونید برژنف" رهبر شوروی بود. در آن زمان، اقتصاد شوروی وضعیت خوبی نداشت و این کشور از حیث نظامی نیز در حال سقوط بود.

در آن هنگان، سرگی ناریشکین به تازگی از یکی از مهمترین نهاد‌های آموزشی مسکو فارغ التحصیل شده بود. نام آن نهاد آموزشی، "مدرسه عالی فلیکس درژینسکیِ KGB "بود. پوتین قبل از ناریشکین در دپارتمان اطلاعات خارجی KGB در لنینگراد کار می‌کرد. ناریشکین در این رابطه در جریان یک مصاحبه جالب در سال ۲۰۱۸ در تلویزیون روسیه و در حالیکه لبخند به لب داشت می‌گوید: "قبل از من ولادیمیر پوتین در بخش خارجی KGB در لنینگراد کار می‌کرد. ما در آنجا با هم دیدار کردیم و آشنایی ما در آن مکان به وقوع پیوست". ناریشکین همچنین به این نکته نیز اشاره کرد که وقتی وی به همراه ولادیمیر پوتین به "انیسیتو پرچمِ قرمز" فرستاده شد (نهادی که اکنون با عنوان "آکادمی اطلاعات خارجی روسیه" شناخته می‌شود)، او و پوتین دوره چتربازی را نیز با یکدیگر گذرانده اند. ناریشکین می‌گوید که پرش با چتر عمیقا تاثیر خوبی را روی وی گذاشته و از آن کاملا راضی بوده است.

در آن دوران، آینده هر دو نفر درخشان به نظر می‌رسیده است. نکته‌ای که دقیقا در تضاد با آینده مبهم و تاریک روسیه بوده است.

پوتین و ناریشکین چیز‌ها و ویژگی‌های مشترک زیادی داشتند. در این رابطه به طور خاص می‌توان به ترومای از دست دادنِ اعضای خانواده آن‌ها در جریان محاصره لنینگراد به دست نازی‌ها اشاره کرد. هر دوی آن‌ها همچنین والدینی داشتند که به رد‌های بالای و عالی رتبه حزب کمونیست تعلق نداشتند. آن‌ها خارج از حزب کمونیست شوروی رشد کرده بودند و مجبور بودند به تنهایی با چالش‌های بزرگسالی مقابله کنند. حس و انگیزه قویِ بالارفتن از پله‌های ترقی که در آن‌ها زبانه می‌کشید موجب شد تا آن‌ها وارد سازمان اطلاعاتی KGB به عنوان قدرتمندترین تشکیلات خارج از حزب کمونیست شوند. امری که عملا به آن‌ها اجازه می‌داد تا ردپای خود را در جهان برجا بگذارند. البته که آن‌ها در این رابطه اشتباه هم نکردند.

با این حال، ناریشکین و پوتین راه‌های متفاوتی را جهت کسب قدرت و شهرت طی کردند. برای مثال، پوتین در رشته حقوق تحصیل کرد. ناریشکین که دو سال از پوتین جوان‌تر بود به علم و فناوری علاقه‌مند بود. وی از انیسیتو فنی لنینگراد با مدرک مهندس مکانیک فارغ التحصیل شد. درست در همین انیسیتویِ علمی بود که ناریشکین همسر آینده اش "تاتیانا" را ملاقات کرد (وی همکلاسی او بود). آن‌ها بعد‌ها صاحب دو فرزند به نام‌های "آندری" و "ورونیکا" شدند. ناریشکین اکنون بر اساس آنچه برخی منابع روسی اعلام می‌کنند، پدربزرگ هم شده است.

ناریشیکن در قامت یک مرد ۶۷ ساله، وضعیت سلامتی مناسبی دارد. وی هر روز سر صبح شنا می‌کند. او در جریان یک مصاحبه تلویزیونی از علاقه قابل توجه خود به رشته ورزشی گلف نیز سخن گفته است. وی همچنین مثل پوتین از همراهی الیگارش‌ها و شخصیت‌های ثروتمند با خود نیز لذت می‌برد. مخصوصوا وقتی ثروت این افراد در خدمت آن‌ها نیز باشد. اخیرا عادت روزانه سرگی ناریشکین جهت شنا کردنِ سر صبح جنجال زیادی را مخصوصا وقتی مشخص شد که وی به یک استخر که متعلق به میلیاردر سرشناس آذری "گود نیسانوف" رفت و آمد می‌کند، برپا کرد.

هیچ سابقه شفافی از فعالیت‌ها و اقدامات ناریشکین در زمان خدمت در مقر KGB در لنینگراد وجود ندارد. با این حال همچون پوتین، وی شدیدا مورد توجه دستگاه اطلاعاتی شوروی قرار گرفته و آینده‌ای درخشان را برای خود ساخته است. در این میان باید توجه داشت که ناریشکین و پوتین جز افرادی بودند که به شدت توانستند اعتماد دستگاه اطلاعاتی شوروی را به خود جلب کنند. درست به همین دلیل بوده که آموزش‌های اطلاعاتی خاصی را نیز دریافت می‌کردند.

پوتین و ناریشکین که با اسامی مستعارِ "پلاتوف" و "نائوموف" در "انیستو پرچمِ قرمز" شناخته می‌شدند، یک سال را به یادگیری نکات ضروری و بنیادین در امر جاسوسی نزد افسران عالی رتبه نهاد اطلاعات خارجی شوروی گذراندند. آن‌ها در آن دوران آموزش زبان‌های خارجی را نیز طی کردند. پوتین آلمانی یاد گرفت و ناریشکین فرانسه را آموخت. به نحو جالبی هیچکدام از آن‌ها عضوی از بخش و گروه قدرتمندِ "متخصصان خاورمیانه" که با نام مافیا‌های خاورمیانه" شناخته می‌شدند، نبودند. این افراد به طور خاص سطوح عالیِ سازمان اطلاعات خارجی شوروی در دهه ۱۹۸۰ و همچنین نهاد‌های مشابه پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی را در کنترل خود گرفتند.

جالب اینکه وقتی این دو نفر نخستین ماموریت‌های خارجی خود را گرفتند، موقعیت ناریشکین بهتر از پوتین بود. مشخص نیست که این به خاطر تخصص و مهارتِ ناریشکین بوده و یا اینکه مثلا او به نحو بهتری توانسته زبان‌های خارجی را فراگیرد. با این حال، پوتین به "درِسدن" در آلمان شرقی فرستاده شد و در نقش یک مترجم رده پایین ایفای نقش می‌کرد. ناریشکین نیز در پوششِ یک دیپلمات به بروکسل فرستاده شد. کشوری که میزبان ناتو و شمار دیگری از نهاد‌های مهم اروپایی بود و عملا یکی از ایستگاه‌های حساس جاسوسی میان بلوک‌های شرق و غرب به حساب می‌آمد. روز‌ها سرگی ناریشکین به عنوان کارمند ساده سفارت، فعالیت‌های روزمره خود را در بروکسل انجام می‌داد. با این حال شب‌ها وی به ماموریت حقیقی خود باز می‌گشت و جاسوسانِ مختلف را جهت سرقت اسناد علمی و فناورانه از مجتمع‌های نظامی و صنعتی غربی استخدام می‌کرد.

با توجه به اینکه شوروی در اواسط و اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی در معرض فروپاشی اقتصادی بود، سازمان جاسوسی شوروی KGB، جاسوسیِ فنی و صنعتی را در راس برنامه‌های خود قرار داد و حتی به آن بیش از جاسوسیِ سیاسی توجه داشت. مساله‌ای که عملا جایگاه فردی نظیر "سرگی ناریشکین" را در سازمان مذکور به شدت تقویت می‌کرد. معلوم نیست که ایا ناریشکین در دوره حضور در بروکسل موفقیت خاصی را در استخدام جاسوسان خارجی کسب کرده یا نه با این حال واضح است که وی نتوانسته با فروپاشی شوروی، ماموریت خود را به طور کامل خاتمه دهد. در آن دوران، یک افسر اطلاعاتی شوروی به سازمان سیا پناهنده شد و ناریشکین و دو افسر اطلاعاتی دیگر شوروی را لو داد.

برخی منابع رسانه‌ای فردی که به سیا پناهنده شده را "ایگور چرپینسکی" یک افسر متولد اوکراین در سازمان KGB که در پوشش وابسته فرهنگی فعالیت داشته معرفی کرده اند. در اوایل ماه مارس سال ۱۹۹۰، وی به همراه همسر و فرزند کوچکش ناپدید شدند و هنوز هم از محل زندگی آن‌ها اطلاعاتی در دسترس نیست. درست همین تجارب است که موجب شده اند تا سرگی ناریشکین بر مفاهیمی نظیر "وفاداری" و "شرافت" تاکید زیادی داشته باشد.

به طور کلی، ناریشکین را باید یارِ نزدیک و معتمد پوتین در پیشبرد دستورکار‌های خارجی دولت روسیه در مسائل مهمی نظیر بحران کنونی اوکراین دانست. ناریشکین شناخت خوبی از اوکراین دارد و با تشبیه اوکراینی‌ها به نازی‌های جدید، عملا یک کُد را به مردم روسیه و کشور‌های جهان داده است. کُدی که تنها می‌تواند یک معنا داشته باشد: روسیه در برخورد با اوکراین و حامیان آن نظیر آمریکا و ناتو، مماشات نمی‌کند.»


نظر شما
پربازدید ها
طراحی و تولید: "ایران سامانه"