|
روزنامه اعتماد نوشت: یکی از بازارهایی که بلافاصله پس از تجاوز روسیه به اوکراین دچار نوسانات صعودی مستمر شد، بازار نفت است. کمتر از ۲۴ ساعت پس از آغاز این بحران، قیمت نفت، رکوردهای بالای ۱۰۰دلاری را ثبت کرد، ۱۱اسفندماه نرخ نفت به ۱۱۰ دلار، ۱۷اسفندماه به ۱۲۶دلار و نهایتا نفت برنت در تاریخ ۲۲اسفند ماه به ۱۲۹دلار رسید.
هرچند در برخی برههها این نرخ اعداد و ارقام ۱۳۹دلاری را نیز تجربه کرد. این روند فزاینده رشد اما به همین جا ختم نخواهد شد.
برخی پیشبینیهای بنگاههای تحلیلی بینالمللی حاکی از آن است که قیمت نفت از این استعداد برخوردار است در صورت تحریم نفتی و گازی روسیه و البته تداوم بحران اوکراین، رشد ۲۰۰ دلاری را نیز تجربه کند.
این گزاره، باعث افزایش قیمت سوخت و بنزین در کشورهای غربی شده و امریکا را با یکی از تورمهای بالا در تاریخ معاصرش روبهرو ساخته است. در یک چنین شرایطی، نام ایران و ونزوئلا به عنوان دو کشور نفتی جهان که دچار تحریمهای نفتی هستند و حضور آنها در بازار انرژی میتواند بخش قابل توجهی از تبعات حذف نفت روسیه از بازار را جبران کند، بیشتر از هر زمان دیگری به گوش میرسد.
در مورد ایران، کشورهای ۴+۱ و امریکا تلاش میکنند از طریق مذاکرت هستهای زمینه حضورش در بازار نفت را فراهم سازند و در خصوص ونزوئلا نیز هیاتی از سوی ایالات متحده، برنامهریزی جهت پایان دادن به تحریمها را آغاز کرده است.
حضور فوری در بازار نفت برای ایران هم واجد ویژگیهای مطلوبی است، چرا که ایران از این طریق میتواند بخشی از مشکلات اقتصادی و ارزیاش را حلوفصل کند. ایران بهطور سنتی و طی دهههای متمادی، بخش مهمی از واردات نفت اروپا را به عهده داشته است.
طی نیم قرن گذشته، قسمت مهمی از بازار اروپا در اختیار ایران بوده است. بخشی از پالایشگاههای اروپایی اساسا با نفت ایران سازگاری دارند. در صورت احیای برجام، ایران بلافاصله میتواند صادرات حداقل ۵۰۰هزار بشکهای فقط به اروپا داشته باشد.
اگر نرخ نفت صادراتی به اروپا را ۱۰۰دلار در نظر بگیریم، ایران هر روز ۵۰میلیون دلار و هر ماه ۱.۵میلیارد دلار نفت به اروپا میفروشد. این روند فروش نفت در خصوص کشورهایی چون هند، کره جنوبی و... نیز وجود دارد و ایران میتواند بهطور متوسط سالانه بیش از ۱۰۰میلیارد دلار درآمد نفتی داشته باشد. باید توجه داشت که ظرفیت تولید نفت عربستان و امارات متحده عربی نیز محدود است و این کشورها قادر نیستند، حفرهای که در اثر تحریمهای روسیه ایجادشده را پوشش دهند. در این میان برخی ارزیابیهای سطحی در خصوص اینکه اماراتیها و سعودیها، پاسخ تماسهای بایدن و سایر مقامات امریکایی را نمیدهند، مطرح میشود که پایه و اساس درستی ندارند. اعراب حاشیه خلیجفارس به اندازهای وابسته غرب هستند که به این سادگیها نمیتوانند، حتی ادای استقلال را نیز در آورند چه برسد به اینکه جواب تماس رییسجمهوری امریکا را ندهند. فراموش نکنید ایران و ونزوئلا در زمره ۵کشور اصلی تولیدکننده نفتی هستند و به دلیل تحریم از بازار خارج شدهاند، میتوانند نقش شاهین ترازو را در بحران نفتی اخیر ایفا کنند.
مشخص است که این دو کشور باید جایگزین حذف ۷میلیون بشکه نفت روسیه شوند. این جایگزینی به اندازهای مهم و حیاتی است که برخی معتقدند عدم دستیابی به توافق هستهای، ناشی از تلاش روسیه برای تاخیر انداختن حضور ایران در بازار نفت است.
با عبور از این دادههای اطلاعاتی بسیار مهم، یکی از مهمترین ابهامات در فضای عمومی بینالمللی و محافل تخصصی، حد نهایی افزایش قیمت نفت است. در پاسخ به این پرسش باید گفت، اگر بحران برآمده از تجاوز روسیه به اوکراین، مهار شود، قیمت نفت در وضعیت تثبیتشده (۱۰۰دلار) قرار میگیرد، اما اگر این بحران تداوم داشته باشد، قیمت نفت از این استعداد برخوردار است که در گام نخست به ۱۵۰دلار و حتی به ۲۰۰دلار نیز برسد.
مساله مهم برای ایران، اما بازگشت به باز ار نفت و بهرهبرداری حداکثری از شرایط موجود است. در شرایطی که قیمت نفت در دالان صعودی قرار گرفته، تداوم تحریمها و عدم احیای برجام، خسارتهای جبرانناپذیری برای ایران به همراه میآورد. ایران از طریق این فضای تازه میتواند بستر لازم برای سرمایهگذاری و توسعه زیرساختهای نفتیاش را فراهم سازد. بنابراین تبعات تحریمها با تحولات تازه، بسیار عمیقتر شده و اثرات مثبت احیای برجام نیز افزایش پیدا کرده است.