کد خبر: ۶۵۸۵۵۶
تاریخ انتشار: ۱۸:۳۷ - ۱۸ خرداد ۱۴۰۱

اوکراین و شروع جنگ سرد دوم

"آمریکا بار دیگر خود را درگیر در نزاعی جهانی با روسیه و چین می‌بیند."

به گزارش ایسنا، پایگاه فایننشال تایمز در تحلیلی با توصیف وضعیت پیرامون جنگ در اوکراین به عنوان یک جنگ سرد دوم عنوان می‌کند: «از زمانی که روسیه به اوکراین حمله کرد، صحبت‌های زیادی در مورد انعکاسات جنگ جهانی دوم و خطر به راه افتادن جنگ جهانی سوم وجود داشته است. اما لحظه کنونی در جهان بیشتر شبیه بازگشت جنگ سرد است.

بار دیگر، آمریکا در حال تشکیل ائتلافی از "دموکراسی‌ها" برای رویارویی با محور روسیه و چین است. بار دیگر، خطر جنگ هسته‌ای در سیاست بین‌الملل محوریت پیدا کرده است. و یک بار دیگر، بلوک بزرگی از کشورهای غیرمتعهد وجود دارد - که اکنون عموماً از آن به عنوان "جنوب جهانی" یاد می‌شود - و به شدت مورد توجه هر دو طرف است. بسیاری در این بلوک موسوم به جنوب جهانی اصرار دارند که اوکراین یک درگیری منطقه‌ای است که نباید اجازه داد کل جهان را مختل کرده یا تغییر دهد. اما سیاستگذاران در دولت بایدن این جنگ را دارای شرایطی جهانی ترسیم می‌کنند. آنها روسیه و چین را در بردارنده چالش برای یک "نظم مبتنی بر قوانین" که توسط آمریکا و متحدانش حمایت می‌شود، شریک می‌دانند. نبردهای اوکراین در حال حاضر صحنه اصلی آن نزاع گسترده‌تر است.

از دید واشنگتن، تهدیدهای امنیتی در اروپا و آسیا اکنون به قدری به هم مرتبط هستند که مقامات، این دو قاره را یک "سیستم عامل واحد" می‌دانند. این یک الگوی فکری است که بسیار یادآور جنگ سرد است؛ در آن زمان آمریکا همیشه به این موضوع توجه داشت که آنچه در ویتنام یا کره اتفاق افتاد می‌تواند تأثیراتی در شهر برلین دو تکه شده آن زمان یا شمال اقیانوس اطلس داشته باشد. یک تفاوت بزرگ وضعیت کنونی با جنگ سرد سابق این است که این بار آمریکایی‌ها چین را جدی‌ترین رقیب خود می‌دانند، نه روسیه را. این باور با این واقعیت که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه جنگ اوکراین را آغاز کرد، تغییر نکرده است. در واقع، تمرکز دولت بایدن بر چین، این تمایل را نزد آن تشدید می‌کند که جنگ اوکراین را نه صرفا مرتبط با امنیت اروپا، بلکه مرتبط با نظم جهانی گسترده‌تر ببیند. در حالی که در غرب صحبت‌هایی سطحی درباره تلاش برای اجرای "عملکرد کیسینجر" - و بار دیگر مهندسی کردن ایجاد یک شکاف بین روسیه و چین آنگونه که در دهه ۱۹۷۰ اتفاق افتاد – وجود دارد، تعداد کمی در واشنگتن معتقدند که این یک چشم‌انداز قابل قبول در کوتاه‌مدت است.

برعکس، مقامات آمریکایی چین را دارای حضوری سفت و سخت در سمت جبهه روسیه می‌بینند. منصرف کردن پکن از اینکه در راستای تبدیل احساساتش در طرفداری از روسیه به سراغ حمایت مستقیم نظامی یا اقتصادی از مسکو برود اولویت اصلی آمریکاست. متحدان آمریکا در آسیا - به ویژه ژاپن، کره‌جنوبی و استرالیا - نیز نسبت به پیامدهای جنگ اوکراین برای امنیت خود بسیار هوشیار هستند. بدترین سناریو برای آنها این خواهد بود که تهاجم روسیه، چین را جسور و تمرکز آمریکا را منحرف کند و در ادامه حمله چین به تایوان به عنوان یک اتفاق تغییر شکل‌دهنده منطقه را در پی داشته باشد. بهترین حالت برای آنها این است که جنگ اوکراین ائتلاف غربی و رهبری جهانی آمریکا را احیا کرده و باعث شود چین در آسیا عقب‌نشینی کند. با این حال، در واقعیت، مقامات دولت بایدن فکر نمی‌کنند که مشکلات روسیه در اوکراین نظر چینی‌ها را در مورد خردمندانه بودن حمله احتمالی به تایوان تغییر داده باشد. آنها معتقدند چینی‌ها بیشتر علاقه‌مند هستند که بفهمند روسیه کجا اشتباه کرده است - و برنامه‌های خود را بر این اساس تنظیم کنند. نیاز به وجود یک نیروی غالب در هر اقدام نظامی یک درس محتمل است. مورد دیگر نیاز به حفاظت از اقتصاد چین در برابر تحریم‌های احتمالی غرب است. در اواخر ماه مه، بایدن به ژاپن و کره‌جنوبی سفر کرد و در جریان این سفر، نه البته برای اولین بار، از این صحبت کرد که آمریکا برای دفاع از تایوان بجنگد. (دولت او بعدا مجبور شد اظهارات رئیس جمهور آمریکا را تلطیف کند) در پایان ماه ژوئن، ناتو نشستی در مادرید برگزار خواهد کرد. به شکلی قابل توجه، ژاپن، کره‌جنوبی، استرالیا و نیوزیلند همگی برای شرکت در این اجلاس دعوت شده‌اند. هدف از این گرد هم آوردن ائتلافی از "دموکراسی‌ها" بهبود موقعیت امنیتی غرب در اروپا و آسیا بوده است.

کشورهایی مانند ژاپن نقش نمادین و عملی مهمی در مبارزه با روسیه ایفا می‌کنند. آنها برای اجرای تحریم‌ها حیاتی هستند و یافتن راه‌های آسان برای دور زدن تحریم‌ها از جانب مسکو را سخت‌تر می‌کنند. در مقابل، آسیایی‌ها مایلند شاهد ایفای نقش امنیتی بزرگتری از جانب کشورهای اروپایی در آسیا باشند. بازدیدهای اخیر ادوات نیروهایی دریایی انگلیس، فرانسه، آلمان و هلند از منطقه مورد استقبال آنها قرار گرفته است. اما در حالی که آمریکایی‌ها از بابت چگونگی پاسخ مهم‌ترین متحدان حوزه شمال آسیای خود به جنگ اوکراین خوشحال هستند، اما نگران شکست آنها در پیروزی در نبرد بر سر آرای عمومی در جنوب شرق آسیا هستند. گزارش شد که برخی از رهبران اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا، آ.سه.آن در نشست اخیر سران این سازمان در واشنگتن، به طور خصوصی نقطه نظرات روسیه درباره مسئولیت ناتو در جنگ اوکراین و عملیات‌های ادعایی "پرچم دروغین" را تکرار کردند. هند به عنوان یک چالش حتی مهمتر نگریسته می‌شود. دولت نارندرا مودی، نخست وزیر هند، مراقب بوده است تا از جانبداری در ارتباط با جنگ اوکراین، دادن رای ممتنع در رای‌گیری‌های کلیدی سازمان ملل و افزایش واردات نفت از روسیه اجتناب کند.

آمریکایی‌ها معتقدند که استفاده از دهلی‌نو در این زمینه احتمالاً نتیجه معکوس خواهد داشت. در عوض، آنها قصد دارند با تأکید بر منافع امنیتی مشترک دو کشور در مهار قدرت چین، هند را به تدریج به خود نزدیک کنند. برخی از مورخان اکنون جنگ‌های جهانی اول و دوم را دو مرحله از یک درگیری - که توسط نسلی از صلح شکننده فزاینده از هم جدا شد – در نظر می‌گیرند. ممکن است مورخان آینده در مورد جنگ سردهای اول و دوم صحبت کنند – جنگ سردهایی که با یک دوره ۳۰ ساله جهانی شدن جدا شده‌اند. جنگ سرد اول با فروپاشی دیوار برلین در سال ۱۹۸۹ به پایان رسید. به نظر می‌رسد دومی با حمله روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ آغاز شد.»


نظر شما
پربازدید ها
طراحی و تولید: "ایران سامانه"