به گزارش ایسنا، ایرج افشار، چهرهی فقید فرهنگی، در توصیف او آورده است: سیدحسن تقیزاده، از بزرگترین آزادمردان این قرن بوده است، او با هریک از رجال سیاست و معرفت قرن چهاردهم هجری در مقام سنجش درآید، از همه بیش است و در جهان موجب افتخار و اعتبار ایران. هرکس نطقهای سید را دورهی اول مجلس و از آن به بعد مطالعه کند و گفتار و رفتار و کردار او را در مدت زندگانی به تأمل و دقت بسنجد و منصفانه داوری فرماید در تعظیم و تقدیس این سیدِ جلیل زبان و دلش همآهنگ است. (افشار، ایرج، یغما، سال بیستوهشتم، اسفند ۱۳۵۴ شماره ۱۲ (پیاپی ۳۳۰))
سیدمحمدعلی جمالزاده، نویسنده و مترجم فقید، نیز که باور داشت تقیزاده را باید به فراخور مقام و استحقاقش بستاییم، دربارهی او نوشته است (یغما، سال نوزدهم، بهمن ۱۳۴۵، شماره ۱۰ (پیاپی ۲۲۳)): «باید وقایع مهم زندگانی او را که با تاریخ سیاسی و علمی و ادبی ایران بستگی مستقیم و زیاد دارد، بهشمار آوریم. مقدار زیادی از این وقایع و حوادث جنبهی تاریخی و ارتباط بسیار نزدیک با تاریخ ایران و علیالخصوص با تاریخ انقلاب مشروطیت دارد و در کتابها و رسالهها مقالههای بسیاری مسطور شده است.
تقیزاده سرتاسر زندگانی خود را از همان اوان جوانی، بههمان اندازه که به تحصیل علم و معرفت (علوم و السنه و ادبیات و تاریخ غیره) مصروف داشته به همان اندازه هم در راه آزادی و وطنخواهی و مبارزه با استبداد صرف کرده است و کسانی که طالب آشنایی بیشتری با این مرد عالیمقام باشند ـ مردی که حتی در حیاتش بعضی از هموطنانش او را ابوریحان بیرونی این زمان خواندهاند ـ باید به تراجم احوال متعددی که دربارهی او و کارها و آثارش بهطبع رسیده است، مراجعه کنند.
اما تقیزاده حکم کشف بزرگ اخلاقی و معنوی و انسانی را در زندگانی من دارد. محمد قزوینی نیز کاملا همین حکم را دارد و یاد تذکار این دو شخص شخیص به طوری در اعماق وجود من ریشه دوانیده است که ستایش و تکریم آنها از یکدیگر جدایی ندارد و جا دارد که بگویم «هر دو یک جانند اندر دو بدن». من ایمان حاصل کردهام که آشنایی نزدیک و معاشرت و مجالست با شخصیتهای عالیمقام بر ثروت روحی و ارزش واقعی باطنی میافزاید و افسوس میخوردم که لیاقت کافی نداشتم تا چنانکه شاید و باید از چنین وجودهای ذیوجود و فیاضی برخوردار شوم و گناه را منحصراً به گردن خود میگیریم.
تجلیات و مظاهر شخصیت تقیزاده جنبههای متعدد و گوناگون دارد. استعداد ذاتی استثنائی و لیاقت کمنظیر او در رشتههای مختلف همواره با توفیق بسیاری به منصهی ظهور رسیده و معرف او هستند. ما میتوانیم او را قبل از همه چیز وطنپرست و مشروطهخواه و انقلابی بدانیم ولی از آنجا که او در همان حالی که مدام با تمام قوای خود در راه استقلال و آزادی و ترقی و رفاه کشورش و هموطنانش کوشان بوده همواره در راه نشر و ترویج علم و ادب هم سعی وافر مبذول داشته است جای آن دارد که او را در عین حال هم رجل سیاسی بارز و هم عالم اسلامی و مورخ نویسندهی بنام و مرد فکر و اندیشهی ژرف و عمل و اقدام پایدار همچنین روزنامهنگار زبده و شاخصی بهشمار بیاوریم.»
با این حال، در زندگی تقیزاده نقاط مبهمی هم بویژه در ارتباط با غرب در این سالها مورد توجه و تاکبد تاکید قرار گرفته است.
با این حال، شخصیتهایی چون حسن تقیزاده و محمدعلی فروغی، سوای وجوه سیاسی - اجتماعی خود، از نظر ادبی و فرهنگی، با نگاهی خاص تر و بعضا متفاوت مورد توجه ادیبان قرار گرفتهاند.
سیدحسن تقیزاده در ۸ بهمن ۱۳۴۸ در تهران از دنیا رفت.