|
یک کارشناس مسائل بینالملل گفت: تصور پوتین درباره جنگ اوکراین، تکرار اتفاقات مربوط به جنگ گرجستان و جنگ در کریمه بود، اما این تصورات محقق نشد.
رضا ذبیحی در گفتوگو با ایسنا درباره تازهترین نتایج جنگ اوکراین و حمله روسیه به این کشور اظهار کرد: در سال ۲۰۰۸ و به دنبال جنگ گرجستان و روسیه، پوتین توانست دو استان این کشور یعنی اوستیای جنوبی و آبخازیا را از گرجستان جدا کند و آنها را تحتالحمایه روسیه قرار دهد.
این استاد روابط بینالملل دانشگاه افزود: این اتفاقات هزینه بینالمللی چندانی برای روسیه نداشت، چون اروپا، گرجستان را به عنوان شروع کننده جنگ شناخته بود، هر چند اعلام کرد بود که این جنگ به دلیل تحریکات و فشار طولانی مدت روسیه آغاز شده است.
این کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: جدایی این استانها از گرجستان، در نتیجه اشتباهات حزب حاکم گرجستان ارزیابی شد که پس از انقلاب گل رز در سال ۲۰۰۳ قدرت را در این کشور به دست گرفته بودند. در واقع اشتباهات آنها باعث شد که در سال ۲۰۰۸ فرصت جدا کردن این استانها از گرجستان برای روسیه و پوتین فراهم شود
ذبیحی افزود: اقدام بعدی پوتین جنگ کریمه در سال ۲۰۱۴ بود که طی آن جنگ، روسیه قسمت جنوبی اوکراین یعنی کریمه را از این کشور جدا و به خاک روسیه الحاق کرد.
این کارشناس مسائل بینالملل ادامه داد: جدایی کریمه از اوکراین نیز در زمانی صورت گرفت که دولت مرکزی در اوکراین هنوز ضعیف بود، چرا که این دولت اندکی پس از انقلاب سال ۲۰۱۴ معروف به انقلاب کرامت در این کشور شکل گرفته بود.
این استاد دانشگاه در ادامه خاطر نشان کرد: واکنش غربیها و اتحادیه اروپا به این اقدام نیز همراه با تحریم های قابل توجهی بود، اما سطح این تحریم ها آنقدر نبود که اقتصاد روسیه را زمین گیر کند و یا اینکه باعث شود صادرات نفت و گاز روسیه به کشورهای اروپایی متوقف شود.
ذبیحی تصریح کرد: بنابراین این تصور در دولت روسیه و شخص پوتین ایجاد شده بود که حمله مجدد به اوکراین نیز تبعات چندانی برای این کشور در پی نخواهد داشت، اما این تصور اشتباه بود.
این کارشناس مسائل بینالملل ادامه داد: پس از انقلاب ۲۰۱۴ در اوکراین و سرنگونی دولت طرفدار روسیه در این کشور و تلاش دولتمردان این کشور برای الحاق به اتحادیه اروپا و ناتو، روسیه از این اتفاقات جدید بیمناک شد.
این پژوهشگر روابط بین الملل افزود: در واقع ترس آنها از هم مرز شدن با ناتو پس از پیوستن اوکراین به این اتحاد نظامی، دولت پوتین را به آنجا رساند که می بایست در خصوص این اتفاق احتمالی واکنش نشان دهد، اما این واکنش خشونت آمیز و همراه با حمله به اوکراین بود.
ذبیحی ادامه داد: در حقیقت، پوتین دست به یک قمار زد. از یکسو تصور می کرد که با تصرف بخش هایی از خاک اوکراین می تواند این کشور را وادار به تسلیم کند تا قراردادی مبنی بر عدم الحاق به ناتو، با روسیه امضا نماید و از سوی دیگر با توجه به واکنش نه چندان محکم غرب در رویدادهای قبلی، این تصور را داشت که این جنگ نیز تبعاتی بیشتر از جنگ کریمه برایش نخواهد داشت.
این استاد روابط بینالملل دانشگاه افزود: البته در زمینه تصرف سرزمین های اوکراین روسیه تاکنون به توفیق هایی دست یافته است و همین سرزمین های اشغال شده، مهمترین کارت پوتین برای تحمیل توافق دلخواه خود به اوکراین است.
این کارشناس مسائل بین الملل تصریح کرد: با این وجود، روسیه به دلیل مقاومت مستحکم اوکراینی ها، خیلی زود از اهداف جاهطلبانه اولیه خود برای تصرف کییف عقب نشینی کرد و اکنون وضعیت جنگ به گونهای ادامه دارد که روسها ناچار شدند از شهر خرسون که مهمترین منطقه اشغال شده توسط آنها بود، نیز عقبنشینی نمایند.
ذبیحی افزود: بنابراین روسیه در عرصه میدان و زمین نیز در حال تحلیل رفتن است و از سوی دیگر علیرغم تمامی تلاش های نظامی خود نتوانسته است اوکراینی ها را تسلیم کند، تا آنطور که پوتین می خواست وارد توافق شوند.
این استاد روابط بین الملل دانشگاه ادامه داد: دلیل اصلی که اوکراینی ها توانسته اند در برابر روسیه مقاومت نمایند و تسلیم نشوند، حمایت همه جانبه غربی ها چه در زمینه مالی و چه در زمینه نظامی از این کشور است.
ذبیحی افزود: در واقع به نظر می رسد، پاسخ غربی ها شامل اروپا و آمریکا و متحدان آنها نظیر استرالیا و کانادا به حمله روسیه به اوکراین قاطع بوده است و از یکسو تحریم همه جانبه روسیه را شامل شده و از سوی دیگر کمک های زیاد و قابل توجه به اوکراین بوده است.
این کارشناس مسائل بین الملل ادامه داد: با این حال، مهمترین امید و شانس پوتین برای کاهش فشارها بر روسیه، روی کار آمدن فردی نظیر ترامپ است که اخیرا نیز نامزدی خود در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا را اعلام کرده است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: پیش از این نیز در زمان ریاست جمهوری ترامپ، وی به مماشات با روسیه و پوتین متهم شده بود و انتقادهای زیادی در این زمینه از سوی دموکرات ها و اروپایی ها به او وارد شده بود.
ذبیحی تاکید کرد: البته حتی با روی کار آمدن ترامپ نیز احتمالا اروپا مماشاتی با روسیه نخواهد داشت و به نظر می رسد حتی اگر روسیه از تمامی سرزمین اشغال شده در اوکراین نیز بیرون برود، هیچ گاه رابطه روسیه و اروپا دوباره به شرایط پیشین برنخواهد گذشت. یکی از مهمترین دلایل این امر، تصمیم جدی و قطعی اروپا برای بی نیاز شدن از روسیه در زمینه انرژی، اعم از نفت و گاز است.
این پژوهشگر روابط بینالملل با اشاره به دیدار اخیر رئیس سیا با مدیر سرویس اطلاعات روسیه، اظهار کرد: دیدار اخیر در راستای تلاش آمریکا به منظور فیصله دادن جنگ به گونه ای است که این جنگ برای روسیه سرشکستگی کمتری داشته باشد و از این طریق روسیه به صلح تن دهد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: البته در حال حاضر، یکی از برگ های برنده روسیه این است که اوکراین تحت فشار غرب، حاضر به مذاکره با این کشور شود تا از این طریق بتواند ضمن تحمیل خواسته های خود، به جدایی بخشی دیگر از خاک اوکراین رسمیت بخشد.
ذبیحی تصریح کرد: اما روسیه از این نکته غافل است که به میزانی که این کشور از خاک اوکراین را در تصاحب داشته باشد، به همان میزان تحریم ها علیه او با شدت بیشتر و در زمان بیشتر تداوم خواهد داشت.
این کارشناس مسائل بین الملل در پایان خاطر نشان کرد: در حال حاضر روسیه به خسته شدن غرب در خصوص حمایت از اوکراین دل بسته است که البته با توجه به طولانی شدن جنگ و سرسام آور بودن هزینه ها این امکان وجود دارد، اما این امر در وضعیت آتی روسیه که همراه با اعمال محدودیت و تحریم علیه آن، طی سالیان طولانی خواهد بود، تغییری ایجاد نخواهد کرد.