|
"اتحادیه اروپا طی بیش از هفت دهه طولانی به اهداف اساسی اولیه خود خدمت کرد اما حالا این قاره ممکن است مجبور شود با پیامدهایی بلندمدت، اثر سرایتی جنگ روسیه و اوکراین و تنش در بالکان غربی دست و پنجه نرم کند."
به گزارش ایسنا، خبرگزاری آناتولی در گزارشی درباره دورنمای ناخوشایند پیش روی اروپا بعد از تحولات سال ۲۰۲۲ مینویسد:
«اتحادیه اروپا زیر چتر هستهای ناتو، رفاه، ثبات و صلح را برای صدها میلیون اروپایی از سال ۱۹۴۹ فراهم کرد. همچنین به نظر میرسید که این اتحادیه از دورنمای اعطای عضویت به عنوان یک ابزار سیاسی کارآمد برای ایجاد ثبات در بالکان غربی استفاده کرده است؛ منطقهای که با جنگهای یوگسلاوی در سالهای ۱۹۹۱-۲۰۰۱ متحمل مصایب انسانی و تخریب شد.
حتی جنگ روسیه-اوکراین، جنگی که از سال ۲۰۱۴، مدتها قبل از تلاش روسیه در ۲۴ فوریه گذشته برای حمله تمام عیار به اوکراین، در جریان بوده ظاهرا "پاکس اروپا" (دوران صلح آمیز اروپا Pax-Europa) را مختل نکرد. پاسخ اروپا به الحاق کریمه به روسیه و ظهور جمهوریهای جداشده تحت حمایت و کنترل مسکو در شرق اوکراین، صرفاً محکوم کردنهای شفاهی و بعضا تحریمهای ضعیف اقتصادی که هیچ تأثیر عمدهای بر اقتصاد روسیه نداشتند، بود.
برعکس، بعد از وقایع سال ۲۰۱۴ روابط بین روسیه و قدرتهای اصلی اتحادیه اروپا به رغم مخالفتها و هشدارهایی که عمدتاً از سوی کشورهای حوزه بالتیک و لهستان مطرح میشدند، عمیقتر شد. آلمان که بخشی از رشد صنعتش را مدیون دریافت انرژی ارزان از سوی روسیه است، پروژه خط لوله انتقال گاز نورد استریم ۲ را که اتکایش به روسیه را افزایش میدهد، به پیش برد.
فرانسه نیز اعلام کرد، روسیه باید بخشی از ساختار امنیتی جدید اروپا باشد. علاوه بر این، حجم تجارت بین روسیه و کشورهای اتحادیه اروپا همچنان در حال افزایش است. در نتیجه این روند روسیه پنجمین شریک تجاری بزرگ اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۰ شد. به شکل مشابه، اتحادیه اروپا هم تا سال ۲۰۲۰ بزرگترین شریک تجاری مسکو بوده است.
بنابراین، اتحادیه اروپا، به ویژه آلمان و فرانسه، بیش از همه مشتاق بودند تا از جنگ اوکراین که در ژانویه سال قبل به نظر قریبالوقوع به نظر میرسید، حتی به صورت نیمه آشکار یا با تلاش در پشت صحنه، جلوگیری و اوکراین را مجبور به دادن امتیاز به روسیه کنند.
همه چیز در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ خراب شد
روسیه در ۲۴ فوریه سال قبل حمله تمام عیار را علیه اوکراین آغاز کرد. اتحادیه اروپا، به رغم سردرگمی و تردید کوتاه مدت اولیه، پاسخی قوی و متحد به روسیه را تدوین کرد. این اتحادیه بنابراین، تحریمهایی قوی و جامع را برای آنکه به آرامی اما با اطمینان بخش انرژی روسیه، رکن اصلی اقتصادش، و همچنین بخشبانکداری و فناوری این کشور را تضعیف کنند اعلام کرد. علاوه بر این، این اتحادیه یک خط ثابت ارائههای کمک مالی و تسلیحاتی به کییف در هماهنگی با ناتو و آمریکا را تامین کرده است.
متعاقبا، اتحادیه اروپا نه تنها نقش مهمی در توانمند کردن اوکراین برای مقاومت در برابر روسیه ایفا کرد، بلکه از دوری لهستان، فنلاند و کشورهای بالتیک که خود را بیشتر از همه در معرض تهدید روسیه میدانند، جلوگیری کرد.
با این حال، نتیجه جنگ اوکراین هنوز نامشخص است. این احتمال وجود دارد که امنیت در اروپا صرف نظر از این که کدام طرف در این جنگ پیروز شود، بدتر از زمان قبل از جنگ بشود. پیروزی روسیه در این جنگ میتواند قاطعیت این کشور را بیشتر کند و خطر تشدید تنش بین لهستان و روسیه و یا میان کشورهای حوزه بالتیک و روسیه را در بر دارد. علاوه بر آن، روسیه جسورانه ناتو را تحت فشار قرار خواهد داد تا نیروهایش را از جناح شرقی خود عقب ببرد؛ اتفاقی که عملا به ساختار امنیتی یورو آتلانتیک پایان خواهد داد. از سوی دیگر، پیروزی اوکراین میتواند منجر به تسخیر روسیه توسط تندروهای غیرقابل پیشبینی و بیثباتی کشوری که یکی از بزرگترین زرادخانههای تسلیحات هستهای و متعارف جهان را در اختیار دارد، شود.
در هر صورت، هیچ چیز در اروپا دیگر مثل قبل نخواهد بود؛ اروپایی که بدون توجه به اینکه چه کسی برنده جنگ شود، با مجموعهای از پیامدهای کوتاه مدت و بلندمدت این جنگ روبرو خواهد شد.
از سرگیری درگیریهای منجمد در بالکان غربی
در سال ۲۰۲۲، صربهای بوسنی بار دیگر تلاشی جدایی طلبانه به نمایش گذاشتند در حالی که دو بخش اصلی دیگر تشکیل دهنده این کشور، بوسنیاییها و کرواتها، اختلاف نظری شدید در مورد انتخابات که در نهایت در اواخر سپتامبر برگزار شد، پیدا کردند. این اتفاقات باعث وارد آمدن آسیب بیشتر به اعتماد شکننده موجود و مسموم شدن روابط بین این سه گروه شد و به حاکمیت در سطح نهادی و ملی لطمه زد و در نتیجه آن را به یک حاکمیت تقریباً ناکارآمد تبدیل کرد.
علاوه بر این، قدرتهای غربی، و همچنین کرواتها و بوسنیاییها، نگران هستند که جنگ روسیه و اوکراین با توجه به نفوذ قوی مسکو بر صربهای بوسنی، دارای تاثیر سرایت به بوسنی باشد.
در کوزوو، صرب تبارهای ساکن شمال، نمایندگان خود را از نهادهای دولتی این کشور، از جمله نیروهای پلیس و نهادهای قضایی در اعتراض به تصمیم دولت مبنی بر ممنوعیت استفاده از پلاکهای صربستانی برای خودروها، خارج کردند. اگرچه این ممنوعیت در نهایت توسط دولت کوزوو برداشته شد، اما بر شدت تنشها که از قبل بالا بود، افزود.
در ۱۰ دسامبر به دنبال دستگیر شدن دجان پانتیچ، یک افسر پلیس سابق صربستانی به ظن حمله به مقامات انتخابات در کوزوو، تنشها برای مدت کوتاهی مجددا بالا گرفتند.
صربهای کوزوو در اعتراض به دستگیری پانتیچ، از ۱۰ دسامبر نزد موانعی که در گذرگاههای مرزی ایجاد کردهاند، نگهبانی میدهند.
پس از آنکه مقامات کوزوو از ورود پورفیریجه، اسقف اعظم صربها، در آستانه جشن های کریسمس ارتدوکسها به این کشور جلوگیری کردند، صربها نیز متعاقبا دو مانع جدید برپا کردند.
همچنان که دولتها و نهادهای غربی به طرفها هشدار میدهند که تنش را بکاهند، وضعیت متشنج و در بردارنده خطر آغاز جنگی منطقهای با شرکت آلبانی - صربستان و صربهای بوسنی علاوه بر کوزوو است.
در این پیش زمینه، چشم انداز عضویت کشورهای حوزه بالکان غربی در اتحادیه اروپا، که برای آینده نزدیک محتمل به نظر نمیرسد، قویترین ابزار برای جلوگیری از جنگی جدید در منطقه به نظر میرسد.»