کد خبر: ۶۹۰۲۳۷
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۰ - ۰۶ خرداد ۱۴۰۲

سیاه‌نمایی جهاد مدافعین توسط رسانه‌های خارجی

رافت پاسداران با مردم چنان بود که در وانفسای کمبود مواد غذایی و دارویی که حتی برای درمان زخم و جراحت مجروحان سپاهی و ارتش هم کفایت نمی‌کرد، باز این محمد بروجردی بود که آسیب دیدگان شهر را خود به مراکز درمانی می‌برد و از مرگ حتمی نجات می‌داد. به‌هرروی، تبلیغات و عملیات روانی مهاجمان درست برخلاف جریان حوادث، این بار برای تحمیل آتش‌بس تداوم داشت.

به گزارش ایسنا، در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از توطئه‌های دشمنان داخلی و خارجی انقلاب برای ضربه زدن بر پیکره جمهوری اسلامی و تضعیف ریشه‌های نهال نوپای انقلاب، تجزیه قومی و سرزمینی کشور با توجه به وجود اقوام مختلف در ایران بود؛ حربه‌ای که تا بدین روز نیز دشمنان انقلاب از به کار بستن آن برای تضعیف امنیت ملی ایران ناامید نیستند.

یکی از این اقوام و مناطقی که از ابتدای انقلاب تا بدین روز همواره مورد تحریک دشمنان قرارگرفته، قوم کرد و منطقه کردستان بوده است. مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس مصمم است در چند شماره، روند حدوداً یک‌ماهه گروگان‌گیری شهر سنندج توسط معاندین و منافقین در فروردین و اردیبهشت ۱۳۵۹ و سپس آزادسازی آن را توسط نیروهای وفادار به انقلاب موردبررسی قرار دهد.

بدون شک بررسی تلاش‌ها و اقدامات انجام‌شده برای آزادسازی سنندج، یادآور ایثارگری‌ها و مجاهدت‌هایی است که برای حفظ آب‌وخاک میهن اسلامی‌مان انجام‌شده و سرمشقی برای نسل امروز و نسل‌های آینده ایران در حفظ یکپارچگی و وحدت ملت ایران است:

چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۹/ ایجاد عزم ملی در پشتیبانی از مدافعان انقلاب اسلامی

صبح این روز رزمندگان سپاه در خطوط مقدم درگیری به بهای از دست دادن و بی‌نشان شدن تعداد زیادی از همرزمانشان همچنان مشغول نبرد با مهاجمان بودند. خبرنگار کیهان نیز تأکید کرد؛ از شب گذشته تا ساعت ۸:۳۰ صبح، درگیری سختی در شهر جریان داشته است و هنوز نشانه‌ای از پایان درگیری مشاهده نمی‌شود و صدای تیراندازی و انفجار همچنان از شهر به گوش می‌رسد.

اما در تهران و کاخ ریاست جمهوری اوضاع به‌گونه‌ای دیگر بود. در این روز، مظفر پرتوماه، مشاور رئیس‌جمهور در اقدامی تسلیم طلبانه اطلاعیه‌ای به شرح زیر صادر کرد: بدین‌وسیله به اطلاع کلیه هم‌وطنان عزیز می‌رساند که در ساعت ۲۳ سه‌شنبه ۹ اردیبهشت‌ماه آقای دکتر رحیم قاضی به نمایندگی از طرف حزب دموکرات کردستان ایران، متن اطلاعیه کمیته مرکزی حزب مزبور را دایر بر آتش‌بس در منطقه کردستان، از طرف کمیته مرکزی حزب به اینجانب تسلیم نمود. مراتب بی‌درنگ به استحضار مقام ریاست جمهوری رسید و دراین‌باره مقرر فرمودند

با استفاده از اختیاراتی که به عنوان فرماندهی کل قوا دارند، به نیروهای مسلح ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران ابلاغ شود تا در صورت اعمال آتش‌بس و احترام بدان از طرف گروه‌های مسلح کرد، آنها هم مقررات آتش‌بس را به اجرا درآورند. ضمناً ۶ اصل پیشنهادی حزب دموکرات که با اصلاحاتی مورد تصویب ریاست جمهوری قرار گرفته است، در شکل نهایی به‌زودی اعلام خواهد شد

موافقت بنی‌صدر با تصویب ۶ اصل پیشنهادی حزب در ساعات و روزهای بعد و اعلان آن، به‌طورقطع خدشه‌دار شدن حق اعمال حاکمیت ملی از سوی دولت را به دنبال داشت. این امتیازدهی در شرایطی بود که میزان قدرت نظامی حزب دموکرات در سنندج، رفته‌رفته رو به افول می‌رفت.

در این لحظات، عمدتاً نیروهای سازمان‌یافته و مسلح وابسته به گروه‌های کومله، پیکار، چریک‌های فدایی و... بودند که به آشوب‌های مسلحانه ادامه می‌دادند. نماینده کومله با صراحت گفت: در این مورد دستوری مبنی بر آتش‌بس به آنها نرسیده است.

بنابراین صدور اطلاعیه مظفر پرتوماه، مشاور رئیس‌جمهور، هیچ‌گونه توجیهی منطقی در راستای منافع ملی کشور نداشت. به‌هرحال حزب دموکرات برای آتش‌بس تحمیلی و یک‌طرفه، تلاش‌های داخلی و خارجی و بین‌المللی فراوانی به عمل آورد تا بدین ترتیب در اوج حمله‌های ناباورانه سپاه و ارتش به مقرها و مراکز آنها در سنندج و دیگر نقاط ناحیه کردنشین ایران مهلت بگیرد.

از میان رسانه‌های خارجی که از صبح این روز، عملیات روانی خود را علیه جمهوری اسلامی ایران و به نفع حزب دموکرات کردستان ایران آغاز کرده بودند؛ مجله اکسپرس چاپ فرانسه بود که در گزارشی مفصل و مصور از شهرهای سنندج و سقز، کوشش کرد تصویری خشن و بی‌رحمانه از مدافعان انقلاب اسلامی کردستان در ذهن خوانندگان خود برجای گذارد؛ تصویری حاکی از اینکه ارتش، بیمارستان‌های شهر را گلوله‌باران و بمباران هوایی کرده است: آنها به نام خدا به روی آمبولانس‌ها هم شلیک می‌کنند. پایگاه هوایی اصفهان به خاطر اعتراض به این بمباران‌ها در حال اعتصاب است. تعدادی از خلبانان به خاطر سرپیچی از فرمان تیرباران شده‌اند.

این گزارشگران به تعداد زیاد شهدا که در شهرهای مختلف طی چند روز اخیر تشییع و حتی تنی چند از آنان در لباس اسارت شکنجه و اعدام شدند، اشاره‌ای نکردند.

رافت پاسداران با مردم چنان بود که در وانفسای کمبود مواد غذایی و دارویی که حتی برای درمان زخم و جراحت مجروحان سپاهی و ارتش هم کفایت نمی‌کرد، باز این محمد بروجردی بود که آسیب دیدگان شهر را خود به مراکز درمانی می‌برد و از مرگ حتمی نجات می‌داد. به‌هرروی، تبلیغات و عملیات روانی مهاجمان درست برخلاف جریان حوادث، این بار برای تحمیل آتش‌بس تداوم داشت. در این روز پاسداران اعزامی از تهران و اصفهان، ضمن پاسخ به اجرای آتش مهاجمان، در ادامه عملیات روز گذشته تلاش کردند به اهداف مرحله‌ای پیش‌بینی‌شده در جبهه فرودگاه دست یابند و شهیدان و مجروحان احتمالی برجای مانده در حوالی تپه منبع آب را به عقب منتقل کنند.

شکوائیه محمد بروجردی

در این روز در پی حادتر شدن مشکلات درمانی، محمد بروجردی شکواییه ای را از سپاه مستقر در سنندج به ستاد مرکزی سپاه ارسال کرد: بر اساس یکی دیگر از سهل‌انگاری‌ها که خیانت محسوب می‌شود، شش تن از مجروحین که در فرودگاه بودند، شهید گشته‌اند. افراد به پشتیبانی هوایی، آذوقه و مهمات نیاز دارند. حمل‌ونقل مجروحین برای نجاتشان و تقویت روحیه افراد لازم است و اگر آنها کشته شوند، جنایات مقامات مسئول مورد سؤال است و ما بر حسب وظیفه به اطلاع ملت خواهیم رساند. همچنین در این روز در آخرین لحظه‌های روشنایی هوا، هواپیمایی به زمین نشست که حامل رزمندگانی از شهرهای کرمان، سیرجان، بم و شیراز بود.

پنج‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۹/تقویت جبهه مدافعین و پیشروی به سمت اهداف

در ادامه درگیری‌های دور و نزدیک میان دو طرف، در این روز جنگ در داخل کوچه‌ها و خیابان‌ها و منازل، بسیار سخت و دشوار بود. بر این اساس، عملیات در دو محور پادگان به باشگاه افسران و نیز فرودگاه به میدان اصلی شهر (آزادی)، کوچه به کوچه و خانه به خانه تداوم یافت.

از سوی دیگر، با پیگیری‌های بسیار محمد بروجردی و شاید به دلیل اندوه مردم، مسئولان و افکار عمومی کشور از شهادت تعداد زیادی از پاسداران طی روزهای گذشته، گروه‌های تازه‌نفس مختلف، منسجم‌تر از قبل به جبهه سنندج اعزام شدند. برابر اعلام سپاه پاسداران مرکز، ۲۳۰ نفر پرسنل سپاه از تهران به سنندج و مجدداً تعداد ۱۳۰ نفر دیگر از تهران به سنندج اعزام شدند. همچنین برابر تلفنگرام سپاه ارومیه به تهران، تعداد ۱۷۱ پاسدار از ارومیه به فرماندهی حمید باکری، با تجهیزات انفرادی و کالیبر ۵۰ و تیربار ام یک و ژ ۳ به سنندج اعزام شدند.

در جاده (بلوار پاسداران)، گروه قصاص و گروه دیگر از پاسداران اصفهان به فرماندهی علیرضاییان، همچنان در حال جنگ‌وگریز با مهاجمان بودند. یکی از پاسداران می‌گوید:با پیشروی این نیروها، چندین مقر ضدانقلاب در این محور سقوط کرد و از کنترل آن‌ها خارج گردید. مخصوصاً تپه روبه روی شهربانی که دارای دید و تیر مناسب بود و موجب تسلط نیروهای خودی بر شهربانی و میدان آزادی گردید. این در حالی بود که ضدانقلاب روی این تپه سنگربندی و کانال‌کشی نموده و استحکامات فراوان احداث کرده بود.

این رزمندگان با درایت و فرماندهی علیرضاییان در مسیر جاده کرمانشاه به مرکز شهر (بلوار پاسداران)، با جان‌فشانی‌های بسیار در برابر سرسختی مهاجمان به‌شدت مقاومت کردند. پاسداران اصفهان نیز در سمت چپ جاده در ادامه تلاش‌های روز قبل خود، به‌سوی تپه‌های حسن‌آباد، تلفاتی سنگین به آشوبگران مسلح وارد کردند. حسینعلی صبوری؛ یکی از رزمندگان باوجود دشواری‌های پیش‌آمده در روز قبل، از روحیه رزمندگان سپاهی این‌چنین یاد می‌کند: یکی از بچه‌ها معروف به آدا (یک)، خمپاره ۶۰ را که قنداق نداشت؛ می‌گذاشت میان ران پایش و شلیک می‌کرد. شب که دور هم جمع شدیم، تمام پاهای او از داغی لوله سوخته بود.

همچنین در این روز نیروهای تازه‌نفس به مدافعان انقلاب اسلامی در پادگان لشکر ۲۸ و نیز گردنه صلوات آباد پیوستند. تعداد ۴۰ نفر از پیش‌مرگان مسلمان کرد و یک گردان از سپاه همدان در دهگلان مستقر شدند و آمادگی برای انجام عملیات و پاک‌سازی صلوات آباد صورت گرفت تا یکی از مهم‌ترین معابر وصولی به سنندج را باز کنند. حوادث مربوط به این روز در شرایطی به پایان رسید که اوضاع شهر جنگ‌زده سنندج همچنان متشنج بود و صدای شلیک گلوله، به‌طور پراکنده در شهر شنیده می‌شد.

منبع:

نداف، مجید، بیست‌ودو روز نبرد (آزادسازی سنندج)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، دانشگاه امام حسین (ع)، چاپ اول: ۱۳۹۹، صفحات ۳۶۴، ۳۶۵، ۳۶۶، ۳۶۷، ۳۶۸، ۳۶۹، ۳۷۰، ۳۷۳، ۳۷۵، ۳۷۶، ۳۷۷، ۳۷۸، ۳۸۰

نظر شما
طراحی و تولید: "ایران سامانه"