مغزهای کوچکِ جسمهای کمتحرک
یک روانشناس گفت: کمتحرکی باعث عدم تقویت قشر حرکتی مغز میشود و از این به بعد انسانها مغزهای کوچکتری خواهند داشت.
سپیده مشایخی در گفتوگو با ایسنا در رابطه با موضوع کمتحرکی عنوان کرد: کمتحرکی یا phesical inactivity به معنای این است که افراد بهجز انجام دادن کارهای اصلی روزمره مثل رفتن به حمام، سرویس بهداشتی، سرکار و چنین مواردی، فعالیت فیزیکی دیگری ندارند.
وی ادامه داد: یعنی فرد تا مجبور نشود از جای خود برخیزد و کاری را انجام دهد، اقدام به انجام آن نخواهد کرد؛ به عنوان مثال فرد به واسطه شغل خود و در صورت نزدیک بودن محل کار ترجیح نمیدهد که مسیر را پیادهروی کند و بهجای آن از تاکسی، اتوبوس، مترو یا با خودروی شخصی این مسیر را طی میکند. به این موضوع inactivity یا inactive physicall activity یا کم تحرکی گفته میشود.
این روانشناس در پاسخ به پرسشی که آیا کم تحرکی یک ویژگی فطری و ذاتی در افراد است، خاطرنشان کرد: ما هیچ وقت در تکامل بشر، این موضوع را نداشتیم که غیر فعال باشد و فعالیت فیزیکی نداشته باشد. بشر همیشه مجبور بوده که برای انجام دادن کارهای روزمره خود تحرک داشته باشد؛ به عنوان مثال در طول تاریخ، بشر برای تهیه غذا باید مسیر کشتن، تکه تکه کردن و پختن غذا را طی میکرد و این امکان وجود نداشت تا غذای خود را سفارش دهد و به صورت آماده سرو کند؛ بنابراین برای نیازهای فیزیولوژیکی اصلی مثل گرسنگی و تشنگی یک فعالیت جسمی وجود داشته است.
ارتباط بین تحرک و قشر حرکتی مغز
مشایخی با بیان اینکه فعالیت جسمی در تکامل ما وجود داشته است، افزود: به عنوان مثال با نگاه به تصاویر مردمان ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال گذشته، متوجه میشویم که مردانی عضلانیتر و زنانی قد بلندتر و درشت هیکلتری هستند به دلیل اینکه عضلات به واسطه کار تقویت شده است. وقتی عضلات به واسطه کار تقویت شود چین و چروک قشر حرکتی مغز نیز بیشتر خواهد شد و زمانی که چین و چروک قشر حرکتی مغز بیشتر شود نیز توانمندی تصمیمگیری و توانمندی استدلال افراد نیز افزایش پیدا میکند.
وی با اشاره به جوانان و افرادی که پای بازیهای رایانهای یا در حال استفاده مداوم از سیستمهای هوشمند مثل موبایل هستند، تصریح کرد: این موضوع باعث میشود که قشر حرکتی مغز ما تقویت نشود. زمانی که قشر حرکتی مغز خصوصا در سنین تحولی و رشد تقویت نشود، افرادی خواهیم بود که از لحاظ سلامت ذهنی توانمندی بالقوه یک انسان که توانمندیهای حل مسئله، کنترل تکانه، تصمیمگیری، انتخاب کردن، برداشتن موانع زندگی و... است را نداشته باشیم؛ زیرا نسل جدید مجبور نشدند برای انجام کارهای خود از جایشان برخیزند، فکر کنند و به صورت فیزیکی کاری انجام دهند. بنابراین کمتحرکی در ویژگیهای فطری انسان نیست و افراد در ذات خود نیازمند فعالیت هستند.
سرکار رفتن و خانهداری فعالیت بدنی نیست
این روانشناس خاطرنشان کرد: فعالیتهایی مثل سرکار رفتن و انجام کارهای منزل جزو فعالیتهای physicall activity یا فعالیت بدنی محسوب نمیشود. مگر اینکه فرد شغلی مثل کشاورزی داشته و مجبور باشد در زمین بیل بزند که فعالیت فیزیکی کالریسوز محسوب میشود.
مشایخی با تاکید بر اینکه فعالیت فیزیکی یعنی فرد تحرکی داشته باشد که در آن ضربان قلب بالا برود، کمی تعریق صورت بگیرد و این فعالیت حداقل ۲۰ دقیقه تداوم داشته باشد، اضافه کرد: مثلا یک پیادهروی آرامی که افراد در آن همزمان مغازهها را نگاه میکنند، بین برخی مغازهها میایستند جزو فعالیت فیزیکی محسوب نمیشود. فعالیت حرکتی باید به تعریق و افزایش ضربان قلب یا چربیسوزی و کالریسوزی منجر شود.
وی با اشاره به اینکه قبل از کووید ۱۹ یکی از خطرناکترین پاندمیهای قرن ۲۱ کمتحرکی یا physicall inactivity بوده است، تشریح کرد: اضافه شدن عادتهایی در دهههای اخیر، باعث شده شرایطی که منجر به فعالیت فیزیکی افراد میشود کاهش پیدا کند. تمامی این موارد باعث میشود که علاوه بر افزایش بیماریهای جسمی مثل بیماریهای قلب و عروق و احتمال ابتلا به دیابت، بیماریها و اختلالات ذهنی نیز افزایش پیدا کند. از جمله اختلالات ذهنی که ممکن است در اثر کمتحرکی افزایش پیدا کند میتوان به اضطراب، افسردگی و اختلالات بدریختانگاری بدن اشاره کرد.
این روانشناس با بیان اینکه افراد به صورت خودخواسته به سمت کمتحرکی نمیروند، گفت: شرایط زندگی این روزها، افراد را به سمت کمتحرکی برده است. دورکاری، مشاغلی چون تریدری، بورس، تحلیل دیتا که دائما از کامپیوتر استفاده میشود و حتی مشاغلی مثل تراپی که دارای جلسات آنلاین زیادی است، همگی باعث میشود که فعالیتی در این مشاغل وجود نداشته باشد. بنابراین شرایط و دنیایی که به سرعت در حال پیشروی است باعث میشود که افراد فعالیتی نداشته باشند.
مغز و ذهن ما خسیس است
مشایخی با اشاره به اینکه مغز و ذهن ما خسیس است، ادامه داد: وقتی مغز ما میبیند که میتواند با فعالیتی کمتر به اهداف خود برسد، آن را ترجیح میدهد و ما در آن مسیر تقویت میشویم. در نتیجه افراد دلیلی نمیبینند برای پختن یک ماکارونی، به آشپزخانه رفته و تمام فعل و انفعالات مربوط به تبخ ماکارونی را عملی کنند، بلکه ذهن میگوید این غذا را سفارش بده.
وی افزود: توانمندی خویشتنداری کودکان امروزه بسیار تحول نیافته است. کودکان امروز صبر ندارند، حتی برای گرمکردن یک غذا در مایکروفر، در مقابل آن غذای خود را از بیرون سفارش میدهند؛ بنابراین شرایط، دسترسی آزاد، فضای مجازی و اینترنتی که سرعت زندگی را افزایش داده، باعث شده ما از کمتحرکی استقبال کنیم. در حالی که کمتحرکی نه در ژنتیک، نه در تکامل و نه در طبیعت انسان بوده است، اما به واسطه موارد بیان شده در خصوص عدم تقویت قشر مغز، از این به بعد انسانها مغزهای کوچکتری خواهند داشت.
این روانشناس در خصوص مهمترین علل افزایش میل به کمتحرکی در افراد بزرگسال اظهار کرد: بزرگسالی در دیدگاههای روانشناسی رشد از ۲۲ سالگی آغاز و تا حدود ۴۹ و پنجاهسالگی ادامه دارد. یکی از عوامل اصلی کمتحرکی، شرایط زندگی، شغل و بافت زندگی است که اکثر مشاغل امروزه یا به صورت اداری و پشت میزنشینی یا به صورت آنلاین و پای دیتا بودن است؛ به دلیل اینکه معاش بزرگترین نیاز انسان است، در نتیجه شغلی که وابسته به امرار معاش فرد باشد باعث میشود کمتحرکی در افراد بزرگسال اتفاق بیفتد.
مشایخی با اشاره به اینکه امرار معاش مهمترین موضوع زندگی است و اینکه افراد حاضرند به خاطر امرار معاش از سلامت جسم و روان خود بگذرند، افزود: این موضوع امری منطقی است. نمیتوانیم به افراد بگوییم کار نکن و ورزش کن؛ طبیعی این است که افراد در ابتدا جیب خود را پر کنند. چیز دیگری که در کشور ما وجود دارد این است که افراد برای اینکه بخواهند هزینه یک ماه زندگی را تامین کنند، باید بسیار زیاد کار کنند و زمان زیادی را صرف آن کنند، این موضوع باعث میشود زمانی برای تحرک در افراد باقی نماند.
وی ادامه داد: ممکن است دخل و خرج کارمندی با یک شیفت کاری متناسب نباشد و به همین دلیل اضافه کاری کند یا کار آزاد انجام دهد، این کارمند چه زمانی میتواند ورزش کند و تحرک داشته باشد؟ بنابراین شرایط اقتصادی اجتماعی منجر به این میشود که افراد تحرک کمتری داشته باشند.
این روانشناس در رابطه با پیامدهای کمتحرکی ضمن اشاره به مواردی مثل اضطراب، افسردگی و اختلالات بدریختانگاری بدن، یادآور شد: وقتی افراد تحرک نداشته باشند، خون با سرعت در بدن در جریان نیست؛ وقتی این اتفاق میافتد خلق ما افت میکند. یکی از درمانهای اصلی برای افسردگی درمان فعالسازی رفتاری است؛ به عنوان مثال به افراد میگوییم بهجای سفارش غذا از بیرون، از جای خود برخیزند و غذایشان را در مایکروفر بگذارند تا گرم شود. فعالسازی رفتاری، درمانی است که پیشینه پژوهشی بسیار قوی در پشت سر خود دارد.
فعالیت بدنی موجب کاهش اضطراب و افسردگی میشود
مشایخی با اشاره به اینکه رویکرد درمان فعالسازی رفتاری در افسردگی به صورت قوی عمل کرده است، اضافه کرد: این به واسطه آن است که باعث میشود افراد، ازجای خود برخیزند، بدن به اصل خود بازگردد و به فرد یادآوری شود که میتواند کارهایی را انجام دهد و از آن رخوت بیرون میآید. فعالیت جسمی خلق را بالا میبرد. احتمالا همه این تجربه را داشتهاند که پس از ورزش و فعالیتهای این چنینی حال بهتری دارند؛ بنابراین فعالیت بدنی موجب کاهش اضطراب و افسردگی خواهد شد.
وی در خصوص تاثیر کمتحرکی بر مردان و زنان خاطرنشان کرد: در مطالعاتی که صورت گرفته، تفاوتهای زیادی خصوص این تاثیرات بین مردان و زنان دیده نشده است. فیزیولوژی به صورت تکاملی بوده و در تاریخچه ما است؛ یعنی در زنان و مردان تفاوتی ایجاد نمیکند.
این روانشناس در رابطه با نقش جامعه و نهادهای دولتی، در خصوص کمتحرکی، کاهش و افزایش آن تشریح کرد: به عنوان مثال فضای ورزش کردن برای دانشآموزان در گذشته خیلی فضای جذابی نبوده است. وقتی فضای جذابی برای فعالیتهای جسمی طراحی شود، میتوانند به آن فضا رفته و از فعالیتهای جسمی آنجا استفاده کنند و این فعالیتها را دوست داشته باشند. وقتی فضای ورزشی جذابیتی نداشته باشد، بچهها و خصوصا دخترها بهجای فعالیت بدنی ترجیح میدهند گوشهای بنشینند وصحبت کنند.
سازمانها باشگاهها و فضاهای ورزشی رایگان برای کارکنان داشته باشند
مشایخی با اشاره به تاثیرگذاری ایجاد فضای تحرکی، اظهار کرد: به عنوان مثال نهادها و سازمانها میتوانند با هزینه کردن، باشگاهها و فضاهای ورزشی رایگان برای کارکنان خود داشته باشند، حقوق کارمندان به شکلی باشد که با یک شیفت کار کردن بتوانند مخارج خود را تامین کنند.
ورزش و فعالیت بدنی مناسب خود را بشناسید
وی گفت: ورزش کردن اصولا مدلی بر اساس یک انتخاب شخصی است، اما هر فرد باید نسبت به نوع ورزش و فعالیت جسمی مورد نیاز خود آگاه باشد. ممکن است ورزش بدنسازی مناسب برخی افراد نباشد. باید بگردیم ورزشی که مناسب خلق و روحیاتمان است را پیدا کنیم. بنابراین نقش افراد در این موضوع میتواند به صورتی باشد که در ابتدا نیازسنجی کرده و ورزش مناسب خود را ادامه دهند. همه قرار نیست بدنساز شوند. ما رشتههای ورزشی زیادی داریم که متاسفانه شناخته نمیشوند. همچنین ممکن است برخی افراد از پس هزینههای کلاسهای ورزشی برنیایند.