کد خبر: ۷۰۵۷۷۴
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۶ - ۲۲ آبان ۱۴۰۲

توماس فریدمن: اسرائیل با خطر واقعی روبروست

 کارشناس سرشناس آمریکایی مسائل غرب آسیا معتقد است رژیم صهیونیستی در خطر واقعی قرار دارد و «تل‌آویو بدترین رهبر تاریخ خود - شاید در تمام تاریخ یهود - را دارد که هیچ اراده‌ای برای حل مسائل نشان نمی‌دهد».

به گزارش ایسنا، توماس فریدمن، روزنامه‌نگار سرشناس آمریکایی در مطلبی برای نیویورک‌تایمز تحت این عنوان که «من هرگز قبلا به این اسرائیل نرفته بودم» نوشت: «چند روز پیش مردم قبل از آمدنم به تل‌آویو به من هشدار دادند که اسرائیل ۷ اکتبر، اسرائیلی است که من قبلا به آنجا نرفته‌ام. آنها حق داشتند. این مکانی است که اسرائیلی‌ها هرگز قبلا در آن زندگی نکرده‌اند، ملتی که ژنرال‌های اسرائیلی قبلا هرگز مجبور نبوده‌اند از آن محافظت کنند، متحدی که آمریکا قبلاً هرگز مجبور به دفاع از آن نشده - البته نه با فوریت و اراده‌ای که باعث ‌شود رئیس‌جمهوری ایالات متحده سوار هواپیمایش شود تا به کل این ملت روحیه بدهد.

پس از سفر به اسرائیل و کرانه باختری، اکنون می‌فهمم که چرا این همه تغییر کرده است. برای من کاملاً واضح است که اسرائیل در خطر واقعی قرار دارد - بیش از هر زمان دیگری از زمان جنگ تاسیس خود در سال ۱۹۴۸. و این به سه دلیل کلیدی است:

اول اینکه، اسرائیل با تهدیدات مجموعه‌ای از دشمنان مواجه است که جهان‌بینی خود را با تسلیحات قرن ۲۱ ترکیب می‌کنند - و دیگر به‌عنوان گروه‌های کوچک شبه‌نظامی سازماندهی نمی‌شوند، بلکه به‌عنوان ارتش‌های مدرن با تیپ‌ها، گردان‌ها، قابلیت‌های سایبری، موشک‌های دوربرد، پهپادها و پشتیبانی فنی وارد کارزار می‌شوند. من در مورد حماس مورد حمایت ایران، حزب‌الله، شبه‌نظامیان اسلامی در عراق و حوثی‌ها در یمن و اینکه اکنون حتی ولادیمیر پوتین هم آشکارا حماس را در آغوش می‌کشد، صحبت می‌کنم. این دشمنان مدت‌هاست که بوده‌اند، اما به نظر می‌رسد که همه آنها در طول این درگیری کنار هم ظاهر شده‌اند و اسرائیل را به یک جنگ فوری ۳۶۰ درجه تهدید می‌کنند.

آنها به دنبال سازش ارضی با دولت یهود نیستند. هدف آنها این است که اعتماد اسرائیلی‌ها را از بین ببرند؛ اینکه سرویس‌های دفاعی و اطلاعاتی آنها نمی‌توانند از آنها در برابر حملات غافلگیرانه در سراسر مرزهایشان محافظت کنند. بنابراین اسرائیلی‌ها ابتدا از مناطق مرزی دور می‌شوند و سپس به طور کلی از این سرزمین می‌روند.

من از اینکه چه تعداد از اسرائیلی‌ها اکنون شخصاً این خطر را احساس می‌کنند، بدون توجه به اینکه در کجا زندگی می‌کنند، متحیر شده‌ام. دوستی که در اورشلیم (قدس) زندگی می‌کند به من گفت که او و شوهرش به تازگی مجوز اسلحه گرفتند تا در خانه سلاح داشته باشند. حماس، ترس را در درون بسیاری از اسرائیلی دور از مرز غزه ایجاد کرده است.

خطر دومی که من می‌بینم این است که تنها راه قابل تصوری که اسراییل می‌تواند مشروعیت، منابع، زمان و متحدان را برای جنگیدن در چنین جنگ سختی با دشمنان زیاد به دست آورد، داشتن شرکای تزلزل‌ناپذیر در خارج به رهبری ایالات متحده است. اما جو بایدن تنها در صورتی می‌تواند حمایتی را که اسرائیل به آن نیاز دارد، به‌طور پایدار ایجاد کند که اسرائیل آماده مشارکت در نوعی ابتکار دیپلماتیک در زمان جنگ علیه فلسطینیان در کرانه باختری - و امیدواریم در غزه باشد که نشان می‌دهد اسرائیل درباره نوعی راهکار دو دولتی بحث خواهد کرد، آن هم در صورتی که مقامات فلسطینی بتوانند در داخل خود را یکپارچه و منظم کنند.

این به طور مستقیم به سومین نگرانی عمیق من منجر می‌شود؛ اسرائیل بدترین رهبر تاریخ خود - شاید در تمام تاریخ یهود - را دارد که هیچ اراده یا توانایی برای انجام چنین ابتکاری را ندارد.

بدتر از آن، من از اقدام بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل که همچنان به حمایت از پایگاه راست افراطی خود ادامه داده و سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل را بابت جنگ سرزنش می‌کند، حیرت‌زده شده‌ام؛ آن هم در شرایطی که او باید همبستگی داخلی را حفظ کرده یا دست به اقداماتی اساسی بزند که در راستای آنها بایدن بتواند منابع، متحدان، زمان و مشروعیتی که اسرائیل برای شکست حماس نیاز دارد، به دست آورد.

اگر پیام نتانیاهو به جهان مثل همیشه باقی بماند و او بگوید که "به ما کمک کنید تا حماس را در غزه شکست دهیم، در حالی که ما برای توسعه شهرک‌ها، الحاق کرانه باختری و ایجاد یک کشور برتر یهودی در آنجا تلاش می‌کنیم"، بایدن دیگر نمی‌تواند به اسرائیل کمک کند تا ائتلافی از آمریکا، اروپا و شرکای عرب میانه‌رو برای شکست حماس بسازد.

یک فرمانده بازنشسته ارتش اسرائیل، در گفت‌وگو با من، معظل استراتژیک جدید و پیچیده اسرائیل را که به دنبال حمله غافلگیرکننده حماس در هفتم اکتبر با آن مواجه شده، در دو کلمه خلاصه کرد: "کریات‌شمونه."

کریات‌شمونه یکی از مهم‌ترین شهرها نزدیک مرز لبنان است. در آنجا هزاران خانواده اسرائیلی از خط حصار شمالی فرار کرده‌اند چون شبه‌نظامیان حزب‌الله طرفدار ایران و شبه‌نظامیان فلسطینی در جنوب لبنان، شروع به حمله موشکی و توپخانه‌ای و تهاجم در همبستگی با حماس کرده‌اند.  

چه زمانی ممکن است، آنها برگردند؟ آنها هیچ ایده‌ای ندارند. برای حزب‌الله، این مأموریت به تنهایی یک ماموریت تکمیل شده است، حتی بدون اینکه حمله‌ای مانند حماس اجرا کرده باشد. حزب‌الله و حماس با هم می‌توانند اسرائیل را کوچک کنند.

لیات آدماتی ۳۵ ساله که ساکن کیبوتص بود و شهرش اولین جایی بود که مورد حمله حماس قرار گرفت، می‌گوید: اصلی‌ترین چیز برای من این است که احساس امنیت کنم. قبل از این وضعیت، احساس می‌کردم به ارتش اعتماد دارم. اکنون احساس می‌کنم اعتماد از بین رفته است. نمی‌خواهم این احساس را داشته باشم که همیشه خودمان را پشت دیوارها و پناهگاه‌ها پنهان می‌کنیم، در حالی که پشت این حصار افرادی هستند که می‌توانند روزی دوباره این کار را انجام دهند. من واقعاً در این مرحله نمی‌دانم راه‌حل چیست.

اسرائیل طوری ساخته شده بود که چنین چیزی هرگز رخ ندهد و نوشته‌ای هم در محله‌ای یهودی دیده بودم که می‌گفت: "یا ما هستیم، یا آنها."

حمله هفتم اکتبر که منجر به کشته شدن حدود ۱۴۰۰ سرباز و غیرنظامی شد، فقط قلب اسرائیلی‌ها را نسبت به رنج غیرنظامیان غزه سخت‌تر نکرده است. این حمله همچنین احساس تحقیر و گناه عمیقی را به ارتش و تشکیلات دفاعی اسرائیل به دلیل شکست در ابتدایی‌ترین ماموریت‌شان در حفاظت از مرزهای این سرزمین تحمیل کرده است.

در نتیجه، این اعتقاد در ارتش وجود دارد که باید به کل مناطق - به حزب‌الله لبنان، حوثی‌ها در یمن، به شبه‌نظامیان اسلامگرا در عراق، به حماس و دیگر مبارزان در کرانه باختری - نشان دهد که برای برقراری مجدد امنیت مرزها از هیچ اقدامی خودداری نخواهد کرد. ارتش می‌خواهد نشان دهد که هیچکس نمی‌تواند اسرائیل را وادار کند تا مردمش را از این منطقه بیرون کند - حتی اگر ارتش اسرائیل مجبور به سرپیچی از ایالات متحده باشد و حتی اگر هیچ برنامه محکمی برای اداره غزه صبح بعد از جنگ نداشته باشد.

این درگیری اکنون به ریشه‌های اعتقادی و اساسی خود بازگشته است. به نظر می‌رسد که این زمان، چشم در برابر چشم و دندان در برابر دندان باشد. به همین دلیل است که امروز خیلی نگران رهبری اینجا هستم. روز سه‌شنبه در حال سفر به کرانه باختری بودم که شنیدم نتانیاهو به ای‌بی‌سی نیوز گفته که اسرائیل قصد دارد «مسئولیت امنیتی کلی» در غزه را «برای مدت نامحدود» پس از جنگ با حماس حفظ کند.

واقعا؟ این نکته را در نظر بگیرید؛ تایمز اسرائیل در سال گذشته گزارش داد طبق گزارش اداره مرکزی آمار رسمی اسرائیل، در پایان سال ۲۰۲۱، ۹.۴۴۹ میلیون نفر در اسرائیل (از جمله اسرائیلی‌ها در شهرک‌های کرانه باختری) زندگی می‌کنند. از این تعداد، ۶.۹۸۲ میلیون (۷۴ درصد) یهودی و ۱.۹۹ میلیون (۲۱ درصد) عرب هستند و ۴۷۲ هزار (۵ درصد) هیچکدام از این دو نیستند. اداره آمار فلسطین، جمعیت فلسطینی‌های کرانه باختری را کمی بیش از سه میلیون نفر و جمعیت غزه را کمی بیش از دو میلیون نفر اعلام کرده است.

بنابراین نتانیاهو می‌گوید که هفت میلیون یهودی به طور نامحدود زندگی پنج میلیون فلسطینی در کرانه باختری و غزه را کنترل می‌کنند – در حالی که هیچ افق سیاسی و هیچ چیزی را در راستای حق داشتن کشور تحت شرایط غیرنظامی‌سازی به آنها ارائه نمی‌دهند.

در اوایل صبح روز ۲۹ اکتبر، در حالی که ارتش اسرائیل داشت به سمت غزه حرکت می‌کرد، نتانیاهو پیامی را در شبکه‌های اجتماعی منتشر و سپس آن را حذف کرد. نتانیاهو در آن پیام دستگاه دفاعی و اطلاعاتی اسرائیل را به دلیل ناتوانی در پیش‌بینی حمله غافلگیرانه حماس مقصر دانست. (نتانیاهو به نوعی فراموش کرده بود که رهبران نظامی و اطلاعاتی اسرائیل بارها به او هشدار داده بودند که کودتای کاملاً غیرضروری او علیه سیستم قضایی تل‌آویو در حال شکستن ارتش است و دشمنان اسرائیل همگی متوجه آسیب‌پذیری آن شده‌اند.)

نتانیاهو پس از انتقاد از روسای ارتش و اطلاعات خود در بحبوحه جنگ که خشم مردم را برانگیخت، پست جدیدی منتشر کرده و نوشت "اشتباه کردم" و افزود: "حرف‌هایی که بعد از کنفرانس مطبوعاتی گفتم نباید گفته می‌شد و از این بابت عذرخواهی می‌کنم. من به طور کامل از روسای سرویس‌های امنیتی [اسرائیل] حمایت می‌کنم."

اما خسارت وارد شده بود. به نظر شما در صورت توقف کارزار غزه این رهبران نظامی چقدر به آنچه نتانیاهو خواهد گفت، اعتماد دارند؟ کدام رهبر واقعی در آغاز جنگ بقا چنین رفتاری نشان می‌دهد؟

اجازه بدهید رک و مستقیم بگویم چون اوضاع ناخوشایند و ترسناک است و اسرائیل همانطور که گفتم در خطر واقعی است. نتانیاهو و متعصبان راست‌افراطی او در سال گذشته، اسرائیل را به سمت چندین حوزه تخیلی سوق داده‌اند؛ چنددستگی در اسرائیل و ارتش بر سر اصلاحات قضایی فریبنده، ورشکستگی آینده آن با سرمایه‌گذاری‌های هنگفت در مدارس دینی که ریاضی تدریس نمی‌کنند و در کرانه باختری به یهودیان تکثرگرایی را یاد نمی‌دهند - در حالی که حماس را که هرگز شریک صلح نخواهد بود، تقویت کرده و تشکیلات خودگردان فلسطین را که تنها شریک ممکن برای صلح می‌تواند باشد، از بین می‌برند.

هر چه اسراییل زودتر نتانیاهو و متحدان راست‌افراطی او را با یک دولت وحدت ملی واقعی چپ میانه- راست میانه جایگزین کند، شانس بیشتری برای حفظ یکپارچگی در طول یک جنگ جهنمی و پیامدهای آن خواهد داشت. و شانس اینکه بایدن اعتبار خود و ما را به نتانیاهویی که هرگز نخواهد توانست به طور کامل به ما کمک کند، تکیه ندهد، بهتر خواهد شد.
نظر شما
طراحی و تولید: "ایران سامانه"