آمریکازدایی در امتداد انتقام سخت
رهبر معظم انقلاباسلامی پس از شهادت سردار سلیمانی انتقام اصلی از آمریکاییها را «پایان دادن به حضور فسادبرانگیز آمریکا در این منطقه» اعلام کردند و سیلی سختتر را «غلبه نرمافزاری بر هیمنه پوچ استکبار» دانستند. تحولات چهار سال گذشته را میتوان اجرای گامبهگام این روند راهبردی دانست.
به گزارش ایسنا، متن پیش رو سرمقاله روزنامه جوان به قلم محمدجواد اخوان است که در ادامه میتوانید بخوانید:
عملیات طوفان الاقصی معادله قدرت در سرزمینهای اشغالی را تغییر داد و ضعفهای بنیادین رژیمصهیونیستی را آشکار کرد. مقاومت در عراق، لبنان و یمن به همافزایی با مقاومت فلسطین روی آورده و منافع آمریکا و اسرائیل را به خطر انداخته است.
توسعه روزافزون پیمانهای غیرغربی از قبیل «بریکس» و «شانگهای» و کنش مستقل و خارج از اراده غرب قدرتهای نوظهوری، چون روسیه و چین قرائنی است که ترتیبات جدید بینالمللی را آشکار میسازد. طبیعی است که این تحولات در پیش چشم همه دنیا در حال وقوع است و حتی متحدان سنتی آمریکا نیز کمکم با واقعیت مواجه میشوند. کاهش قدرت مداخله آمریکا در منطقه خصوصاً در میان متحدان سنتی خودش، شکست پروژه «تطبیع» (عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی) و شکوفایی روزافزون مقاومت همه و همه نشان میدهد که خون پاک شهید سلیمانی در حال ثمر دادن است. اینک نرمافزار شکلدهی به ترتیبات منطقهای و حتی بینالمللی در حال تغییر است و منطقه غرب آسیا در گذار به «آمریکازدایی» است.
صهیونیستها امیدوار بودند با افزایش تنش میان برخی کشورهای عربی با جمهوری اسلامی ایران، هم فشار بر محور مقاومت افزایش یابد و هم روند تطبیع شتاب پذیرد. بر این اساس بود که در زمان ترامپ طرح موسوم به صلح ابراهیم طرحریزی شد و هدف آن ایجاد ائتلافی عربی- عبری- غربی علیه مقاومت بود.
اینک، اما هم صلح به اصطلاح ابراهیم شکست خورده، هم مرزهای ساختگی ۱۹۴۸ ناامن شده، هم شکافهای درونی جامعه صهیونیستی تشدید شده و هم روند تطبیع متوقف، بلکه متزلزل، شده و تنشهای در داخل جهان اسلام کاهش یافته است. طبیعی است که صهیونیستها خود را بازنده تحولات منطقهای ببینند، اما آنچه نگرانی بیشتر صهیونیستها را سبب شده، پیامد اصلی این روند است که آن افزایش تمرکز راهبردی محور مقاومت بر موضوع فلسطین است.
در واقع، با کاهش تنش در جهان اسلام اضلاع گوناگون جبهه مقاومت در وضعیت جدید فراغ بال بیشتر یافتند تا بر هدف دیرین خود یعنی ازاله رژیم اشغالگر از فلسطین متمرکز شوند و مهمترین راهبرد این هدف حمایت تمامعیار از مقاومت فلسطینی است. کاهش تنش در منطقه عربی، فرصتهای بینظیری از نظر عملیاتی و حتی تسلیحاتی برای محور مقاومت ایجاد کرد تا حمایت از فلسطینیان چه در غزه، چه در کرانه باختری و چه در داخل سرزمینهای ۱۹۴۸ افزایش یابد. در نتیجه اینک محور مقاومت در منطقه نقشی تعیین کننده و سرنوشتساز پیدا کرده و اراده خود را بر طرف مقابل تحمیل میکند. اکنون تضعیف قدرت آمریکا و رژیمصهیونیستی مشهود است و این واقعیت از چشم خود صهیونیستها نیز دور نمانده، چنانکه روزنامه صهیونیستی تایمز اسرائیل هم با تلخی اذعان کرد که «ایران در حال ساخت یک خاورمیانه جدید است».
حتی پیش از عملیات اعجابانگیز طوفان الاقصی نیز ترتیبات جدید منطقه بر تحلیلگران بینالمللی روشن شده بود، چنانکه نشریه آمریکایی فارنافرز در سالگرد اغتشاشات سال گذشته، بهصراحت به شکست سیاستهای آمریکا در قبال جمهوری اسلامی اعتراف کرد و نوشت: «امروز، حال و هوای جمهوری اسلامی در مقایسه با یک سال پیش، پیروزمندانه است. جمهوری اسلامی تحت رهبری [آیتالله]خامنهای از تحریمها و اعتراضات داخلی بهسلامت عبور کرده. این کشور با کمک متحدان قدرتمند خود، اقتصاد خود را تثبیت و شروع به تکمیل نیروهای دفاعیاش کرده است.... پس [آیتالله]خامنهای کاری را انجام داده است که [امام]خمینی نتوانست انجام دهد. او بقای انقلاب را در برابر دشمن اصلی آن، ایالاتمتحده تضمین خواهد کرد. او خاورمیانه را به منطقهای تبدیل خواهد کرد که ایران پس از ۴۴ سال تلاش، قدرت مسلط است».
آن روز که سران کاخ سفید با ترور شهید قدس حاج قاسم سلیمانی، به خیال خود میخواستند منطقه را قبضه کنند، باید فکر چنین روزهایی را نیز میکردند. افسوس که آنها سنتهای الهی را نمیشناسند و از کلام گهربار امیرمؤمنان علی علیهالسلام در عهدنامه مشهور خود به مالک اشتر بیخبرند که میفرماید: «وَلَیْسَ شَیْءٌ أَدْعَی إِلَی تَغْیِیرِ نِعْمَه اللَّهِ وَتَعْجِیلِ نِقْمَتِهِ مِنْ إِقَامَهٍ عَلَی ظُلْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ دَعْوَهَ الْمُضْطَهَدِینَ وَهُوَ لِلظَّالِمِینَ بِالْمِرْصَادِ؛ (بدان) هیچ چیز در تغییر نعمتهای خداوند و تعجیل انتقام و کیفر او از اصرار بر ظلم و ستم سریعتر نیست، زیرا خداوند دعای مظلومان را میشنود و در کمین ستمکاران است».