کد خبر: ۷۱۰۷۸۰
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۳ - ۲۰ دی ۱۴۰۲

آیات فراموش شده قرآن در استراتژی‌های نظامی ما

در قرآن کریم، یک استراتژی صریح نظامی وجود دارد بنام «مقابله به مثل». قرآن میفرماید: فَمَنِ اعْتَدَیٰ عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَی عَلَیْکُمْ (بقره ۱۹۴) هر کس به شما تعرض کرد، درست همانند او به او تعرض کنید.

به گزارش ایسنا، در یادداشتی با عنوان «آیات فراموش شده قرآن در استراتژی های نظامی ما»  در این‌باره می خوانیم: « جبهه مقاومت در سایه اسلام و جمهوری اسلامی، تاکنون موفقیت های بزرگی کسب کرده است. ۴۵ سال پیش، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، اعراب در جنگ ۱۹۴۸، جنگ ۱۹۶۷ و جنگ ۱۹۷۳ شکست‌های بزرگی از اسرائیل خورده و مصر به عنوان سپهسالار کشورهای عربی در مقابل اسرائیل، در کمپ دیوید به پای سازش با اسرائیل به خفت و خواری افتاده بود. لبنان با حیله های اسرائیلی درگیر جنگ خانمان برانداز داخلی بین مارونی ها و شیعه و سنی شده بود و تا بیروت، عروس خاورمیانه زیر چکمه های سربازان صهیونیست لهیده شده بود. تنها سلاح فلسطینیان، قلوه سنگ بود و مهمترین جنبش جنگنده فلسطینی (جنبش فتح) به این نتیجه رسیده بود که «اسرائیل شکست ناپذیر است، مقاومت بی فایده است و باید صلح کرد.» یاسر عرفات صلح کرد و فلسطینیان به عینه دیدند که صلح چیزی جز اشغال خوره وار کرانه باختری، تجاوز گسترده تر اسرائیل و به بردگی کشاندن کامل فلسطینیان و نابودی فلسطین نیست.

به ناگاه در اوج ناامیدی ها و شکست ها و خفت ها، انقلاب اسلامی ایران پیروز شد. اولین جنبش مقاومت در منطقه یعنی حزب الله لبنان شکل گرفت. جهاد اسلامی فلسطین جنبش بعدی بود و سپس حماس جوانه زد. حمله امریکا به عراق، حمله امریکا به سوریه ذیل چتر داعش، و حمله عربستان به یمن، نه تنها باعث کاهش قدرت مقاومت نشد که جنبش های مقاومت جدید (حشدالشعبی، دولت بشار اسد، جنبش انصارالله یمن) سر برآوردند که روزبروز قدرتمندتر شدند.

در مسیر پیروزی روزافزون مقاومت اسلامی در منطقه هیچ شکی نیست. اما برخی استراتژی های نظامی غلط وجود دارد که به عنوان موانع و چالش های سر راه، خصوصا با جنگ روانی گسترده اسرائیل در منطقه، طعم پیروزی ها را در دهان مومنان تلخ میکند.

ترور شهید سلیمانی، ترور شهید فخری زاده و ترور سیدرضی موسوی و آخری ترور صالح العاروری، رسما و علنا و آشکارا توسط آمریکا و اسرائیل رقم خوردند. افکار عمومی داخلی از استراتژی ها و تاکتیک های قوای نظامی ما در انتقام هر یک از این ترورها رضایتمند و خرسند نیست. در انتقام شهید سلیمانی، به حمله به یکی از پایگاههای امریکا در عراق (عین الاسد) بسنده شد. (تحت عنوان خویشتنداری). حال آنکه اگر در پاسخ به قتل آشکار بزرگترین فرمانده نظامی تاریخ ایران، به کل پایگاههای امریکا در عراق هم حمله میشد، افکار عمومی ایران و حتی جهان، همچنان تشنه انتقام بود و هر نوع انتقامی را بر حق میدانست. افکار عمومی انتظار داشت دستکم آمران و سرکردگان مستقیم  ترور شهید سلیمانی از ترامپ تا مک کنزی فرمانده سنتکام، مارک میلی رئیس ستاد ارتش و.. در انتقام ایشان، و به عنوان مقابله به مثل ترور شوند. اما حتی پس از ۴ سال هنوز این اتفاق رخ نداده است.

در انتقام شهید فخری زاده (آذر ۹۹)، گفته شد « آوی هار ایون» رئیس سازمان هوافضای اسرائیل در هتلی در امارات کشته شده است. (تیر ۱۴۰۰) آن هم نه فورا. بلکه پس از ۷ ماه بعد!! با پژواک رسانه ای بسیار ضعیف. به حدی که همچنان افکار عمومی قاطبه ایرانیان بر این باور است که انتقام شهید فخری زاده گرفته نشده و قوای مسلح ما در «حوزه انتقام» سست و کند است.

چرا که در انتقام هم «همسطحی» مطرح است و هم «سرعت و فوریت». و عدم پاسخ فوری و همسطح به مثابه یک شکست و ضعف تلقی میشود که روحیه و امید ملی را تضعیف میکند.

در قرآن کریم، یک استراتژی صریح نظامی وجود دارد بنام «مقابله به مثل». قرآن میفرماید:  فَمَنِ اعْتَدَیٰ عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَی عَلَیْکُمْ (بقره ۱۹۴) هر کس به شما تعرض کرد، درست همانند او به او تعرض کنید.

اگر ترور کردند ترور کنید، اگر بمبگذاری کردند بمبگذاری کنید، اگر موشک زدند موشک بزنید، اگر قتل عام کردند، قتل عام کنید و...

قرآن در آیه دیگری به اصل نظامی دیگری تصریح میکند و آن کشتن سران کفر و ضلالت است: «فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ (توبه ۱۲)

قرآن میفرماید تا وقتی رئوس کفر را نکشید، دست از جنگ نمیکشند.

هر دو این آیات استراتژیک قرآن در موضوع ترور فرماندهان بزرگ نظامی ایران، مورد غفلت قرار گرفته است. نه عملیات همسطح و همتراز در ترور فرماندهان، نه کشتن رئوس کفر و استکبار هیچکدام تاکنون صورت نپذیرفته است. و این خود مسبب ولع و جرات بیشتر دشمن در ترورها و کشتارهای بعدی است.

اصل دیگر قرآن که بیانگر یک استراتژی بزرگ نظامی است، نمایش غلظت و شدت در جنگ است. آنجا که قرآن میفرماید:

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا قاتِلُوا الَّذینَ یَلونَکُم مِنَ الکُفّارِ وَلیَجِدوا فیکُم غِلظَةً (توبه ۱۲۳)

حال آنکه، یکی از اشتباهات استراتژیک  ما ارسال این پیام به دشمن اسرائیلی و آمریکایی است که «ایران درگیر جنگ مستقیم نخواهد شد» و «ایران مایل به گسترش جنگ فلسطین به منطقه و خاک خود نیست.» این استراتژی، اگرچه استراتژی درست و عاقلانه ماست، اما هرگز و تحت هیچ شرایطی نباید این «استراتژی اعمالی» در سطح «اعلانی» مطرح میشد. دشمن باید در ما ولع به جنگ، مشتاق به گسترش جنگ، و استراتژی «جنگ جنگ تا نابودی کامل دشمن» و استراتژی «یکی بزنید ده تا میخورید» را ببیند و بشنود، نه استراتژی «ما وسوسه نمیشویم و به جنگ مستقیم وارد نخواهیم شد!!» این همچون زهری است که دشمن را بر تجاوز بیشتر تحریص میکند و به دشمن تضمین میدهد که قرار نیست در برابر تجاوزات مکرر، مقابله به مثلی صورت گیرد.

تصور و تلقی برخی این است که «شرکت مستقیم ایران در جنگ» صرفا موشک پراکنی است. حال آنکه دشمن اسرائیلی مستقیما ترور میکند، مستقیما بمبگذاری میدانی میکند، مستقیما آشوب های شهری به راه میندازد، مستقیما قرارگاههای نظامی را هدف حمله پهپادی قرار میدهد، و سپس انکار میکند (درصورت جو رسانه ای منفی جهانی) و بعضا حتی از اذعان به آن ابا ندارد و بدان افتخار میکند.

روشن است که مسیر کلی جبهه مقاومت به سمت پیروزی قطعی و شکست روزافزون دشمن است. اما شکست های مقطعی و ضربه های ظاهرا کوچک اگر اصلاح نشوند، اگر ترمیم نشوند، اگر پاسخ داده نشوند، مسیر کلی پیروزی را منحرف خواهند کرد. ضربه های کوچک نقاط قوت و ضعف را به خوبی نشان میدهند. ضربه های کوچک و بزرگ دشمن در طول سالهای گذشته نشان میدهد دشمن در یک زمینه همچنان قوی است و آن «جاسوسی محلی» که عامل همه ترورها بوده است. و نشان میدهد جبهه مقاومت در یک زمینه همچنان ضعف دارد و آن «تشکیلات اطلاعاتی و عملیات برون مرزی خصوصا در خاک رژیم اشغالگر اسرائیل». ضربه های کوچک ما معمولا خارج از خاک این رژیم غصبی بوده و نه در داخل آن.

 به عنوان نکته آخر. تا وقتی خائن های داخلی و جاسوس های محلی دشمن از بین نروند، همچنان متحمل ضربه های کوچک و بزرگ خواهیم شد. و تا وقتی شبکه اطلاعاتی قدرتمندی در داخل مرزهای رژیم اسرائیل و امریکا ایجاد نکنیم، آرمان آزادی فلسطین و نابودی اسرائیل قابل تحقق نخواهد بود.

همچنین بیش از جنگ اسلحه ها، جنگ روانی بر هر میدان جنگی تاثیرگذار است. تا وقتی ضربه های کوچک ما در افکار عمومی داخلی و دشمن، به عنوان ضربه های دردناک و بزرگ قلمداد نشود و ضربه های بزرگ دشمن، کوچک نشود، پیروزی در میدان سخت یا بعید خواهد بود.

به قرآن کریم تاسی کنیم. سرکردگان کفر و ظلم را بکشید. در هر حمله یا ضربه ای مقابله به مثل کنید، هرگز دشمن نباید در شما نرمی و عدم تمایل به جنگ ببیند، با شایعه سازان و برهم زنندگان امنیت روانی مردم مقابله کنید، در میان دشمن فتبینوا (جاسوسی کنید) و در نهایت: رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ»

محمد عبدالهی - کارشناس سیاسی

نظر شما
طراحی و تولید: "ایران سامانه"