|
رئیس جمهور آمریکا و نخست وزیر رژیم صهیونیستی در تولید و گسترش بحرانهای جاری در جنگ غزه رویکرد و تاکتیک یکسانی دارند و ادعای تفاوتهای میدانی و مقطعی آنها در مرحله راستی آزمایی ابطال شده است. در چنین شرایطی باید مراقب بود وارونه نماییهای کاخ سفید در زمینه جنگ غزه و نقش بایدن در وقوع و استمرار آن به گزاره القایی تثبیت شده تبدیل نشود.
به گزارش ایسنا، اکبر معصومی در یادداشتی در بصیرت نوشت:حضور اسماعیل هنیه در تهران به همراه سایر رهبران مقاومت، تصویری قوی از محور مقاومت را به نمایش گذاشت و توطئه نتانیاهو را مبنی بر اقتدار توخالی صهیونیستی در آمریکا با شکست مواجه کرد که این موضوع برای صهیونیستها به شدت دردناک بود. نتانیاهو که سعی داشت با سفر به آمریکا و سخنرانی در کنگره، اوج همراهی ایالاتمتحده با رژیم صهیونیستی را به نمایش بگذارد، با نطق آتشین رئیس جمهور کشورمان در روز تحلیف و تشویق رهبران و نمایندگان گروههای مقاومت در صف اول میهمانان مراسم تحلیف، به همراه مشتهای گرهکرده شعار «مرگ بر اسرائیل» نمایندگان مجلس، به شدت عصبانی شد. این تصاویر با ترور اسماعیل هنیه بارها و بارها در رسانههای بینالمللی بازتاب یافت و تصویری قوی از رویکرد ضد صهیونیستی در منطقه به نمایش گذاشت. از این رو نتانیاهو شکست خورده از اتفاقات رخ داده در کنگره آمریکا و مجلس شورای اسلامی ایران است. حال این سؤال مطرح میشود که آیا رژیم صهیونیستی با ترورهای سریالی انجام شده در غزه، بیروت و تهران میتواند صحنه میدان را به نفع خود باز طراحی کند؟
این ترورها هیچ تأثیری در عزم و اراده مردم فلسطین و همچنین گروههای مقاومت در منطقه در مقابله با جنایتها و اشغالگری رژیم صهیونیستی ندارد. اساساً تحلیل رفتارشناسی از محور مقاومت و تفکر نهادینه شده در بین رهبران و مبارزان در محور مقاومت نشان میدهد، شهادت بخشی از هدف مبارزه در این گفتمان است. یادآوری مناجات حاج قاسم سلیمانی با خدای خود برای رسیدن به جایگاه رفیع شهادت یا صحبتهای شهید هنیه در باب شهادت، میتواند ما را در درک اهمیت و جایگاه مبارزه و شهادت برای تنومند کردن مقاومت کمک کند. تحلیلگران بر این عقیدهاند که ترورهای هدفمند و کور نمیتواند جایگزین پیروزی در میدان نبرد در غزه باشد. ۱۰ ماه جنایت، کودککشی و نسلکشی در غزه و ویران کردن ساختمانها و از بین بردن اماکن این منطقه، نتوانسته موجب پیروزی رژیم صهیونیستی در میدان نبرد شود.
نکته دوم نیز که با تأکید بر ترور شهید هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس نگاشته می شود، تأکیدی بر این نکته است که رژیم صهیونیستی نهتنها در عرصه نبرد میدانی توانایی از بین بردن گروه حماس یا آزاد کردن اسرای خود را ندارد، بلکه در عرصه بینالمللی نیز با وجود حمایتهای محور غربی به ویژه آمریکا در مجامع بینالمللی، آبرویی برای خود باقی نگذاشته است. در واقع امروز به صراحت میتوان گفت ده ماه جنگ در غزه، موجب مطرح شدن بیشتر حماس به عنوان بخشی مقاوم از محور مقاومت شده است. ترور رهبران در هیچ برهه تاریخی، نتوانسته است عزم ملت فلسطین را برای مقابله با اشغالگری دچار خدشه کند؛ از این رو حماس نه تنها با ترور اسماعیل هنیه تضعیف نخواهد شد؛ بلکه شهید هنیه الگویی برای سایر رهبران حماس در پیشبرد رویکرد ضد صهیونیستی خواهد بود. بر همین اساس، رسانهها اعلام کردهاند تصویر اسماعیل هنیه در مجلس ایران و نمایش علامت پیروزی به دست او و رئیسجمهور ایران، تصویری است که سالها در ذهن جهانیان باقی خواهد ماند.
بدون شک نتانیاهو بازنده اصلی عملیات طوفانالاقصی است که تلاش میکند عمر سیاسی خود را با ترور رهبران مقاومت برای چند روزی تمدید کند. نتانیاهو که میداند پایان جنگ غزه، پایان عمر سیاسی اوست و باید بعد از آن از عرصه قدرت کنار رفته و در سناریوی بدتر به زندان برود. مقامات ارشد حماس بر همین اساس اعلام کردهاند رژیم صهیونیستی با کشتن رهبران این گروه پیروز میدان نخواهد بود و این پیروزی، یک «پیروزی جعلی» است، زیرا تنها اهداف مدنظر نتانیاهو برای باقی ماندن در قدرت را تأمین میکند، نه اهداف رژیم صهیونیستی را. نتانیاهو میداند دیر یا زود باید شرایط آتشبس در غزه را بپذیرد و به قول تحلیلگر اندیشکده مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل (CSIS)، پیروزی نتانیاهو تنها میتواند این باشد که پایان عملیات نظامی در غزه یا کاهش این عملیات را با شرایطی که خود مطرح میکند، بپذیرد.
در ادامه این مطلب آمده است: «با این حال مرگ هنیه به احتمال زیاد روی عملیاتهای نظامی آینده حماس در غزه تأثیری نخواهد داشت. هنیه مداخلهای در عملیاتهای نظامی روزانه حماس نداشته و یحیی سنوار، رهبر نظامی این گروه مسئول انجام این عملیاتهاست. مرگ هنیه تأثیر بیشتری روی افزایش تنشها در منطقه داشته و عدم قطعیت بیشتری را درباره آینده جنگ رقم خواهد زد.»
شکست صهیونیستها در رسیدن به اهدافشان از جنگ در غزه را میتوان با بررسی این اهداف به آسانی مشخص کرد. در روزهای ابتدایی این جنگ، نتانیاهو اهداف مختلفی را برای حمله به غزه اعلامکرد. او گفته بود: «اگر صلح میخواهید، حماس را نابود کنید. اگر امنیت میخواهید، حماس را نابود کنید. اگر آیندهای برای فلسطین و منطقه خاورمیانه میخواهید، حماس را نابود کنید.» به گزارش «جروزالم پست»، او در سخنرانیاش در کنگره آمریکا نیز خواهان پیروزی کامل بر حماس و از بین رفتن این گروه در غزه شده بود. او گفته بود غزه باید غیرنظامی و غیررادیکال شود تا بتوان درباره صلح طولانیمدت سخن گفت. در همان زمان کارشناسان هشدار دادند رژیم صهیونیستی نمیتواند تمام نیروهای مبارز حماس و تمام شبکههای اجتماعی، مذهبی، آموزشی ـ نظامی و سیاسی حماس را نابود کند.
در واقع، نکتهای که به آن اشاره نمیشود، این است که از بین بردن رهبران حماس، به معنای از بین رفتن حماس، غیرنظامی شدن این گروه یا از بین رفتن تأثیرش بر مردم غزه نیست. در گزارش اندیشکده مطالعات استراتژیک و بینالمللی آمده است: «کشتن اسماعیل هنیه راهی بوده است که نتانیاهو بر آن اساس میتوانست ادعای پیروزی کرده و عملیات نظامی در غزه را کاهش دهد... قتل اخیر توسط اسرائیل، یک عملیات پرخطر و سرشار از ریسک برای شخص نتانیاهو بوده است؛ کسی که به نظر میرسد شخصاً انجام این عملیات را تأیید کرده است.
با وجود اینکه این اقدام خطر افزایش تنش بین اسرائیل و ایران و گروههای مقاومت در منطقه را افزایش داده است، اما در عین حال به نتانیاهو کمک کرده در بین افکار عمومی شهروندان اسرائیل، خود را پیروز میدان مبارزه با حماس جا بزند... با این حال هنوز مشخص نیست این استراتژی موفقیتآمیز باشد، چرا که این احتمال وجود دارد تلاشهای اسرائیل برای از بین بردن رهبران حماس، با واکنشهای شدیدی روبهرو شود. سال ۲۰۰۴ نیز زمانی که اسرائیل دست به حذف فیزیکی شیخاحمد یاسین، از مؤسسان حماس زد، راه برای ارتباطات کامل و بدون محدودیت حماس با ایران باز شد و به همین ترتیب روزبهروز بر خطر حماس برای اسرائیل افزوده شد. حذف رهبران حماس در طول تاریخ نشان داده این گروه همواره بعد از هر ترور، خود را بازسازی کرده است.»
اندیشکده «چتم هاوس» نیز در تحلیلی پس از شهادت اسماعیل هنیه در تهران نوشت: «اقداماتی از این دست تنها دشمنی و مخاصمه بین اسرائیل و محور مقاومت به ویژه لبنان و ایران را تشدید میکند و باعث تأخیر در مذاکرات و برقراری آتشبس و آزاد کردن اسرای اسرائیلی میشود.» البته این تشدید تنشها به نفع رژیم صهیونیستی نیست، اما تاکنون به نفع منافع شخصی نتانیاهو عمل کرده است. تحلیلگر این اندیشکده در ادامه آورده است: «حذف فیزیکی هنیه به حماس لطمه چندانی وارد نمیکند، چرا که شاخه نظامی حماس و رهبران آن به صورت مستقل عمل میکنند.»
در ادامه این مطلب به سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا اشاره و خاطرنشان شده است: «شاید تشویقهای پیاپی نمایندگان کنگره آمریکا به دلیل نوع نگاه آنها به انتخابات ریاستجمهوری در داخل کشورشان باشد و ذهن آنها مشغول این انتخابات و نتایج آن باشد (منظور نوع تأثیرگذاری لابی صهیونیستی بر منابع مالی نامزدهای انتخاباتی است)؛ اما آنها توجهی ندارند که این تشویق و اجرایی شدن اهداف نتانیاهو در گسترش جنگ به کل منطقه، جلوی آتش گرفتن و انفجار در منطقه را نمیگیرد. نتانیاهو هیچ تردیدی در کشاندن آمریکا به درگیری با ایران یا گسترش و تشدید تنشها در منطقه ندارد، زیرا اهداف سیاسی محدود و شخصی را دنبال میکند. او میداند لحظهای که گلولهها از حرکت باز ایستند و جنگ پایان یابد، باید پاسخ شهروندان خشمگین اسرائیلی را بدهد که چطور باعث تضعیف دموکراسی در منطقه و ناتوانی در پیشبینی حملات ۷ اکتبر شد.»
رژیم صهیونیستی با ترورهای سریالی انجام شده در غزه، بیروت و تهران نه تنها به موفقیتی دست پیدا نمیکند، بلکه این ترورها موجب همگرایی بیشتر به محور مقاومت خواهد شد. بر اساس گزارههای گوناگون خبری بیشترین همراهی و همکاری محور مقاومت در طول ماهها و روزهای اخیر صورت گرفته است که این روند موجب همافزایی محور ضد صهیونیستی در منطقه و حتی در جهان خواهد شد. البته مسئله اتحاد علیه صهیونیستم معطوف به منطقه نیست؛ بلکه امروز در جهان شاهد روندی ضد صهیونیسمی هستیم که همگی بر حقانیت فلسطین تأکید دارند. این موضوع با ترور اسماعیل هنیه شدت بیشتری خواهد گرفت.
نتیجهگیری
وضعیت امروز رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو به گونهای رقم خورده است که هر اقدامی از جانب رژیم صهیونیستی، نتیجهای منفی برای صهیونیستها خواهد داشت. رژیم صهیونیستی با ترور هنیه نه تنها نمیتواند شکستهای خود در میدان را به موفقیت تبدیل کند، بلکه این ترور همگرایی و اتحاد جهانی را علیه تروریسم صهیونیستی روزبهروز بیشتر میکند؛ از این رو ترور اسماهیل هنیه در تهران و فؤاد شکر در لبنان و ... سبب شده است که در ذهن جهانیان، رژیم صهیوینستی جایگزین داعش شود.
همچنین ترور هنیه در تهران، دست جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به جنایات رژیم صهیونیستی را بازتر کرد. بنابراین، ترور هنیه به تهران مجوز داد که در صحنه میدان همراه سایر گروههای مقاومت باشد و عملاً رژیم صهیونیستی با محاسبات غیر واقعی خود، تراز مقاومت را بالا برد.