|
پلها و سازههای مرتفع با اتصال فضاها و کاهش فواصل، کیفیت زندگی شهری را ارتقا میدهند و استفاده از آنها به نفع عابران پیاده و هزاران دوچرخهسواری است که بهدنبال یک روش حملونقل پایدارتر، ایمن و قابلدسترس هستند.
به گزارش ایمنا، بسیاری از مطالعات نشان دادهاند که حمایت و سرمایهگذاری در زیرساختهای عابرپیاده و دوچرخه منجر به مزایای اقتصادی برای افراد، مشاغل و جوامع میشود، زیرساختهای عابرپیاده همچون پلها، گذرگاهها و پیادهروهای گسترده نهتنها تحرک پایدار را ترویج میکند، بلکه کمک بزرگی به احیای مناطق شهری است و با سایر زمینههای مرتبط با سلامتی، محیطزیست، گردشگری و موارد دیگر ارتباط دارد.
مطالعات حاکی از آن است که هزینه ساخت پروژههایی که از پیادهروی و دوچرخهسواری پشتیبانی میکنند، در مقایسه با پروژههای حملونقل متمرکز بر خودرو، در هر مایل حدود ۷۵ درصد کمتر است. طراحی آنها میتواند فضاهای کماستفاده را به مکانهای فعال، امن و قابلدسترس برای همه تبدیل کند و انسجام اجتماعی را در جامعه تقویت کند.
با ترکیب عناصری همچون فضای سبز، روشنایی هوشمند و مبلمان شهری، این سازهها فراتر از یک پل عابرپیاده، به فضایی برای تعامل اجتماعی تبدیل میشوند. در ادامه چند نمونه از پلهای عابرپیاده و دوچرخهسواری از سراسر جهان معرفی میشود که بهعنوان اتصالدهنده فضاهای شهری عمل میکنند.
تندرستی، پلی برای عابران پیاده و دوچرخهسواران روی یکی از بزرگراههای بزرگ در تهران است، مسیر تندرستی متشکل از یک پل به طول ۱۸۰ متر و یک رمپ به طول ۹۰ متر، یک پارک خطی را در یک طرف بزرگراه گسترش داده و آن را به یک پارک محلی و یک دوربرگردان اصلی در خیابان متصل میکند.
این پل رویکرد جدیدی را در برنامهریزی شهری تهران بهمنظور اتحاد مجدد محلهای که توسط زیرساختهای حملونقل از هم جدا شده است، نشان میدهد هدف این رویکرد تغییر در زیرساختهای وسایل نقلیه است که جوامع منزوی و محبوسی را در محلههای شهری ایجاد کردهاند. پل تندرستی شیوههای حملونقل سبز را در یکی از آلودهترین مناطق شهری ترویج میکند.
ایده طراحی پل، بهمنظور ایجاد یک نماد شهری مینیمال و در عین حال برجسته بود. تندرستی طوری طراحی شده که بهعنوان یک قطعه منفرد با هویت مجسمهمانند شناخته شود تا مجموعهای از قطعات. برای این منظور، عناصر ساختاری پل در مقاطع توخالی فولادی ۱۲۰ در ۴۰ میلیمتر پنهان شدند.
برای جلوگیری از مسدود شدن دید عابران پیاده و دوچرخهسواران به فضای سبز بزرگراه و کوه البرز، ۷۰ درصد کنارههای پل گود و تنها ۳۰ درصد بسته است. این هدف با تکرار پروفیلهای U شکل (هر ۱۵ سانتی متر)، که بهعنوان نرده در دو طرف عمل میکنند و عناصر ساختاری در پایین پل، تحقق پیدا کرده است.
شهر هلسینبورگ در سوئد در حال تحقق برنامههای بلندپروازانه برای توسعه محلههای جدید فعال و احیای بافت شهری است. این طرحها به پل جدیدی نیاز داشتند تا پتانسیل اسکلههای قدیمی را به کار گیرد و موفقیت آینده یک «مجمعالجزایر شهری» پرنشاط جدید را رقم بزند.
پل داکیارد ورسبرون یک مسیر شیبدار ملایم و سینوسی را دنبال میکند که در پلان به شکل S خمیده است، با دو پایه متمایل به بیرون که عرشه پل را بهشکل چشمگیری روی آب معلق نگه داشته است. کارایی این پل فراتر از یک مسیر اتصال ساده است و با شکلدهی فضای عمومی، یک مقصد محبوب برای ترویج تعامل مثبت بین کاربران است.
پل جدید، طرحی بسیار بیشتر از یک مسیر ساده است، زیرا هم به شکلدهی فضای عمومی کمک میکند و هم ثابت کرده است که خود یک مقصد محبوب برای ترویج تعامل مثبت بین کاربران است. این پل که در منطقهای از یک سایت میراث صنعتی بزرگ قرار دارد، کاربران را با هر سلیقهای به سمت خود میکشاند.
پل عابرپیاده و دوچرخه طراحیشده در بالای بزرگراه شلوغی در یوناوا، مناطق مسکونی را با مجموعه چند منظوره ورزشگاه یوناوا مرتبط میکند. ساختار فضایی و به یاد ماندنی پل منعکسکننده هویت ورزشگاه است. به این ترتیب، این دو بخش شهری که از لحاظ سبکی مکمل یکدیگر هستند، یک مجموعه معماری مدرن و متمایز اما یکپارچه را تشکیل میدهند.
شهر لاسپالماس با هدف گسترده کردن فضای ساحلی و توسعه آن برای استفاده تفریحی، استراتژی شهری اتصال مجدد ساحل لاس کانتراس با اسکله ساناپو را از طریق یک پل عابرپیاده ایجاد کرد. این پل جدید دو ساحلی را به هم متصل میکند که پیش از توسعه شهری و تبدیل زمینهای اطراف به بزرگراه، به قدری به هم نزدیک بودند که جزر و مد آنها از یک طرف به سمت دیگر عبور میکرد.
در حال حاضر این شهر مدرن، طرح توسعه بلندپروازانه و جامع خود را با پل اوندا آتلانتیکا که نماد معماری جدید است، پلی با طول ۲۸۳ متر شامل سه دهانه ۶۳ متری بدون تکیهگاه تکمیل کرده است. شکل موجدار پل که ناشی از محدودیت فضا است، به حفظ درختان موجود کمک کرده است. پروفیل V شکل آن موجب شده است که درست همچون یک صفحه کاغذی منحنی، دوبعدی به نظر برسد.
این پل بهگونهای طراحی شده است که میتواند تمام نیازهای برنامهای از جمله عابران پیاده، دوچرخهسواران و ترافیک را با یک زیرساخت واحد برطرف کند. عبور از این پل به یک تجربه جدید برای بازدیدکنندگان تبدیل میشود، زیرا بهعنوان یک دوربین سیار عمل میکند که زوایای مختلف شهر را بهدلیل مسیر متغیر آن نشان میدهد و بخش ثابت آن تبدیل به قاب ثابتی میشود که شهری متحرک را در پشت سر نشان میدهد.
این پل عابرپیاده در Mezzovico واقع شده است و دو ساحل رودخانه ودجیو در سوئیس را به هم متصل میکند، یک گذرگاه دوچرخهسواری که در مسیر ملی دوچرخهسواری قرار دارد. سازه باربر پل شامل دو خرپای موازی و متجانس است که زیر سطح پل توسط یک صفحه پشتیبانی مشبک به هم متصل شدهاند.
پیش از بازسازی، گذرگاه مجهز به نرده فلزی و نرده محافظ کابل فولادی افقی بود که استاندارد نبود و سطح پیادهروی از تیرچههای چوبی ساخته شده بود که قدرت نگهداری ضعیفی داشت. بازسازی و ایمنسازی پل عابرپیاده شامل جایگزینی سطح پیادهروی موجود، حذف کابلهای افقی فولادی و مسدود کردن قطعات مثلثی خالی با یک صفحه فولادی با پوشش طبیعی اکسید شده است.
تغییرات ایجادشده برای مقاومت در برابر سرما و افزایش دوام در هر شرایط آبوهوایی طراحی شده است و طراحی نوآورانه، ایمن و هماهنگ از نظر زیباییشناختی را به نمایش میگذارد که به خوبی با محیط طبیعی کنار رودخانه ادغام میشود.
راهاندازی پل عابرپیاده رودخانه پراویدنس و افزایش چشمگیر فعالیتهای پس از آن، گواه روشنی است که نشان میدهد برنامهریزی هوشمندانه و طراحی متفکرانه میتواند نتایج کاتالیزوری، اجتماعی و اقتصادی به همراه داشته باشد. این پل که بهعنوان یک میانجی شهری عمل میکند، نهتنها ارتباط مستقیمی بین پارکهای ساحلی جدید ایجاد میکند، بلکه فرصتهای متعددی را برای رشد اقتصادی و مداخلات برنامهای برای تشویق ارتباط و مشارکت اجتماعی ایجاد کرده است.
پل عابرپیاده پراویدنس بهعنوان بخشی از طرح جامع پارک واترفرانت، مسئولیت اتصال فضاهای پارک شرق و غرب را در یک محیط عمومی یکپارچه دارد تا محیط شهری و طبیعی را ترکیب کند.
شکل پل عابرپیاده به طور مستقیم با جهتگیری دسترسی، نماها (شهری و طبیعی) و دوگانگی شگفتانگیز بین تاریخ پراویدنس و آینده نوآوری مشخص میشود. از کشتیهای بلند قرن هفدهم و هجدهم تا کارخانههای جواهرسازی اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، ساختوساز چوبی ویژگیهای زیبایی مشهور پراویدنس تاریخی بود.