|
سردبیر روزنامه فرامنطقهای «رای الیوم» ضمن شرح ۶ دلیلی که نخستوزیر رژیم صهیونیستی را به موافقت با مرحله اول توافق و آتشبس در غزه و عقبنشینی از آن وادار کرد، نوشت که روز پس از جشن آتشبس و ناکامی رئیس جمهور آمریکا در کسب جایزه نوبل، مهمتر خواهد بود اما قطعا مقاومت ادامه پیدا کرده و به کرانه باختری کشیده شده و مدل حمایتی یمن در دیگر جبههها نیز تکرار خواهد شد.
به گزارش ایسنا، «عبد الباری عطوان» سردبیر روزنامه فرامنطقهای «رای الیوم» در تحلیلی نوشت: «میتوان دلیل اصلی را که به برقراری آتشبس، عقبنشینی جزئی ارتش اسرائیل از نوار غزه و آزادی اسرای زنده و اجساد آنها منجر شد، در این جمله طلایی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در آخرین کنفرانس مطبوعاتی او خلاصه کرد که گفت، به نتانیاهو گفتم که اسرائیل نمیتواند با کل جهان که اکنون مقابل او ایستاده است، بجنگد.»
عطوان نوشت: «این اعتراف آشکاری از سوی رئیس جمهور بزرگترین کشور جهان بود که اولا اسرائیل دیگر قدرت ورود به جنگ و ادامه دادن به آن را ندارد و دوم اینکه همپیمانان آن در غرب به رهبری آمریکا نمیتوانند وارد این جنگ شده و از آن در برابر کل جهان دفاع کنند. جنگ سیاسی، نظامی و اقتصادی با کل جهان همانند جنگ علیه گروه مقاومتی نیست که در منطقهای (غزه) با کمتر از ۳۶۵ کیلومتر مربع مساحت که نه جنگل دارد نه کوه محاصره شده و دچار قحطی هستند، منطقهای که تنها عبارت است از یک توده انسانی ۲.۵ میلیون نفری که بیشتر آنها کودک، زن و سالمند بوده و در واقع نوادگان کسانی هستند که با زور از شهرها و روستاهای جنوب فلسطین اشغالی بیرون شدند و اتفاقا خانواده من نیز جزو آنها است.»
سردبیر روزنامه رای الیوم در ادامه تاکید میکند: «اسرائیل به مدت ۲ سال درگیر جنگ با حریفی بود که از نظر تسلیحاتی ضعیف اما از نظر اراده قدرتمند بود، حریفی که رهبران آن از زیرکی ذاتی و ایمان عمیق به باورها و آرمان خود برخوردار بوده و ریشههای آنها در این سرزمین به هزاران سال قبل بازمیگردد، آنها همانند دشمن خود در این سرزمین بیگانه نیستند و به همین دلیل نیز دشمنشان در این جنگ پیروز نشد، البته شاید برخی دستاوردهای نظامی داشت اما در کنار شکستهای نظامی به ویژه در زمینه انسانی و اطلاعاتی، از نظر سیاسی شکست خورد، ما در اینجا درباره بعد از طوفان الاقصی که هنوز ورود به سومین سال آغاز آن جشن گرفته میشود، صحبت میکنیم.»
او در ادامه این مقاله افزود: «اگر این توصیف تقریبا متفق القول را بپذیریم که میگوید هدف همیشگی نتانیاهو ماندن در قدرت برای طولانیترین زمان ممکن است، آیا موافقت او با مرحله اول توافق آتشبس که با نظارت و یا ترجیحا تحمیل دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا انجام شد، این هدف را برای او محقق میکند؟ چه بسا دادن پاسخ قطعی به این سوال هنوز زود است به ویژه اکنون که این توافق ناقص هنوز در روزهای اول خود بوده و تصمیم اصلی آن یعنی آزادسازی اسرای ۲ طرف هنوز اجرا نشده است اما چیزی که میتوان گفت و بسیاری در حزب او از اعتراف به آن طفره میروند، این است که آنچه نتانیاهو را به پذیرش مرحله اول توافق و اجرای سریع آن وادار کرد، ۶ دلیل است که در ادامه آنها را بیان خواهم کرد:
یک، نتانیاهو بعد از شکستهای سنگینی که متحمل شده، اکنون به دنبال زمان بیشتری است تا نفسی تازه کرده و جبهه داخلی سیاسی و نظامی خود را تقویت کند.
دو، تعیین یک استراتژی سنجیده برای کنترل دوباره بر ترامپ و کابینه او و تنظیم جهتگیری او و تلاش برای تدوین استراتژی جدیدی جهت در هم شکستن انزوای بینالمللی و جلوگیری از اجرای احکام دادگاه کیفری بینالمللی که او را به عنوان یک جنایتکار جنگی محکوم کردند.
سه، رسیدن به حتی یک پیروزی نظامی در هفت جبههای که ادعا دارد همزمان در آنها میجنگد و مهمترین آنها جبهه یمن است که موشکها و پهپادهای آن هرگز متوقف نشده و چهار حمله نیز نتوانسته آنها را متوقف کند وایران نیز در برابر تهدیدها، حملات، تحریمها و محاصرههای آمریکا تسلیم نشده است.
چهار، حمله به لبنان نتوانست خطر حزبالله را خنثی کرده و سلاحهای سنگین و سبک آن را خلع کند، گزارشهای منتشر شده حاکی از این هستند که رهبر جدید حزبالله در آستانه اتخاذ استراتژی جدیدی برای پاسخ به حملات تقریبا روزانه اسرائیل و احیای توانمندیهای خود در ساخت موشکهای جدید نقطهزن و پهپادها است.
پنج، پروژه سرنگونسازی دولت بشار اسد در سوریه نتوانست این کشور را در لبنان به بازوی قدرتمندی علیه مقاومت اسلامی تبدیل کرده، مرزها را به طور کامل به روی ارسال اسلحه و فناوری موشکی بسته و مانع از ایجاد یک جبهه مقاومتی ملی در سوریه شود که با اشغال پنهان جنوب سوریه توسط اسرائیل مقابله کند.
شش، جنبش مقاومت در نوار غزه با ۲ بخش گردانهای القسام متعلق به حماس و گردانهای سرایا القدس متعلق به جنبش جهاد اسلامی هنوز باقی بوده و در حال گسترش است، تاثیر حملات اسرائیل برای تضعیف و چه بسا نابودی آن نیز همچنان محدود است، موشکها ساخته میشوند و زیر آوارها به سمت شهرکها شلیک میشوند، راکتهای یاسین هنوز با تمام قوا در بمباران تانکها و نفربرهای اسرائیلی شلیک میشوند و هرچه جنگ طولانیتر شود، به شکل ترسناکی بر تعداد شلیککنندگان آنها افزایش مییابد و زیر آوارهای هر خانه، چادر و تونلی در نوار غزه اسلحه وجود دارد و جمعآوری آنها یکی از ۱۰ غیرممکن است.»
عطوان در ادامه نیز نوشت: «در روزهای آینده شاهد پخش زنده جشنهای پرشور و حضور گسترده رهبران با بهترین لباسهای خود و دهها عکس از دیدارها و روبوسیها و در آغوش کشیدنها خواهیم بود اما مساله مهمتر، روز بعد از پایان جشن و بازگشت پرندهها به آشیانههای خود یا دقیقتر بگوییم به کاخهایشان است، بیشتر توضیح میدهیم، بعد از بازگشت اسرای اسرائیلی به تلآویو، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ آیا مرحله دوم و بعد از آن مرحله سومی در کار خواهد بود؟ آیا ترامپ بعد از ناکامی در کسب جایزه نوبل و تحقق بزرگترین آرزوی خود، به تلاشهایش در تکمیل مسیر صلح و آتشبس ادامه خواهد داد؟ و آیا گام مهمتر که خلع سلاح مقاومت است، برداشته خواهد شد و در نهایت مذاکرات و میانجیگریها دوباره ازسرگرفته خواهد شد و این مساله چقدر زمان خواهد برد؟»
او در پایان نوشت: «نمیخواهیم به مسائل پیچیدهای که در روزهای آینده با توجه به شرایط جدید و متفاوت پیش رو، پیچیدهتر نیز خواهند شد، پاسخهای شتابزدهای بدهیم،همانگونه که ضربالمثل انگلیسی میگوید، زمانی که به این پل رسیدیم، از آن عبور میکنیم، میتوانیم صحبتهای خود را اینگونه به پایان برسانیم که روزهای آتی نیازمند هوشیاری گردانهای مقاومت است چراکه دشمن خیانتکار است و رئیس جمهور آمریکا و دولت او با دولت اشغالگر و جنگ نسلکشی بیشترین همدستی و همکاری را دارند، ممکن است مرحله دوم یا سومی در کار نباشد و یا حتی آتشبس ادامه پیدا نکرده و کمکرسانیها انجام نشود و این به معنای حل شدن بحران نبوده بلکه پیچیدهتر خواهد شد، مساله قطعی این است که مقاومت ادامه پیدا خواهد کرد و به کرانه باختری کشیده خواهد شد و مدل حمایتی یمن در دیگر جبههها نیز تکرار خواهد شد، و البته زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد.»