| |
با انحلال بانک آینده، این سؤال دوباره مطرح میشود که چرا بانکهای خصوصی با پشتوانه مردم، ورشکسته میشوند؟ مستند «چگونه بانک بزنیم؟» با روایتی طنز و پژوهشی، پاسخ را در «خلق پول» و نظارت ضعیف بانک مرکزی جستوجو میکند و نشان میدهد چگونه منافع خصوصی بر مصالح عمومی غالب شده است.
به گزارش ایسنا، این روزها مهمترین خبر در حوزه اقتصادی کشور انحلال بانک آینده به دلیل بدهیهای مالی سنگین است، موضوعی که پیش از این در مورد بانک سرمایه و بسیاری از موسسات مالی و اعتباری شاهد آن بودیم.
اما نکتهای که هیچگاه برای مردم شفاف نشده این است که چگونه یک بانک باوجود پشتوانه مالی سهامداران خود و همچنین سپردههای مردم با زیان روبهرو میشود؟
سوالی که پاسخش را میتوان در فیلم مستند «چگونه بانک بزنیم؟» جستوجو کرد، مستندی که محصول «سفیر فیلم» است و طی روزهای آینده اکران آنلاین خواهد شد.
به همین منظور برای آشنا شدن با ابعاد بیشتر این مستند به سراغ محمدحامد نوروزی کارگردان و محمد نجفی نویسنده این مستند رفتهایم.
محمدحامد نوروزی -کارگردان مستند «چگونه بانک بزنیم؟»- با تشریح روند پژوهش و ایده اولیه ساخت این اثر، گفت: چند سال پیش با دوستم آقای محمد نجفی(نویسنده مستند) در جلسات اقتصادی شرکت میکردیم. در یکی از این جلسات یک اقتصاددان، بحث «ربوی بودن سود بانکی» را مطرح کرد. این بحث در ذهن ما جوانه زد و باعث شد به صورت جدیتر آن را پیگیری کنیم.
وی ادامه داد: کمکم متوجه شدیم افراد و گروههایی به صورت جدی روی این موضوع پژوهش میکنند، اسناد و مدارک را بیرون میکشند و تحلیل میکنند. با دیدن انعکاس اخبار مرتبط در خبرگزاریها، مسئله برای ما بسیار جدیتر شد تا جایی که فهمیدیم «جریان خلق پول» یک اتفاق جدی است. وقتی بررسی کردیم، دیدیم سهم بانکها در این سیستم بسیار قابل توجه است، اما مغفول مانده. بنابراین تصمیم گرفتیم بخشهای پررنگتر آن را برجسته و اطلاعرسانی کنیم.
نوروزی با اشاره به سختی دسترسی به اطلاعات، توضیح داد: اطلاعات ما از طریق جلسات، پژوهشهای دوستان و سایر افرادی که در این زمینه فعالیت میکردند، گردآوری شد. بسیاری از اسناد و اطلاعاتی که استفاده کردیم، قبلاً افشا شده بود و چیز خاص و صریحی نبود. به عنوان مثال، در مستند به سایت «کدال» اشاره شده که بانکهای حاضر موظفند اطلاعات خود را در آن منتشر کنند. اما نیاز است یک نفر این دادههای عظیم را پالایش و تحلیل کند که این بخش، خود تخصصی است.
وی به کتاب «معماران پول» نوشته آقای درودیان (از کارشناسان حاضر در مستند) به عنوان یکی از منابع اصلی این مستند اشاره کرد که به طور مفصل به بحث خلق پول پرداخته است.
این کارگردان افزود: منابع پژوهشهای ما گسترده بود و خودمان نیز به صورت جستهگریخته در اسناد موجود غرق شدیم و خواندیم. البته مطالب زیادی وجود داشت که در مستند نیامده است. مصاحبههای ما گاهی تا دو ساعت بود، اما تنها چهار پنج دقیقه از آن در فیلم استفاده شد. بحثهای جدیتری وجود دارد که حتی شاید قابلیت رسانهای شدن نداشته باشد یا در حد شنیدهها باشد و به دلیل عدم افشای اسناد، نتوان سندیت به آنها داد.
نوروزی درباره بخشهای مربوط به قوه قضائیه گفت: «پرونده بانک سرمایه» که در این مستند تصاویر دادگاه آن پخش شده است از معدود پروندههای اقتصادی بود که دادگاه آن علنی برگزار شد. به واسطه دوستان خبرنگاری که در دادگاه حاضر بودند، بخشهایی که اجازه انتشار داشت را با تأیید خودشان گرفتیم و در مستند استفاده کردیم. برای دریافت مجوز ضبط در محاکم قضائی نیز ماهها دوندگی کردیم تا بالاخره با همکاری قاضی پرونده موفق شدیم در دادگاهها حضور پیدا کنیم.
کارگردان «چگونه بانک بزنیم؟» درباره شکلگیری ایده طنز در فیلم گفت: موضوع مستند ما کاملا مباحث اقتصادی و اعداد و ارقام است، فضای این مباحث هم سنگین و هم گاها قابل فهم نیست و مخاطب را خسته میکند، به همین برای قابلدرک کردن مباحث پیچیده اقتصادی برای مردم عادی، از قصه، داستان، طنز و عناصر فانتزی استفاده کردیم تا اثر «روغنکاری» شده و قابل تحملتر باشد.
وی ادامه داد: برای این قابل فهم شدن بعد از کلی چکشکاری روی سناریو، یک ایده کلیدی به ذهنمان رسید: «به جای اینکه بانک بزنیم (یعنی بانکدزدی کنیم)، بانک بزنیم (یعنی بانک تأسیس کنیم)». این ایده، کلید و محور فیلمنامه شد و آن را گسترش و پرورش دادیم تا به اثر نهایی فعلی تبدیل شد.
نوروزی در پاسخ به اینکه چرا فقط به سراغ بانکهای خصوصی رفتهاند، اظهار کرد: کلیت سیستم بانکی و بانک مرکزی ایران ایراد دارد و ایراداتش بسیار جدی است. اما باید از یک مدخل وارد میشدیم. بحث بانکهای خصوصی و میزان فساد و ناکارآمدی در آنها بسیار معنادار است. آمار و ارقام و مشاهدات عینی نشان میدهد میزان زیان و آسیبی که بانکهای خصوصی میزنند، از بسیاری جهات بسیار بیشتر از بانکهای دولتی است. بانکهای دولتی با همه کم و کاستیها، منافع جمعی مردم ایران را قدری پوشش میدهند، اما وقتی به بانکی مثل «بانک آینده» میرسیم، به صورت عجیبی منافع، اختصاصی میشود و زیانها عمومی.
وی تأکید کرد: ما با توجه به محدودیتها، سراغ چند مورد خاص رفتیم که بتوانند کل سیستم بانکی را نمایندگی کنند.
نوروزی درباره برنامههای اکران این مستند گفت: برنامه اصلی ما اکران دانشگاهی است، چرا که هدف اصلی ما دانشجوها هستند چون میتوانند کنشی ایجاد کنند. امیدواریم از هفته آینده اکران را در دانشکدههای مختلف آغاز کنیم. البته در کنار پخش مستند، سعی داریم از کارشناسان دعوت کنیم تا هم مستند را نقد کنند و هم مباحث پیرامونی و حاشیهای قصه بانکداری، مانند پرونده بانک آینده، را مطرح کنند.
وی درباره اکران آنلاین نیز توضیح داد: مجموعه «سفیر فیلم» معمولاً آثارش را در پلتفرم اختصاصی خود منتشر میکند، اما با یکی از پلتفرمهای معتبر دیگر هم در حال رایزنی هستند تا در آنجا نیز اکران آنلاین آغاز شود، هرچند در زمان فعلی و باتوجه به اتفاقات بانک آینده اولویت اصلی، اکران دانشگاهی است.
این کارگردان در پاسخ به این سوال که آیا محتوای مستند سانسوری داشته است، توضیح داد: مشکل اصلی ما سانسور نبود، بلکه بیشتر ملاحظات ریتم و فرم اثر بوده است. اگر خیلی وارد جزئیات میشدیم، هم اثر دچار مشکل ریتم میشد و هم ممکن بود مخاطب خسته شود. دغدغه ما این بود حرفی را بزنیم که برای آن سند جدی و در دسترس داشته باشیم و صرفاً در حد نقل قول یا حرف نباشد. همین اسناد افشا شده موجود، دادههای بسیار زیادی است که اگر پالایش و تحلیل شود، محتوای غنی از آن بیرون میآید که تاکنون به صورت جدی به آنها پرداخته نشده است.
ضرر و زیان وارد شده از سوی بانک آینده، باید از جیب عاملین اصلی، بانیان و سهامداران عمده بانک پرداخت شود. باید دادگاه تشکیل شود و آنان از اموال خود پاسخگو باشند و محکوم شوندنوروزی از علاقه خود برای ادامه کار در حوزه اقتصادی خبر داد و گفت: اگر امکانش باشد دوست دارم در قالبهای جدید و با محوریت حرفهای تازه در این حوزه باز هم مستند بسازم. البته یک اثر در حوزه انرژی نیز در مراحل اولیه پژوهش دارم که آن را نیز جلو خواهم برد.
وی درباره مدت زمان تولید این مستند گفت: از آغاز پژوهش در سال ۱۴۰۱ تا زمان اکران، حدود دو سال و نیم تا سه سال زمان گذاشتیم.
نوروزی در ادامه خواستهها و اهداف اصلیشان از ساخت این مستند و اکران آن در زمان فعلی را برشمرد و گفت: اولویت اول ما این است که جامعه و مسئولین را متوجه این موضوع کنیم که ضرر و زیان وارد شده از سوی بانک آینده، باید از جیب عاملین اصلی، بانیان و سهامداران عمده بانک پرداخت شود. باید دادگاه تشکیل شود و آنان از اموال خود پاسخگو باشند و محکوم شوند.
وی افزود: اولویت دوم روشن شدن تکلیف سایر بانکهای خصوصی است که وضعیت مشابهی دارند و اوضاع آنها نیز «خوب نیست». باید به سراغ آنان نیز رفت.
این کارگردان یادآور شد: اولویت سوم ما توجه دادن مسئولین به نوشتن یک قانون جدی برای بانک مرکزی و همزمان افزایش وظایف و اختیارات آن برای مقابله با تخلفات بانکها است. وقتی قوانین شفاف باشد و دست بانک مرکزی برای اعمال قانون باز گذاشته شود، مطالبه از آن نیز جدیتر میشود. این کار میتواند در یک یا دو دهه آینده به ساماندهی سیستم بانکی بینجامد.
نوروزی در پایان تأکید کرد: هر چند مسائل زیادی در بانکهای دولتی نیز وجود دارد، اما اولویت فعلی بر روی این سه مورد متمرکز است و اگر هر کدام از آنها محقق شود یا حتی در اذهان عمومی جا بیفتد، به هدفمان رسیدهایم.
بانکهای خصوصی به دنبال منافع عمومی هستند یا اهداف شخصی؟
در ادامه محمد نجفی -نویسنده مستند «چگونه بانک بزنیم؟»- در توضیح محورهای اصلی این مستند اظهار کرد: «خلق پول از هیچ» یک اصل اقتصادی است که باید در اختیار حاکمیت باشد تا به عنوان ابزاری برای توسعه کشور از آن استفاده کند. اما سیاستگذار به صورت درست یا غلط، این حق حاکمیتی را به بانکها، حتی بانکهای خصوصی تفویض کرده است.
وی با بیان اینکه واگذاری این حق به بانکهای خصوصی مسئلهساز شده است، افزود: وقتی این حق به نهادهایی داده میشود که ذاتاً به دنبال منفعت شخصی هستند، این سؤال پیش میآید که آیا آنها این ابزار را به سمت منافع عمومی هدایت میکنند یا صرفاً برای اهداف شخصی؟ در اینجا نقش ناظر که بانک مرکزی است پررنگ میشود.
نجفی به ضعف نظارتی بانک مرکزی اشاره و خاطرنشان کرد: اهالی فهم معتقدند مقام ناظر یعنی بانک مرکزی در طول این سالها نتوانسته نظارت موثری داشته باشد؛ حالا یا ابزار لازم را نداشته یا اراده کافی در آن نبوده است. به هر حال به نقطهای رسیدهایم که این وضع نمیتواند ادامه پیدا کند و بنابراین باید خیلی جدیتر به بانک مرکزی پرداخت.
نویسنده مستند «چگونه بانک بزنیم؟» در ادامه به بهانههای بانکهای خصوصی اشاره کرد و گفت: طبیعتاً از بانکهای خصوصی که به دنبال سود هستند، توقعی نیست. آنها ممکن است پشت کلمات زیبا یا بهانههایی مثل وامهای تکلیفی پنهان شوند، اما همه ما میدانیم که اولویتهای آنها لزوماً با فوریتهای کشور همخوانی ندارد.
وی در پایان درباره ایده اصلی مستند توضیح داد: روند به ظاهر مسخره و سادهای که در سیستم بانکی جریان دارد، به ایده اصلی مستند ما تبدیل شد. ما نشان میدهیم که چگونه یک جوان میتواند از راهی ساده، مسخره و البته کاملاً قانونی، یک ثروت عظیم به دست آورد و یاد بگیرد که چگونه «بانک بزند»؛ یعنی بانک تأسیس کند.