|
فارس: در تعریف مالیات آمده «یک نوع هزینه اجتماعی است که آحاد یک ملت در راستای بهرهوری از امکانات و منابع یک کشور موظفند آن را پرداخت کنند تا توانائیهای جایگزینی این امکانات و منابع فراهم شود.»
جوامع مختلف در جهان با پرداخت مالیات زمینه ساز رشد و ارتقای اقتصادی کشورشان را فراهم میکنند بنابراین اکثریت قریب به اتفاق مردم و کارشناسان با پرداخت مالیات به طور دقیق و منصفانه موافقند زیرا با سیستم دریافت مالیات افرادی که ثروت بیشتری دارند باید مالیات بیشتری بدهند تا این پول در زمینه توسعه زیرساختها و کمک به افراد ضعیف جامعه هزینه شود اما همواره نهادها و سازمانهایی در کشورهای مختلف مثل انجمنهای خیریه، اتحادیههایی که فعالیت اقتصادی و در آمدزایی ندارند و فقط خدمات مفید اجتماعی تولید میکنند از پرداخت مالیات معاف هستند. شاید به همین دلیل است که در کشور ما نیز فعالیتهای موسسههای فرهنگی، مطبوعاتی و ورزشی از پرداخت مالیات معافند. زیرا فعالیت این نهادها سودآور به معنای تجاریاش نیست.
در ایران اگرچه فوتبال لقب حرفهای را یدک میکشد اما واقعیت آن است که با فوتبال حرفهای به معنای واقعیاش در دنیا فرسنگها فاصله دارد. فوتبال ایران اگر حرفهای بود به پول دولت و بیتالمال وابسته نبود. فوتبال ایران اگر حرفهای بود باید باشگاههایش از حق پخش تلویزیونی درآمد داشتند و بیشتر هزینههایشان را از حق پخش تلویزیونی تامین میکردند. حق کپی رایت برای تولید البسه ورزشیشان را داشتند و...
در چنین فضایی که همه تصور میکنند ورزش و فوتبال ایران از پرداخت مالیات معاف است ناگهان مسئولان مالیاتی کشور در نامهای به سازمان لیگ خواهان دریافت مالیات 45 میلیارد تومانی برای 8 سال میشوند!؟ مالیاتی که میتواند فوتبال ایران را فلج کند و از مرز ورشکستگی هم بگذراند. مالیات 45 میلیارد تومانی برای سازمان لیگ و باشگاههایی که زیر نظر فدراسیون فوتبال هستند.
وظیفه اصلی سازمان لیگ برگزاری مسابقات است و تعیین چنین مالیات سنگینی حیرت انگیز به نظر میرسد. ضمن اینکه تمامی باشگاهها درآمدزا نیستند و درآمد اندک حاصل از تبلیغات محیطی در سازمان لیگ نیز فقط پاسخگوی 30 درصد از هزینههای این باشگاهها است.
استدلال مسئولان مالیاتی این است که سازمان لیگ در 8 سال گذشته درآمدزایی کرده و باید مالیاتش را هم پرداخت کند این در حالی است که سازمان لیگ فقط 5 درصد مبلغ درآمدهای حاصله از تبلیغات محیطی و بلیت فروشی را برای خودش برمیدارد و 95 درصد پولهای دریافتی این سازمان بین باشگاهها، هیاتهای فوتبال و فدراسیون فوتبال توزیع میشود. در واقع سازمان لیگ این پول را برای هزینههای برگزاری رقابتها برمیدارد. هزینههایی مثل دستمزد داوران، نهادهای برگزار کننده و... همگی به دوش سازمان لیگ است. این سازمان درآمدزا نیست و یک نهاد ورزشی است که زیر نظر فدراسیون فوتبال فعالیت میکند.
اگر سازمان لیگ فوتبال ایران را یک بنگاه اقتصادی هم در نظر بگیریم محصول نهایی تولید این سازمان فوتبال و باشگاهها و فوتبالیستهایشان هستند. باشگاههایی که عنوان فرهنگی ورزشی دارند تقریبا تمامی آنها درآمدزا نیستند و فقط به دنبال تولید هنجارهای اجتماعی هستند. برگزاری هر مسابقه فوتبال در کشور باعث ایجاد یک سرگرمی سالم، مثبت و سازنده برای جوانان کشور است. در واقع فوتبال و سایر رشتههای ورزشی نه تنها باعث ایجاد مطلوبیت روانی در جامعه میشود بلکه زمینهساز سلامت تمام اقشار جامعه خواهد شد زیرا باعث تشویق آحاد مختلف مردم به ورزش میشود.
با این حال متاسفانه شاهد آن هستیم که در این روزها دولت تدبیر و امید نگاهی تجارتخانهای به مقوله ورزش پیدا کرده و برای سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال مالیاتهای سنگین و کمر شکن در نظر میگیرد. مالیات 45 میلیارد تومانی در حالی برای سازمان لیگ تعیین شده که میزان داراییهای سازمان لیگ، فدراسیون فوتبال و حتی 16 باشگاه لیگ برتری به این رقم نمیرسد! بر فرض اگر سازمان لیگ بخواهد این پول را بدهد باید ساختمان سازمان لیگ، فدراسیون فوتبال و سایر داراییهایش را به حراج بگذارد شاید بتواند کمتر از نیمی از این پول را تامین کند!
سازمان لیگ نهادی سودآور یا یک بنگاه اقتصادی نیست. فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ به فوتبال و جوانان این کشور خدماتی تقریبا رایگان ارایه میدهند تا جوانان را از آسیبهای اجتماعی نظیر اعتیاد، بزهکاری و ... دور نگه دارد. اگر فقط مسابقه تیمهای پرسپولیس، استقلال، تراکتورسازی، سپاهان و ذوب آهن با حریفانشان را مدنظر قرار بدهید خواهید دید که در زمان برگزاری این مسابقات چه جمعیتی از جوانان و اقشار مختلف مردم سرگرم فوتبال میشوند و از ناهنجاریهای اجتماعی دوری میکنند.
گفته میشود قرار است مسئولان مالیاتی بعد از حضور در فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ فوتبال به سراغ سایر فدراسیونهای ورزشی از جمله والیبال، بسکتبال، کشتی و... بروند و از آنها نیز مالیات بر ارزش افزوده طلب کنند!
اگر این خبر درست باشد و برفرض کار مسئولان مالیاتی کشور مبنای قانونی هم داشته باشد اما واقعیت آن است که این قانون با حقیقتهای موجود جامعه ورزش همخوانی ندارد. بنابراین دولتمردان و مسئولان ارشد کشور باید به فکر اصلاح چنین قانونی باشند که از فدراسیونها، سازمانهای لیگ و باشگاههای ورزشی مالیات گرفته شود. دولت باید میلیاردها تومان هزینه کند تا شاید یک دهم شادی اجتماعی از یک پیروزی ورزشی در میادین بینالمللی و حتی داخلی را بتواند در جامعه به وجود آورد! پس حالا که ورزش دارد با تلاش مسئولانش چنین خدمت بزرگی را به جامعه میکند نباید با گذاشتن موانع بزرگی مانند پرداخت مالیات بر ارزش افزوده زمینهساز تعطیلی آن را فراهم کرد.
همانطوریکه برخی مالیاتها در بخشهای مختلف تولیدی باعث شده که بنگاههای زودبازده و تولیدی را به تعطیلی بکشاند و منجر به افزایش بیکاری در جامعه شده است اگر در ورزش و فوتبال هم بخواهند چنین مالیاتهایی اخذ کنند نتیجهاش تعطیلی فوتبال و ورزش و افزایش ناهنجاریهای فراوان در جامعه خواهد بود.
دولتمردان و مسئولان ارشد کشور باید قبل از وقوع چنین فاجعهای در جامعه ورزشی راهکاری را در نظر بگیرند و بدانند که با تولید ورزشکاران و فوتبالیستهای درجه اول در کشور حتی میتوان به اقتصاد کشور به طور غیرمستقیم کمک کرد.
اگر بتوانیم در فوتبال ستارههایی مثل علی دایی، علی کریمی، فرهاد مجیدی، مهدی مهدویکیا، احمدرضا عابدزاده و.... تولید کنید در آنصورت این ورزشکاران ضمن اینکه میتوانند مودیان نمونه مالیاتی برای کشور شوند امکان حضور در خارج از کشور و ارزآوری را هم پیدا میکنند.
بارها در خبرها خواندهایم که علی دایی یک مودی نمونه مالیاتی است و مورد تقدیر قرار گرفته اما اگر بخواهیم از سازمانهای لیگ و فدراسیونهای ورزشی مالیات مستقیم بگیریم زمینه تولید ستارهها در ورزش ایران را متوقف کردهایم و دیگر ورزش توانایی مقابله با ناهنجاریهای اجتماعی را پیدا نمیکند بلکه خودش هم تعطیل میشود و شاهد دلزدگی و بیکاری جوانان و نوجوانان از حضور در میادین ورزشی خواهیم بود.
اکنون بهتر است تعریف مالیات در ابتدای این مقاله را در ذهنتان مرور کنیم مالیات هزینهای است که برای افزایش بهرهوری در کشور پرداخت میشود اما واقعا دریافت این پول از ورزش باعث افزایش بهرهوری در جامعه خواهد شد؟! یا اینکه دریافت چنین مالیاتی خسارتهای سنگینی در بخش فرهنگی و اجتماعی ایجاد میکند.
باشگاههای ما اکنون به خاطر بدهی به بازیکنان و مربیان داخلی و خارجی به مرز ورشکستگی رسیدهاند، تیمهای پرهوادار ما مثل تراکتورسازی، ملوان تهدید به کسر امتیاز شدهاند. آیا با این شرایط انصاف است که آخرین نفسهای این فوتبال نحیف را با اخذ مالیات گرفت و میلیونها هوادار فوتبال را از تنها دلخوشیشان جدا کرد؟ در واقع گرفتن مالیات از ورزش مانند گرفتن مالیات بیشتر از افراد کم درآمد جامعه است که شاید بتوان گفت ارزانترین و سالمترین تفریح این روزهایشان فوتبال و ورزش است وگرنه افراد ثروتمند جامعه که انواع و اقسام تفریحها و سرگرمیهای هیجان انگیز را در اختیار دارند.
این در حالی است که در کشورهای حوزه خلیج فارس که حتی بازیکن برای تیمهای باشگاهیشان به اندازه کافی ندارند چه برسد به تماشاگر میلیاردها دلار برای فوتبال و ورزش خود هزینه میکنند تا شاید بتوانند در حوزه ورزش و فوتبال حرفی برای گفتن داشته باشند آن موقع ما حتی دولت میخواهد از اندک درآمد باشگاههای ما که از بخش خصوصی حاصل میشود هم در ورزش و فوتبال با گرفتن مالیات درآمدزایی کند!