زنگ خطر بی آبی در کشور به صدا درآمد
علیرضا دائمی- قائم مقام وزیر نیرو در روزنامه شرق نوشت: در نیمه دوم
قرن بیستم موضوع افزایش گازهای گلخانهای و نظریه تغییر اقلیم از سوی برخی
از دانشمندان مطرح شد. پیشبینی شد که جهان با چالش جدیدی از رویدادهای
جدی مواجه خواهد شد.
خشکسالیهای ممتد و طولانی به
همراه وقوع سیلابهای بزرگ مخرب، افزایش گرمای زمین و نهایتا تغییرات
وضعیت جهانی در تمرکز جمعیت، رخداد مهاجرتهای بزرگ و حوادث غیرمترقبه در
مناطق مختلف کشور پیامدهای تغییر اقلیم خواهد بود. از سالهای پایانی قرن
بیستم زنگ خطر مراکز علمی جهانی به ساکنان زمین به صدا درآمد و نهادهای
بینالمللی به شکلهای جدیتری به چارهاندیشی پرداختند. تغییر اقلیم از
نظریه به واقعیت انکارناپذیر تبدیل شد و انسان از اثرات آن بهشدت آسیب
دید.
بسیاری از مناطق جهان با خشکسالی و اثرات آن
مانند خالی از سکنهشدن روستاها مواجه شدند و همزمان نیز سیلابهای مخربی
در نواحی دیگری روی داد. نشستها و همایشهای جهانی نظیر کنفرانس ریو از دو
دهه پیش و در ادامه آن کنفرانس جهانی تغییر اقلیم در پاریس و مراکش در
سالهای ٢٠١٥ و ٢٠١٦ میلادی با حضور صدها نفر از رؤسای جمهور یا معاونان
آنها برنامههای جامعی را برای سازگاری با تغییر اقلیم ارائه دادند و
کشورها متعهد شدند که با اجرای برنامههایی از میزان انتشار گازهای
گلخانهای بکاهند. در همین دوره زمانی در کشور ایران شاهد چهار رویداد در
مباحث تغییر اقلیم هستیم:
١- متوسط میزان بارندگی کشور حدود ٢٠ درصد کاهش یافته؛ بهگونهایکه متوسط بلندمدت از ٢٥٠ به ٢١٠ میلیمتر در سال تقلیل یافته است.
٢-
در دو دهه اخیر براساس سنجشهای صورتگرفته پهنه سرزمینی کشورمان به صورت
متوسط ١,١ درجه سانتیگراد گرم شده است و براساس پیشبینیهای انجامشده تا
دهه آینده این میزان به دو درجه افزایش خواهد یافت. با توجه به اثرات
مستقیم درجه حرارت بر تبخیر، حدودا ٣٠ میلیارد مترمکعب در سال به حجم
تبخیر افزوده خواهد شد.
٣- بررسیهای
سازمانهای علمی جهان حاکی از آن است که ایران در محدوده مناطقی است که در
سالهای پیشرو به دلیل تغییرات اقلیمی بیش از ١٥ درصد از عملکرد تولیدی
محصولات کشاورزی آن کاسته خواهد شد.
٤-
براساس برنامهها و چشمانداز مصوب کشور جمعیت کشور تا افق ١٤٢٠ به ١٠٦
میلیون نفر خواهد رسید؛ بنابراین حدود ٣٢ درصد ساکنان پهنه سرزمینی افزایش
خواهند یافت.
در صورت ادامه روند موجود تغییرات آبوهوایی میزان
منابع آب تجدیدپذیر کشور از ١٣٠ میلیارد به ٧٠ میلیارد مترمکعب کاهش خواهد
یافت و همچنین از عملکرد محصولات کشاورزی نیز ١٥ درصد کاسته خواهد شد و این
در حالی است که رشد جمعیت کشور ٣٢ درصد پیشبینی شده است؛ بنابراین مدیریت
تأمین و مصرف آب، غذا و انرژی در آیندهای نهچندان دور در منطقه و
بهویژه در کشور از مباحث مهمی خواهد بود که توجه به آن و تعیین مسیر برای
رفع مشکلات ناشی از کمبودها ضروری خواهد بود. ادامه روند فعلی تأمین و مصرف
آب، غذا و انرژی در کشور بهویژه اختصاص یارانه به مصرف بیشتر این
مؤلفهها بهطور بدیهی نمیتواند راهحل مقبولی برای پایداری اقتصاد کشور و
تابآوری منابع و مصارف در سطح ملی باشد؛ بنابراین تغییر الگوهای تولید،
توزیع و مصرف منابع سهگانه آب، غذا و انرژی چالش مهم دهههای پیشرو خواهد
بود و مدیریت آن از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در
مصرف انرژی، براساس آمار انتشاریافته از سوی مراجع بینالمللی، کشور ایران
بالاترین ضریب شدت انرژی را در جهان دارد و در مقایسه با سایر کشورهای
جهان نسبت مصرف انرژی به تولید ناخالص ملی کشورمان چند برابر است. در
انتشار گازهای گلخانهای کشورمان به دلیل استفاده بیش از حد از سوختهای
فسیلی جزء ١٠ کشور رتبه اول در جهان محسوب میشود و این روند به صورت
فزاینده ادامه دارد. در مصارف آب کشاورزی نیز بیشترین میزان آب بدون توجه
به کمبودها و رعایت الگوی مصرف بهینه و الگوی کشت مناسب در ایران استفاده
میشود. براساس آمار سازمان جهانی غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد بهرهوری
مصرف یک مترمکعب آب به ازای یک مترمکعب محصولات کشاورزی در ایران نسبت به
متوسط جهانی دو برابر است. حدود ٩,٢٧ میلیارد مترمکعب آب ناشی از ضایعات
کشاورزی در مرحله برداشت تا قبل از مصرف محصولات کشاورزی بهدلیل بستهبندی
و نحوه ارائه به بازار هدر میرود. تمامی آمار و اطلاعات و شواهد
انتشاریافته از سوی مراجع ملی و بینالمللی حاکی از مصرفگرایی و توجه
نکردن به پایداری و تابآوری اقتصاد آب و انرژی است. سهم یارانه غیرنقدی
اختصاصیافته به آب و انرژی براساس گزارش سازمان برنامه و بودجه در سال بیش
از ٣٠٠ هزار میلیارد تومان است.
...این در شرایطی است که
کشور برای طی مراحل توسعه، ارتقای سطح زندگی مردم و ایجاد سالانه حدود یک
میلیون شغل جدید، نیاز به این سرمایه دارد. بنابراین حل مشکلات آب، انرژی و
تأمین غذا، از محورهای مهم برنامه دولت برای آینده پیشروست. دولت باید
برنامه کاهش شدت انرژی و مصرف بیرویه آب را با استفاده از تمامی مؤلفههای
ممکن به اجرا بگذارد و از آن صیانت کند. مهمترین مؤلفههای بهرهوری در
آب و انرژی به شرح زیر است:
١-
اطلاعرسانی و فرهنگسازی در تمام لایههای اجتماعی، شامل سیاستگذاران،
تصمیمسازان، نهادهای اجتماعی و یکایک مردم شریف کشورمان برای آشنایی و
نهادینهشدن رعایت اخلاق اجتماعی قابلقبول در مصرف آب و انرژی و مبارزه با
مصرفگرایی ضروری است. نقش رسانه و شبکههای اجتماعی دراینباره بسیار
حائز اهمیت است.
٢- کاهش تلفات در
تأمین، توزیع و انتقال آب و انرژی؛ دولت اعتباراتی را که صرف توسعه تأسیسات
میکند باید با قاطعیت برای کاهش تلفات و افزایش بهرهوری هزینه کند.
تأسیساتی
که با زحمات زیاد و صرف هزینه گزاف ساخته شده است، با بهرهوری پایین به
کار گرفته میشود. بنابراین اثرگذاری آن در حل مشکلات جامعه کم بوده و
نتیجه لازم حاصل نمیشود.
٣- ابزار
اقتصادی و تعرفه آب و انرژی و عدم تعادل بین هزینه تمامشده و تعرفه تکلیفی
از مباحث مهم دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد. یارانه آب و انرژی
در مصارف شهری و کشاورزی به شکل نامتوازنی توزیع میشود. بدون استفاده از
ظرفیتهای تعرفهای و اصلاح قیمتها نباید در انتظار تحولی جدی در کاهش
مصرف و افزایش بهرهوری آب و انرژی باشیم چراکه با اختصاص یارانه به آب و
انرژی عملا به مصرفگنندکان علامت مصرف بیشتر حاملهای انرژی داده میشود.
٤-
درصورتیکه بهای آب و انرژی اصلاح شود، استفاده از ابزار کاهنده در محل
مصرف نیز میتواند در جلوگیری و اصلاح الگوی مصرف مؤثر باشد. طبعا مادامی
که آب و انرژی بهلحاظ اقتصادی کالایی کمارزش در جامعه قلمداد شوند،
نباید انتظار اصلاح رویه مصرف با هزینهسازی و استفاده از تجهیزات کاهنده
را داشته باشیم.
٥- امروز در جهان
استفاده از آب خاکستری و مصرف مجدد پساب برای اموری نظیر آبیاری فضای سبز و
شستوشوی فضای عمومی بسیار رایج است. حتی در کشورهایی با بارش و منابع
آبی کافی نیز دولتها ضوابطی برای مصارف مجدد آب از طریق تصفیه فاضلاب
ارائه کردهاند. پساب میتواند بخش بسیاری از مصارف را پوشش داده و تهدید
منابع آبی بهلحاظ کمی و کیفی را کاهش دهد.
بهکارگیری
پنج مؤلفه یادشده میتواند برنامه برونرفت از چالشهای مدیریت منابع آب و
انرژی باشد. امید است دولتمردان و تمامی اقشار جامعه توجه ویژهای به حفظ
منابع آب و انرژی و زمین برای نسل آینده داشته باشند.