| |
رفتن به آمریکا و قبولشدن در لاتاری، تبدیل به فرصتی برای شروع زندگی از صفر شده است؛ زندگیای که برای مردم کشوری که بسیاری از آنها حالا در سراشیبی منفی به سر میبرند، نوعی فرصت است.
شرق: «لاتاری آمریکا»؛ عبارتی دوکلمهای که برای عده زیادی نمادی برای نزدیکشدن به یک رؤیاست؛ یعنی رفتن به کشوری که آن را مهد آزادی میدانند، جایی برای ساخت یک زندگی که در کشورشان از آنها دریغ شده است.
از سال ۱۳۹۱ ایران رسما در فهرست کشورهای واجد شرایط شرکت در لاتاری قرار گرفت و سالانه سه هزار تا هفت هزار نفر از طریق آن پاسپورت آمریکا دریافت میکنند. حالا نیز کمتر از ۱۰ روز تا شروع ثبتنام باقی مانده و کسانی به این امید که این بار نوبت آنها شود، در حال تکمیل مدارک خود و ثبتنام در این قرعهکشی هستند. رفتن به آمریکا و قبولشدن در لاتاری، تبدیل به فرصتی برای شروع زندگی از صفر شده است؛ زندگیای که برای مردم کشوری که بسیاری از آنها حالا در سراشیبی منفی به سر میبرند، نوعی فرصت است.
در یکی از سایتهای مؤسسات مهاجرتی مرتبط با لاتاری، روزشماری آبیرنگ قرار دارد که بالای آن بزرگ نوشته شده است: «ثبتنام لاتاری گرینکارت ۲۰۲۷» و در پایین به ثانیه و روز، مدت باقیمانده تا شروع ثبتنام در سایت نشان داده میشود. افراد زیادی هستند که حالا چشم به این روزشمار دوختهاند؛ بعضی در تقویم شروع ثبتنام را برای خود ثبت کردهاند و برخی نیز مثل هر سال در حال بیرونکشیدن فایل مدارک خود از کامپیوتر برای ثبتنام هستند.
برای این جمعیت حداقل ۷۰۰ هزار نفری، روزشمار لاتاری نمادی از نزدیکشدن به یک هیجان است؛ هیجانی برای بهدستآوردن یک جایزه بزرگ؛ جایزهای که زندگیشان را عوض میکند. برای بسیاری از این افراد، «امید به لاتاری» جایگزین دیگر ناامیدیهایشان است؛ ناامیدی از خرید خانه، ناامیدی از یک شغل خوب، ناامیدی از شرایطی آرام و ناامیدی از رسیدن به روزی روشنتر از روزهای فعلی.
طبق آمار وزارت خارجه آمریکا و رصدخانه مهاجرت ایران، در سال ۲۰۲۵ نزدیک به ۶۸۰ هزار ایرانی در لاتاری ثبتنام کردند. همینطور طبق آمار در پنج سال اخیر ایران رتبه اول در تعداد برندگان لاتاری در آمریکا را دارد و میانگین چهارهزارو ۸۰۰ تا ششهزارو ۲۰۰ نفر سالانه از ایران به آمریکا پذیرش میشوند.
این عدد در شرایطی است که محدودیتهایی مثل ظرفیت پایین سفارتخانههای آمریکا در اطراف ایران که شامل کشورهای ترکیه، ارمنستان و امارات میشود، قرارگرفتن ایران در فهرست کشورهای حامی تروریسم توسط آمریکا و تحریمهای گسترده بانکی و مالی، شانس مصاحبه بیشتر شرکتکنندگان ایرانی در لاتاری را پایین آورده است و این محدودیتها پیشبینی میشود سال به سال بیشتر شوند.
بااینحال، پیشبینی میشود در لاتاری سال ۲۰۲۶ این عدد به بیش از ۸۰۰ هزار نفر برسد. با نگاهی به آمارها، از سال ۲۰۲۰ تعداد شرکتکنندگان ایرانی در لاتاری از ۵۵۰ هزار نفر به ۶۸۰ هزار نفر رسیده و برآورد میشود امسال به عدد ۸۰۰ هزار نفر برسد. در همین بازه زمانی طبق آمار، از سال ۲۰۲۰ تا امسال تورم ایران از ۳۶.۴ درصد به ۴۲.۴ درصد رسیده و چهار سال متوالی است که تورم بالای ۴۰ درصد است؛ عددی که باعث شده در بازه زمانی ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۴ قدرت خرید ایرانیان ۵۰ درصد کاهش یابد.
همینطور نرخ بیکاری جوانان در این بازه زمانی همیشه بالای ۲۰ درصد بوده است. «کوین هریس»، استاد دانشگاه کالیفرنیا و پژوهشگری که درباره مهاجرت ایرانیان تحقیقهای زیادی انجام داده، در مقالهای که سال ۲۰۲۳ نوشته است، مهاجرت ایرانیان را «نوعی عملگرایی بیرحمانه در برابر فشارها و نابرابریهای اقتصادی» نامیده؛ عملی که وجود نرخ پایین هشت تا ۱۰درصدی قبولی در لاتاری، ناشی از تداوم فاصله طبقاتی و بحرانهای اقتصادی در سالهای متوالی است. به عبارتی، گویی مهاجرت برای ایرانیان نوعی پل برای رفتن به سوی ثبات و فرار از تورم و وضعیت اقتصادی ویرانگر فعلی است.
هر عکس ۳۰۰ هزار تومان
شرایط ثبتنام در لاتاری خاص نیست؛ هرکسی خود میتواند در سایت ثبتنام کند و با تکمیل فرمها، کد تأیید را دریافت کند. اما این روند ساده نیازمندیهایی دارد که تأمین آنها شرایط را خاص میکند. یکی از این نیازمندیها مربوط به عکسی است که در فرم خود بارگذاری میکنید؛ عکسی که اگر تأیید نشود، حتی در صورت قبولی در قرعهکشی شما فرصت حضور در سفارت برای مصاحبه را از دست میدهید.
«علی» عکاسی که در خیابان ستارخان آتلیهای کوچک دارد، در حال تدوین عکسی است که اتفاقا برای لاتاری گرفته شده: «یک ماه پیش از فرصت ثبتنام در سایت لاتاری، مراجعه مردم برای گرفتن عکس زیاد میشود. یک خانمی هست که هر سال میآید عکس میگیرد و همیشه قول میدهد اگر اسمش دربیاید به کل محله شیرینی بدهد».
این خانم امسال نیز آمده، اما پول بیشتری نسبت به سالهای گذشته برای عکس پرداخت کرد: «او هم خودش عکس میگیرد، هم خواهران و خواهرزادگانش و هزینه عکس آنها را نیز پرداخت میکند، چون آنها با اصرار او در لاتاری ثبتنام میکنند. امسال هزینه هر عکس ۲۵۰ هزار تومان است، برای آنها بیش از دو میلیون تومان شد که نسبت به سال گذشته جهش بزرگی است».
در خیابان شریعتی نیز یکی از آتلیهها، عکس برای شرکت در لاتاری میاندازد. «حسین» از کاسبان قدیمی محل است و قیمت عکس لاتاری را ۳۰۰ هزار تومان میگوید: «هر سال به شکل طبیعی رشد میکند، سال پیش ۲۰۰ هزار تومان بود و حالا ۳۰۰ هزار تومان شده است».
او از رشد هرساله افرادی که برای لاتاری عکس میاندازند، میگوید: «هزینه عکس هر سال بیشتر میشود. امسال مخصوصا در دو هفته اخیر روزی سه تا چهار نفر برای عکس لاتاری مراجعه میکنند».
وکیل ۳هزار دلاری اما قلابی
«ما سه سال پیش در لاتاری ثبتنام کردیم و اسممان درآمد، اما دعوت به مصاحبه نشدیم»؛ این را «زینب» میگوید که حالا دیگر میلی به رفتن و ثبتنام در لاتاری ندارد: «بعد از اعتراضات ۱۴۰۱ احساس ناامیدی زیادی داشتیم و فکر میکردیم شاید اگر برویم در جای دیگری و از صفر شروع کنیم میتوانیم شرایط بهتری داشته باشیم. برای زندگی در شرایط اجتماعی و سیاسی بهتر، قصد رفتن داشتیم».
او لاتاری را به علت شرایطی که به برندگان میدهند بهترین راه برای این شروع دوباره میداند: «با قبولی در لاتاری شهروند آمریکا میشویم و اجازه کار پیدا میکنیم؛ در نتیجه بسیاری از مشکلاتی را که مهاجران به شکل معمول دارند نداریم».
«زینب» میگوید تا پیش از آن حتی به رفتن فکر نیز نمیکردند: «همسرم پس از اینکه نام ما درآمد، برای دریافت پاسپورت اقدام کرد. آن موقع خیلیها به سراغ مؤسساتی که کارراهبنداز بودند، میرفتند. به ما هم گفته شد اگر به یک وکیل که در آمریکاست اما در سفارتهای اطراف ایران روابطی دارد سه هزار دلار بدهیم میتواند کمک کند تا پرونده ما در فهرست جلوتر بیاید و شانس قبولی بیشتر شود. اما ما ترسیدیم پول را بدهیم اما اتفاقی نیفتد».
در انتظار رفتن
«ساغر» ۲۰ سال دارد، خانواده او از پیش از به دنیا آمدنش هر سال در لاتاری شرکت میکردند: «برای خانواده ما ثبتنام در لاتاری یک کار هرساله است. البته تا امسال که دیگر با ریاستجمهوری ترامپ فکر کردیم شانسی نداریم».
این ثبتنام به علت عکاسبودن یکی از اعضای خانواده و بلدبودن پرکردن فرمهای مربوطه، کاری کمهزینه است: «عکس را خودمان میگرفتیم و فرمها را خودمان پر میکردیم. انگیزه خانواده ما نیز همیشه رفتن به یک فضای جدید و شروعی دوباره بود».
برای خود او نیز از کودکی تا به حال انگیزههای مختلفی برای شرکت در لاتاری وجود داشته است: «مدرسه که میرفتم با دیدن تصاویر مدارس آمریکا همیشه دوست داشتم در فضایی مثل آن مدارس تحصیل کنم. مدتی نیز مسئله حجاب برایم مطرح شد و بعد از اعتراضات سال ۱۴۰۱ آزادیهای سیاسی و اجتماعی انگیزه شخصی من برای ثبتنام لاتاری شد».
ریجکتشدن و سنگینی بدهیها
«حسین» دانشجوی ارشد رشته مهندسی برق در یکی از دانشگاههای تهران است؛ دانشجویی که آرزو داشت در کشوری دیگر در همین رشته تحصیل کند. «حسین» قربانی یکی از وکلای مهاجرتی شده که در زمینه لاتاری فعالیت میکنند: «چند سال پیش در لاتاری برنده شدم، خیلی هم غیرمنتظره بود، چون اولین سالی بود که در لاتاری ثبتنام میکردم».
پس از برندهشدن، او دعوت به مصاحبه در سفارت آمریکا در شهر آنکارای ترکیه شد: «آنجا از طریق یکی از افرادی که در هتل با او دوست شدیم، با یک وکیل آشنا شدیم. این وکیل، پرونده چند نفر دیگر از ایرانیانی را که در آن زمان برای مصاحبه سفارت آمریکا دعوت شده بودند، در دست داشت. میگفتند این وکیل که ساکن آمریکاست، آشنایانی در سفارت دارد و میتواند پذیرش را آسانتر کند. یکی از مستخدمان هتل که ایرانی بود هم او را میشناخت و میگفت افرادی را میشناسد که با کمک او توانستند به آمریکا بروند».
با این تعاریف، «حسین» نیز برای کمکگرفتن از او از خانواده و دوستانش پول قرض گرفت: «از ما نزدیک چهار هزار دلار میخواست. پول اضافهای هم میخواست که وقتی وارد آمریکا شدیم برای پیداکردن کار و خانه کمکمان کند که البته ما نتوانستیم آن پول را جور کنیم».
«حسین» میگوید از طریق یکی از افرادی که مثل او در هتل منتظر وقت سفارت بودند، پول را به وکیل رساند: «در تمام مدت از طریق واتساپ با من در ارتباط بود. اول از طریق دیگران و بعد به صورت مستقیم با خودم صحبت کرد. پول را نیز یکی از دوستانم در هتل به حساب او واریز کرد و من مدارکم را برای آن وکیل فرستادم». اما پس از اینکه او به مصاحبه رفت و تستهای لازم را داد، نتیجه برخلاف امید و قولهای آن وکیل شد: «ریجکت شدم. خود آن وکیل نیز به من اطلاع داد و عذرخواهی کرد، اما نه پولم را برگرداند و نه حتی پس از اینکه من اعتراض کردم جواب پیامهایم را داد».
پس از مدتی نیز «حسین» متوجه شد آن اکانتی که با آن توانسته بود با وکیل ارتباط بگیرد، پاک شده است. ایرانیانی که در هتل مشوق او بودند دیگر جواب ندادند و تنها اظهار تأسف کردند: «پول وکیل، هزینه اقامت در هتل و پول تست پزشکی و هزینههای سفارت را من از خانواده و دوستانم قرض گرفته بودم. قرار بود با کار در آمریکا پولها را پس بدهم، اما نشد و وقتی برگشتم با یک ناامیدی بزرگ و بدهی هنگفت بازگشته بودم».
برای زندگی بهتر
«پریسا» در سالهای اخیر از طریق لاتاری توانسته است با دو فرزند و همسرش به آمریکا برود: «ما اصلا به لاتاری فکر نمیکردیم. یک روز قبل از پایان مهلت ثبتنام در یک میهمانی در خانه یکی از همکارانمان، درباره لاتاری صحبت شد و همسرم گفت ما هم ثبتنام کنیم و رفتیم عکس انداختیم و ثبتنام شدیم».
نام همسر او بهعنوان برنده لاتاری آمریکا اعلام شد: «پس از اعلام نتایج، از ترس اینکه اشتباهی نکنیم که باعث شود شانسمان از بین برود، به یکی از مؤسسات مهاجرتی مراجعه کردیم و ۳۰ میلیون تومان نیز به این مؤسسه دادیم. اما این مؤسسه برای ما سودی نداشت و تنها یک فرم را برای ما پر کرد که فرم مهمی نیز نبود. در آن مؤسسه حتی جواب سؤالات ما را نمیدانستند. برای مثال یکی از پسران من مشمول سربازی بود و کسی در آن مؤسسه مهاجرتی نمیدانست باید برای اینکه بتوانیم او را ببریم چه کار کرد».
«پریسا» که اصلا انتظار برندهشدن را نداشت، میگوید که این مهاجرت برای آنها فرصتهای زیادی ساخته است: «در شرایط اقتصادی و اجتماعی نامناسب ایران من و همسرم هر دو کارمند بودیم و دو فرزند نیز داشتیم و فکر نمیکردیم با این شرایط بتوانیم برای این دو بچه زندگی خوبی بسازیم. ما برای یک زندگی بهتر رفتیم و حالا در آمریکا آینده را روشنتر میبینیم».