جامجم:عروس جوان که با انگیزهای نامعلوم خواهرشوهرش را قربانی اسیدپاشی کرده بود، بزودی در دادگاه به دفاع از خود میپردازد.
ساعت ۹ صبح ۲۴ آبان سال ۹۵ اسیدپاشی در طبقه سوم آپارتمانی در خیابان ۳۰ متری اول افسریه به پلیس گزارش شد.
ماموران کلانتری با حضور در آنجا مشاهده کردند زنی ۲۳ ساله به نام فاطمه و همسر برادرش به نام الهام با اسید دچار سوختگی شدهاند. در ادامه آن دو به بیمارستان مطهری منتقل شدند.
ماموران ابتدا به تحقیق از فاطمه پرداختند که وی به افسر بازجو گفت: در خانه برادرم مهمان بودم و شب همانجا ماندم. ناگهان متوجه شدم عروسمان در حال خفه کردن من است، با او گلاویز شدم، اما در یک لحظه رویم اسید پاشید. با توجه به اظهارات قربانی اسیدپاشی، ماموران با هماهنگی قضایی خانه عروس خانواده را مورد بررسی قراردادند که ظرفی حاوی اسید و لباسهایی که با اسید سوخته بود را کشف کردند. بعد از چند هفته که حال عروس اسیدپاش بهتر شد او مورد تحقیقات قضایی – پلیسی قرار گرفت و هر بار هم مدعی بود مردی غریبه واردخانهشان شده و بعد از اسیدپاشی روی آنها متواری شده است.
اما شواهد و مدارک موجود در پرونده حکایت از آن داشت که این زن دست به اسیدپاشی زده، اما معلوم نبود او با چه انگیزهای دست به این کار زده است. این در حالی بود که کارشناسان پزشکی قانونی سلامت روانی عروس اسیدپاش را تائید کرده بودند.
با گذشت بیش از یک سال از این اسیدپاشی هولناک که صدمات زیادی را به دختر جوانی که دانشجوی ترم آخر رشته صنایع بود وارد کرده بود، او به شعبه هشتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران آمد و خواستار مجازات قصاص برای عروس اسیدپاش شد و گفت: زمانی که اسیدپاشی رخ داد من شش ماه از جشن نامزدیام گذشته بود. قرار بود تا چند وقت دیگر عقد کنم و به خانه بخت بروم. در آن مدت عروسمان مدام بیدلیل به من نیش و کنایه میزد و نسبت به زندگیام حسادت میکرد. او مرا قربانی اسیدپاشی کرد. میخواهم او قصاص شود چرا که صدماتی که به من وارد کرده خیلی زیاد است. این زن سنگدل زندگی و آیندهام را از من گرفت.
عروس خانواده نیز در جریان آخرین جلسه بازجویی به قاضی رضوانی گفت: من اسیدپاشی را قبول ندارم. دلیلی نداشت چنین کاری انجام دهم. آن روز خواهرشوهرم کنار دختر ۹ ماههام خوابیده بود. اگر چنین کاری میکردم، جان فرزندم هم به خطر میافتاد. آن روز به گمان اینکه همسایهمان پشت در خانه است، در را باز کردم و به سمت سرویس بهداشتی رفتم. چند لحظه بعد صدای جیغ و فریادهای خواهرشوهرم را شنیدم. سراسیمه به سمت اتاق بازگشتم. دیدم مردی که صورت خود را پوشانده روی او اسید پاشید. مرد غریبه مرا اسیدپاشیهم هدف اسیدپاشی قرار داد و متواری شد.
ماموران کلانتری با حضور در آنجا مشاهده کردند زنی ۲۳ ساله به نام فاطمه و همسر برادرش به نام الهام با اسید دچار سوختگی شدهاند. در ادامه آن دو به بیمارستان مطهری منتقل شدند.
ماموران ابتدا به تحقیق از فاطمه پرداختند که وی به افسر بازجو گفت: در خانه برادرم مهمان بودم و شب همانجا ماندم. ناگهان متوجه شدم عروسمان در حال خفه کردن من است، با او گلاویز شدم، اما در یک لحظه رویم اسید پاشید. با توجه به اظهارات قربانی اسیدپاشی، ماموران با هماهنگی قضایی خانه عروس خانواده را مورد بررسی قراردادند که ظرفی حاوی اسید و لباسهایی که با اسید سوخته بود را کشف کردند. بعد از چند هفته که حال عروس اسیدپاش بهتر شد او مورد تحقیقات قضایی – پلیسی قرار گرفت و هر بار هم مدعی بود مردی غریبه واردخانهشان شده و بعد از اسیدپاشی روی آنها متواری شده است.
اما شواهد و مدارک موجود در پرونده حکایت از آن داشت که این زن دست به اسیدپاشی زده، اما معلوم نبود او با چه انگیزهای دست به این کار زده است. این در حالی بود که کارشناسان پزشکی قانونی سلامت روانی عروس اسیدپاش را تائید کرده بودند.
با گذشت بیش از یک سال از این اسیدپاشی هولناک که صدمات زیادی را به دختر جوانی که دانشجوی ترم آخر رشته صنایع بود وارد کرده بود، او به شعبه هشتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران آمد و خواستار مجازات قصاص برای عروس اسیدپاش شد و گفت: زمانی که اسیدپاشی رخ داد من شش ماه از جشن نامزدیام گذشته بود. قرار بود تا چند وقت دیگر عقد کنم و به خانه بخت بروم. در آن مدت عروسمان مدام بیدلیل به من نیش و کنایه میزد و نسبت به زندگیام حسادت میکرد. او مرا قربانی اسیدپاشی کرد. میخواهم او قصاص شود چرا که صدماتی که به من وارد کرده خیلی زیاد است. این زن سنگدل زندگی و آیندهام را از من گرفت.
عروس خانواده نیز در جریان آخرین جلسه بازجویی به قاضی رضوانی گفت: من اسیدپاشی را قبول ندارم. دلیلی نداشت چنین کاری انجام دهم. آن روز خواهرشوهرم کنار دختر ۹ ماههام خوابیده بود. اگر چنین کاری میکردم، جان فرزندم هم به خطر میافتاد. آن روز به گمان اینکه همسایهمان پشت در خانه است، در را باز کردم و به سمت سرویس بهداشتی رفتم. چند لحظه بعد صدای جیغ و فریادهای خواهرشوهرم را شنیدم. سراسیمه به سمت اتاق بازگشتم. دیدم مردی که صورت خود را پوشانده روی او اسید پاشید. مرد غریبه مرا اسیدپاشیهم هدف اسیدپاشی قرار داد و متواری شد.
آخرین اظهارات این متهم در دادسرای جنایی تهران اخذ و پرونده او با صدور کیفرخواست به اتهام اسیدپاشی به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد تا بزودی پای میز محاکمه بایستد.