کد خبر: ۵۱۵۷۰۶
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۳ - ۲۹ فروردين ۱۳۹۷

چرا دختران فرار می‌کنند؟

رویداد 24 نوشت: لیلا ارشد، مددکار اجتماعی زنان و کودکان درباره علل افزایش آمار دختران فراری گفت: ما قوانین حمایتی برای کودکان و زنان نداریم. این خلأ قانون باعث می‌شود وقتی فردی با 123 به‌عنوان اورژانس اجتماعی تماس می‌گیرد، از سوی بهزیستی مداخلات جدی صورت نگیرد. همچنین از دخترانی که خانه را ترک می‌کنند از آنها حتی در خانه‌های سلامت حمایت کافی و موردنیاز صورت نمی‌گیرد.

آمار 3 هزار دختر فراری در 6 ماه نخست سال 96 و راه‌اندازی 23 خانه سلامت برای این دختران در سال جدید حاکی از افزایش آمار جوانانی است که از خانه خود برای همیشه بیرون می‌آیند.

رئیس اورژانس اجتماعی علت فرار دختران از خانه بد سرپرستی و خشونت در خانواده معرفی کرده است. اما نکته اینجاست که چرا باید فضای خانواده به مرحله‌ای برسد که دختران یا پسران فرار را بر هر راهکار دیگری ترجیح دهند. راهکاری که معلوم نیست با انتخاب آنچه سرنوشتی برای خود رقم می‌زنند.

چراکه به گفته لیلا ارشد، فعال حقوق زنان وقتی هنوز امنیت زنان و کودکان مقابل خشونت پشت در مجلس باقی‌مانده است، دیگر قانونی برای حمایت از جلوگیری آسیب اجتماعی دختران فراری وجود ندارد. این در حالی است که خانه‌های سلامت که زیر نظر بهزیستی فعالیت می‌کند نمی‌تواند کارایی لازم برای بازپروری و ایجاد زندگی تازه و سالم را فراهم کند.

لیلا ارشد، مددکار اجتماعی زنان و کودکان درباره علل افزایش آمار دختران فراری گفت: ابتدا باید بگویم، من عبارت فرار را برای این دختران و پسران درست نمی‌دانم. چون با بسیاری از این جوانان مصاحبه‌های طولانی داشتم و دریافتم که اکثر آنها اصلا تصور فرار از خانه نداشتند بلکه فقط می‌خواستند از مشکلاتی که در خانواده وجود دارد، رها شوند.

او افزود: دلایلی مانند فقر، اعتیاد، خشونت و... باعث می‌شود تا جوانان وقتی در خانه احساس امنیت، آرامش نکنند و ارتباط درست با والدین نداشته باشند. برای همین با تصور اینکه اگر خانه را ترک کنند دیگر با مشکلات درگیر نیستند و همه‌چیز درست می‌شود، از خانه بیرون می‌آیند.

ارشد ادامه داد: این مسئله هم یک دلیل دارد، اینکه ما به جوانان حقوق والدی، همسری را آموزش نمی‌دهیم و برای همین درصد خطا تربیت تا حد زیادی بالا می‌رود. درصورتی‌که این آموزش‌ها می‌تواند ابزاری برای مهارت‌های اجتماعی، فردی باشد. اینکه خود را بشناسند. محدودیت‌ها و نقاط قوت خود را بدانند و اینکه چگونه ارتباط فردی، اجتماعی، زناشویی، والدی داشته باشند. عدم آموزش باعث می‌شود والدین و فرزندان شرایط سختی را در خانواده تجربه کنند.

وی افزود: از سویی ما شاهد اطلاعات بی‌حدوحصر در فضای مجازی هستیم که باعث می‌شود دیگر جوانان ما هر شرایطی را به‌راحتی پذیرا نباشند و خانه را به امید اینکه همه مشکلات تمام می‌شود، رها کنند. آنها از پشت دیوار بلند بین خانواده و معضلات فضای جامعه خبر ندارند و وقتی بیرون می‌آید، خطرات آن را متوجه می‌شوند.

ارشد اشاره می‌کند: اما وقتی خانه را ترک می‌کنند در بهترین حالت در اختیار نیروی انتظامی، بهزیستی و اورژانس اجتماعی قرار می‌گیرند. در این شرایط رفتار مناسب که مورد انتظار است صورت نمی‌گیرد و از همان ابتدا بی‌احترامی و بداخلاقی‌هایی انجام می‌شود. سپس وقتی وارد خانه‌های سلامت می‌شوند در بسیاری مواقع با فاصله خیلی کوتاه با خانواده آنها تماس گرفته می‌شود و برای بازگشت به خانه اطلاع داده می‌شود.

او ادامه داد: ما به‌عنوان افرادی که در حوزه آسیب‌های اجتماعی کار می‌کنیم، هنوز نمی‌دانیم مکان خانه‌های سلامت که برای دختران و پسران فراری در نظر گرفته‌شده، کجاست. یعنی تنها پلیس و نیروی انتظامی در این مسئله مداخله می‌کند. مشخص است که این جوانان در مواجه با ماموران برخورد خوشایندی نمی‌بینند و در نهایت سریع به خانواده آنان نیز گزارش داده می‌شود.

این فعال حقوق زنان و کودکان گفت: در اکثر مواقع جوانی که برای اولین بار ریسک بالای ترک از خانه را پذیرفته است وقتی به خانه بازمی‌گردد، بازهم یعنی برای دومین بار خانه را ترک می‌کند. به همین دلیل اگر این دختران و پسران به خانواده بازگشت داده می‌شوند نباید آنها را رها کرد. بلکه همزمان باید به آنها آموزش خودشناسی، مهارت فردی، اجتماعی را یاد داد تا بتوانند با معضلات خانواده کنار آیند و برای آن راهکار پیدا کنند و زندگی خود را به بسازند.

وی افزود: اما نه‌تنها هنگام بازگشت به خانواده این آموزش‌ها به‌اندازه کافی داده نمی‌شود بلکه از خانواده نیز تعهدات و شرایط محکم و سخت برای منع آزار و اذیت فرزندانشان در خانه اعمال نمی‌شود و یا اینکه حتی برای والدین جلسات متعدد مشاوره‌ای و درمانی که به تغییر رفتار منجر شود، صورت نمی‌گیرد. با توجه به این شرایط که اتفاق تازه و متفاوتی بعد از بازگشت به خانه برای دختر و پسر رخ نمی‌دهد، آنها بعد از مدتی دوباره خانه و خانواده را رها می‌کنند.

ارشد تاکید کرد: برای بازگشت جوانان به خانواده باید سازوکارهای جدی و همچنین نظارت کامل صورت گیرد. اینکه مددکار اجتماعی ارتباط نزدیک با خانواده داشته باشد و در جریان امور زندگی قرار گیرد. به‌نوعی والدین اقتدار و پشتوانه‌ای برای فرزندانش احساس کنند تا نتوانند دوباره دست به خشونت یا رفتار نامناسب جسمی، روانی بزند. در این شرایط و وقتی خانواده موظف به درمان شود می‌توان امیدوار بود که اعضای آن بتوانند کنار هم زندگی کنند.

مدیر موسسه خانه خورشید درباره منشاء افزایش آمار دختران فراری گفت: ما قوانین حمایتی برای کودکان و زنان نداریم. این خلأ قانون باعث می‌شود وقتی فردی با 123 به‌عنوان اورژانس اجتماعی تماس می‌گیرد، از سوی بهزیستی مداخلات جدی صورت نگیرد. چون برای مداخله محدودیت‌هایی وجود دارد که اجازه کمک نمی‌دهد و یا اینکه برای حمایت لازم باید آنقدر پروسه بلندمدتی طی شود که در بیشتر مواقع اصلا به هدف نمی‌رسد. وقتی این موانع وجود دارد، والدین به‌راحتی می‌توانند هر طور بخواهند با فرزندان خود رفتار کنند و مسئول پاسخگویی هم به کسی یا نهادی نباشند. در این شرایط ما نیازمند قوانین حمایتی هستیم که سازمان بهزیستی و مددکار اجتماعی که بتواند در موارد گوناگون کاملا مداخله داشته باشد.

او ادامه داد: بیش از 10 سال است که لایحه قانون حمایت از کودک و خانواده در مجلس باقی‌مانده. آنقدر از این لایحه زمان می‌گذرد که نیاز به اصلاح و بازنویسی آن وجود دارد. بااین‌وجود هنوز اقدامی برای تصویب آن مشاهده نمی‌کنیم. از سویی هرچند ما عضو کنوانسیون حقوق کودکان شدیم اما قوانین ما اصلا نزدیک به آن نیست و همین موضوع مشکلاتی ایجاد می‌کند که در پیچیدگی مسائل امروز جامعه قابل‌حل نیست.

وی بیان کرد: در کنار خلأ قانونی و عدم آموزش خانواده‌ها در آموزش‌وپرورش نیز مشاوره برای دانش آموزان وجود ندارد. درصورتی‌که حضور مددکار اجتماعی در مدارس می‌توانند اعتماد دانش آموزان برای بازگو کردن مشکلات‌شان را فراهم و از بسیاری آسیب‌ها در آینده پیشگیری کند.

ارشد افزود: اما در مدارس نیز مددکار اجتماعی حضور ندارد که دانش آموزان به آنها اعتماد کنند و مشکلات خود را بازگو کنند یا اینکه از طریق رفتارهای پرخاشگرانه، نامتعادل و... کودکان و نوجوانان به مشکلات آنان در خانواده پی برده شود. در مدارس به رفتار دانش آموزان توجه کافی و لازم نمی‌شود و مددکاری نیست که با خانواده ارتباط برقرار کند. وقتی این پیشگیری‌ها در خانواده و مدارس انجام نمی‌شود زمانی که کودک به سن بلوغ و استقلال فکری می‌رسد دیگر فشارها را تحمل نمی‌کند و راه‌حل‌های نادرست را انتخاب می‌کند.

وی اضافه کرد: ما باید مشاوره‌های ارزان‌قیمت و باکیفیت در دسترس والدین، فرزندان و عموم مردم قرار دهیم. این مشاوره‌ها می‌تواند جزو قراردادهای بیمه باشند که مراجعه‌کننده بتواند برای حق مشاوره از دفترچه خدمات درمانی استفاده کند. در این شرایط افراد می‌دانند همان‌طور که برای سلامت جسم به پزشک مراجعه می‌کنند باید برای حل مشکلات خود نزد مشاور بروند و از او کمک بگیرند تا بتوانند روابط خانواده را تغییر دهند.

این فعال حقوق زنان در پایان گفت: دخترانی که خانه را ترک می‌کنند از آنها حتی در خانه‌های سلامت حمایت کافی و موردنیاز صورت نمی‌گیرد. با توجه به اینکه شرایط این افراد بعد از بازگشت خانه تا زمانی که به حالت عادی بازگردد، بسیار سخت‌تر است. اما با توجه به این شرایط بازهم کمک و حمایت‌های اجتماعی موردنیاز انجام نمی‌شود. اینکه روابط بین فرزند و والدین ترمیم پیدا کند و روند رو به بهبود و سلامت را کسب کنند.

نظر شما
طراحی و تولید: "ایران سامانه"