|
خبرگزاری ایلنا: در سال 95، دومیلیون و 657هزار و 70 سالمند داشتیم و در سال 1400، چهارمیلیون و 180هزار سالمند خواهیم داشت
بهنوعی در برنامه پنجساله ششم توسعه ذیل دو ماده بحث سالمندان دیده شده است. ماده 78 برنامه ششم توسعه در رابطه با افرادی است که از قشر آسیبپذیر جامعه هستند و نیاز به پوششهای امدادی، حمایتی و بیمهای دارند. ضمن اینکه دولت هم مکلف شده برنامهای را در راستای تحقق عدالت اجتماعی، پیشگیری و کاهش آسیبهای اجتماعی طراحی و اجرا کند تا در راستای افزایش حمایت از سالمندان کمککننده باشد. قرار هم بر این شده است که دولت گزارش پیشرفت کار خود را هر شش ماه یک بار به مجلس ارائه کند.
دستگاهی که بیشترین تکلیف بر عهده آن گذاشته شده است؛ سازمان بهزیستی است. البته کمیته امداد امام خمینیس(ره) هم بهنوعی درگیر این قضیه شده است. منتها در مورد آمار و ارقام ارائه شده در حوزه سالمندان باید بگویم که در سال 95، دومیلیون و 657هزار و 70 سالمند داشتیم و در سال 1400، چهارمیلیون و 180هزار سالمند خواهیم داشت در واقع شاهد هستیم که رقم دیده شده طی این پنج سال به چه سرعتی گسترش پیدا میکند و باید سازوکارهای حمایتی نیز برای سالمندان افزایش یابد. گرچه بنده فکر میکنم بهدلیل مشکلات اقتصادی که دولت به آن دچار است، شاید نتواند این اهداف را طی این پنج سال برآورده کند، اما در هر حال دولت این توجه را دارد که تقریبا تعداد سالمندان در کشور دو برابر خواهد شد، چون همانطور که میدانید نرخ رشد زاد و ولد در ایران کاهش پیدا میکند و بهنوعی ما به سمت سالمندی میرویم. این مساله نیاز به منابع مالی و حمایتی دولت دارد.
از سوی دیگر، دولت در ماده 80 مکلف شده که براساس قوانین مربوطه و مصوبات شورای اجتماعی باز هم به منظور پیشگیری و کاهش آسیبهای اجتماعی از سالمندان پوشش حمایتی داشته باشد، چرا که همگی میدانیم افراد در سن سالمندی قرار میگیرند و اگر پوشش حمایتی نداشته باشند، یک بخشی از آسیبهای اجتماعی را رقم میزنند. در واقع از دولت خواسته شده که طرح جامعی را برای کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی بدهد و در آن اولویت با اعتیاد، طلاق، حاشیهنشینی و بعد هم بحث حمایت از بیماران روانی و مزمن و سالمندان باشد، یعنی مبحث سالمندی ذیل ماده 80 هم دیده شده و قرار است که بحث ساماندهی و توانبخشی سالمندان با پوشش حداقل 25درصد جمعیت هدف باشد. آنچنان که حداقل 25درصد جمعیت سالمندان تا سال 1400 تحت پوشش حمایتی قرار گیرند.
این اهدافی است که برای دولت تعریف شده است، اما مسلما اگر بخش خصوصی و سازمانهای مردم نهاد با این قضیه درگیر نشوند، منابع مالی دولت بهنوعی کفاف این وضعیت را نخواهد کرد. با این حال مبحث سالمندی بسیار پر اهمیت است و باید همه جوانب آن دیده شود. در غیراین صورت با توجه به رشد سالمندی در کشور امکان دارد که در آینده یا مشکلاتی روبهرو شویم. این در حالی است که اگر هماکنون این مساله را مورد توجه قرار دهیم، قطعا در آینده راه همواری را پیشرو خواهیم داشت.
ضرورت استفاده از الگوهای سالمندی
گرچه اخیرا به مباحث حوزه سالمندی ورود پیدا کردهایم، اما باید گفت که الگوهای بحث سالمندی در سطح بینالمللی وجود دارند و کشورهایی هستند که وارد مرحله سالمندی شدهاند. ما میتوانیم فعالیتها و تلاشهای این کشورها را در حوزه سالمندی در نظر بگیریم و از آنها بهعنوان الگو استفاده کنیم. حالا درست است که باید الگوهای سالمندی سایر کشورها بومیسازی شوند و با توجه به امکانات و فرهنگ کشورمان آن را پیش ببریم، اما همیشه در حوزه سالمندی بحثمان این است که باید سالمندان در خانه در کنار خانوادهشان بمانند. این در حالی است که خیلی مواقع این مساله قابل کنترل نیست و بهتر است به شکلی مدیریت شود. برای مثال باید شرایط ویژهای برای سالمندان در مراکز مشخص دیده شود و آنها تحت پوشش قرار گیرند. منتها موضوع مهم این است که ما بتوانیم از الگوهای موفقی که در سطح جهانی وجودی دارد، استفاده کنیم. در واقع گاهی اوقات تجربه برخی کشورها میتواند کارآمد باشد و روند پیگیری مسائل را تسریع ببخشد.
به صدا درآمدن زنگ خطر تجرد قطعی
بنده بر این باور هستیم، حوزه کارشناسی و مراکز آموزشی و آکادمیک به بحث تجرد قطعی دختران که اخیرا هم مطرح شده پرداختند، چون بحث جدیدی در جامعه ماست. اما اینکه مجلس میخواهد چه تدابیری را برای این مساله اتخاذ کند، به حوزه زنان خودسرپرست مربوط میشود. زنان خودسرپرست افرادی هستند که بهنوعی در مرحله تجرد قطعی هستند. از این رو بحث توانمندسازی آنهایی که مایل هستند به حوزه اقتصادی وارد شوند، در نظر گرفته شده و قرار است امتیازاتی برای این افراد قائل شوند. در غیراین صورت بنده هنوز چیزی در مورد اینکه قانونگذار بخواهد به مساله تجرد قطعی دختران بپردازد، ندیدهام. با این حال دائما این مساله بهعنوان زنگ خطر در کمیسیون زنان مجلس مطرح میشود.
قاعدتا از آنجایی که ما به حوزه زنان سرپرست خانوار ورود داشتیم، مباحی مورد بررسی قرار گرفته است، اما در این حوزه به هیچوجه با کاهش روبهرو نبوده و دائما تعداد زنان سرپرست خانوار رو به افزایش است. بنابراین بهنظر بنده باید به حوزه زنان خودسرپرست و بهنوعی افرادی که در مرحله تجرد قطعی قرار دارند، ورود پیدا کنیم. در واقع باید دستگاه حاکمیتی به آنها کمک کند تا اگر نیازهای اقتصادی دارند، برطرف شود. منتها بحث مهمی که در حوزه تجرد قطعی وجود دارد این است که اکنون این مساله دختران روستایی و شهری را بهنوعی درگیر کرده است و این مبحث بسیار قابل توجه است، چون در واقع ما در این حوزه بحث مهاجرت و بحران آبی و مباحث دیگر را میبینیم. لایههای مختلفی که هر کدامشان بهنوعی تبعات یک عامل اصلی هستند یا خودشان بهعنوان یک عامل محسوب می شوند.
با وجود این، معضل تجرد قطعی از جمله مباحثی است که باید بهعنوان حوزههای آینده پژوهی بیشتر در برنامه ششم توسعه مورد توجه قرار میگرفت، اما بنده حوزه تجرد قطعی را در برنامه ششم توسعه ندیدم. در واقع ما در بخش زنان خودسرپرست بیشتر به حوزه بحث توانمندسازی ورود پیدا کردیم، چون این قشر اگر ظرفیت اقتصادی برای تداوم زندگی نداشته باشد، باید از پوششهای حمایتی استفاده کند. این در حالی است که باید با توجه به افزایش تجرد قطعی به مبحث سالمندی این قشر از جامعه نیز بپردازیم و مواردی را در دستور کار قرار دهیم. آنچنان که بهدلیل برخی مسائل با کاهش ازدواج روبهرو هستیم و امکان دارد با ادامه این مساله در آینده سالمندان بیسرپرست را پیش رو داشته باشیم. بنابراین توجه به این مساله اهمیت دارد و باید راهکارهایی به منظور حمایت از این افراد در نظر گرفته شود.