|
راضیه حسینی در پایگاه خبری گُلوَنی نوشت: در ادامهی معرفی گونههای در حال انقراض بشریت، اینبار به موجوداتی میپردازم که عنقریب است به طور کامل منقرض شوند و آیندگان فقط داستانهای آنها را بشنوند. این موجودات عزیز، «همسایگان نزدیکتر از فامیل» نام دارند.
معرفی
برای معرفی این نوادر اجازه بدهید از خاطرات کودکیام کمک بگیرم.
آن زمان محله تشکیل میشد از دختربچههایی که کنار درِ خانهای بساط خاله بازیشان را پهن کرده بودند و پسر بچههایی که وسط کوچه مشغول بازی کردن فوتبال بودند. و البته عناصر اصلی محل، خانمهایی که دم در خانهشان مینشستند و مشغول دید زدن کل محل بودند. یعنی دیدهبان حقوق بشر باید یک دورهی تخصصی کلاس فشرده پیش این بانوان میگذراند. اصلا برای اینکه این دوره را نگذرانده کارش را بلد نیست و نشسته از برج دیدهبانیاش هی داد میزند، حقوق بشریت در امن و امان است آسوده بخوابید!
در اینجور محلهها هیچ چیز از هیچکس پنهان نبود. اصلا نمیشد که پنهان کرد. کافی بود خانوادهای که دختر دم بخت دارد، مهمان دسته گل بهدستی برایشان بیاید. فردا چند نفر از خانمها مأمور درآوردن تهتوی قضیه میشدند و تا ظهر تا هفت جدوآباد خواستگار را تمام محل میدانستند.
وقتی یکی از همسایهها قصد پختن نذری داشت همه با هم بسیج میشدند و چادر به کمر میبستند برای کمک.
خلاصه آن زمان که «همسایگان نزدیکتر از فامیل» هنوز زیاد بودند، کسی تنها نمیماند.
حالا که رو به انقراضند اوضاع چطور شده؟
دیروز همسایهی طبقهدوم را دیدم، دلم خواست دوکلام باهاش معاشرت کنم. دیدم گل و گیاه زیاد در حیاط دارد با همین بهانه شروع کردم و گفتم: شما ماشالا گل زیاد دارین، یکی از گلای من حشرههای ریز زده روش، همینجا رو جاکفشی گذاشتمش که به بقیه نگیره. چند تا پله بیاین بالا بهتون نشون میدم. میخوام بببینم چه سمی باید واسش بگیرم.
بندهی خدا سریع اظهار بیاطلاعی کرد و رفت توی خانهاش. نمیدانم ترسید من از اعضای مخفیِ داعش باشم یا جاسوس کا گ ب!
چه باید کرد؟
دانشمندان در این زمینه گفتهاند: بیخود به ما نگاه نکنید. ما کاری بلد نیستیم واسه منقرض نشدنشون انجام بدیم. موجودات خوبی بودن.
شما اگر اتفاقی یکیشان را دیدید از خیر عکس گرفتن و اینها بگذرید سفت بچسبیدش و ولش نکنید که اگر از دستان برود، رفته.