|
روزنامه اعتماد با مجتبي ذوالنور، نماينده اصولگراي قم، رييس كميته هستهاي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي گفتگویی انجام داده است.
باتوجه به خروج امريكا از برجام و احتمال ناچيز تامين منافع ايران ازطريق ديگر طرفين برجام، به نظر شما دولت براي خروج از بحران بايد چه كار كند؟ شما همواره منتقد برجام و سياست خارجي دولت بودهايد؛ درحال حاضر دولت بايد چه كار كند كه شما ديگر منتقد نباشيد؟
دولت بايد اولا واقعبين باشد. اگر با علم به خيانت امريكا و دشمن وارد مذاكرات شده باشد، ضربه بزرگي به كشور و ملت زده است و اگر بدون علم، شناخت و آگاهي نسبت به دشمن وارد اين مذاكرات شده باشد، بايد بصيرت خود را زياد كند، واقعبين باشد و چشمانش را باز كند. نكته ديگري كه بايد به آن توجه داشته باشيم، اين است كه اخيرا آقاي عراقچي در صحبتهايي كه داشت، گفته است برجام در آي.سي.يو و اتاق مراقبتهاي ويژه است. چندين ماه قبل، هنگامي كه آقاي روحاني گفت كه «نامادريها» ميخواهند «كودكِ برجام» را بكشند، در جمعي تحليلي ارايه كردم مبني بر اينكه آقاي رييسجمهور! اين «كودك دورگه حرامزاده» است. در واقع همان كساني كه مرتب تهديد ميكردند كه از برجام خارج ميشوم و چه و چه ميكنيم، همانها برجام را ميكشند. ما ميگوييم خودتان را گول نزنيد. اين برجام، موجودي و مخلوقي شبيهسازيشده است كه دوام نخواهد آورد. بنابراين منافع ملي را پاي اين كودك فدا نكنيد.
هنوز به راهحلي اشاره نكردهايد.
ميگويند هر زمان كه از مسير جهنم بازگرديد، به نفعتان است. دولت بايد محكم بر سر منافع ملي بايستد. اين راهي كه حالا ميخواهند با اروپاييها طي كنند، همان راه قبلي است. درواقع دولت بايد بپذيرد كه اروپا نميخواهد برجام حفظ شود. اروپاييها هيچ علاقهاي به حفظ برجام ندارند. نكته ديگر آنكه اروپاييها دغدغههاي مشتركي با امريكا دارند كه اتفاقا بارها نيز بر آن تاكيد كرده و اين مواضع را اعلام كردهاند. اروپاييها هم در بحث موشكي و هم در بحث نفوذ منطقهاي ما با امريكا همنظر و همعقيدهاند و در اين دو مورد دغدغهاي مشترك با يكديگر دارند و اين مساله را نيز بارها اعلام كردهاند. به اين اعتبار بايد ببينيم كه آيا اروپاييها ميپذيرند مقابل امريكا شاخ به شاخ بايستند و برجامي تاكيد كنند كه هيچكاري با بحث موشكي و مسائل منطقهاي ما نداشته باشد و منافع اقتصادي و هستهاي ما را نيز تامين كند يا خير؟! آيا اروپاييها چنين برجامي را ميخواهند و ميپذيرند؟! قطعا خير! بنابراين آنها صرفا مشغول خريد زمان هستند. درواقع آنها درحال فراهم كردن زمينه تا تاريخ ١٠ تيرماه كه موعد بازگشت تحريمهاي امريكا است، هستند و به اين اعتبار با امريكا تقسيم كاري نانوشته و ناگفته دارند. هنگامي كه تحريمهاي امريكا بازگشت، دلالي اروپاييها جديتر خواهد شد و ميگويند شما بگذريد و كوتاه بياييد.
و طبيعتا ما هم كه قرار نيست كوتاه بياييم. در اين صورت چه اتفاقي خواهد افتاد؟
اگر كوتاه نيامديم و بر سر منافعمان ايستادگي كرديم، اروپاييها يا بايد به پاي ما بايستند، بسوزند و هزينه بدهند. اين هزينه نيز وقتي امريكا بانكها و شركتهاي اروپايي را تحريم و جريمه ميكند به اين معنا است كه ١٠٠٠ ميليارد دلار ارتباط اقتصادي اروپا و امريكا به خطر ميافتد. اگر بخواهند بهجاي اين تبادلات اقتصادي با امريكا به سراغ ارتباط با ما بيايند، چه ميزان از اين پول هنگفت جبران ميشود؟! ما سالانه حدود ١٥ تا ٢٠ ميليارد دلار ارتباط اقتصادي با اروپا داريم. حالا شما جواب بدهيد: كدام عقل ماديگرا، كاپيتاليستي و اقتصادي اقتضا ميكند كه ١٠٠٠ ميليارد دلار فداي ٢٠ ميليارد دلار شود؟!
عقل كاپيتاليستي كه هيچ، به گمانم عقل ماركسيستي و سوسياليستي و اسلامي هم چنين معادلهاي را نميپذيرد؛ عقل شما چه ميگويد؟
بسيار خب! بنابراين اروپا چنين خواستي ندارد و حتي اگر بخواهد هم نميتواند چنين هزينه سنگيني را بپردازد. پس مردم را با كشتن زمان و عاديسازي سر كار گذاشتهاند و وقت تلف ميكنند. دولت هم بار ديگر اقتصاد داخل را رها كرده و نگاهش را به بيرون از كشور دوخته است. نگاه به داخل است كه ميتواند راهگشاي مشكلات ما باشد. آقاي جهانگيري در جايي گفت كه فلان كس در دوران فلان پادشاه بهمان مبلغ سنگين را آورد و به خزانه كمك كرد اما امروز بعضي عرق اين كارها را هم ندارند. پاسخم به آقاي جهانگيري اين است كه از بانك برادرش شروع كند، از خودش شروع كند، از آقافريدون شروع كنند، اين پولهايي كه دارند، وسط بياورند تا انشاءالله باقي مردم هم وارد ميدان شوند.
اتفاقا بحث همين است؛ آيا اساسا در جامعه مصرفي امروز ايران، اين نگاه به داخل امكانپذير محقق ميشود؟ آيا در جامعهاي كه همه به دنبال منافع خود هستند و با بالا و پايين رفتن قيمت دلار، طول صفهاي مقابل صرافيهايش نيز بلند و كوتاه ميشود، ميتوان به اين رويكرد اميدوار بود؟
طولاني شدن صفهاي مقابل صرافي و هجوم مردم براي خريد و فروش دلار نيز ناشي از همين نگاه به خارج و وارداتمحور است. اگر اقتصاد ما تكيه بر داخل داشته باشد، اين وارداتمحوري هم محدود ميشود و طبيعي است ديگر شاهد اين ولع نسبت به بازار ارز نباشيم. اما اگر بازار داخلي را رونق ندهيم، اين وضعيت هم طبيعي است. رييسجمهوري كه پسرش سهتابعيتي است؛ هم تابعيت كاناديي دارد، هم تابعيت انگليسي و هم تابعيت ايراني، آيا ميتواند نگاه به داخل و مصرف كالاي ايراني را ترويج كند؟! بياييد به داخل نگاه داشته باشيد. وقتي آقاي اوباما در جريان بحث برجام تصميم گرفت به آقايان حال بدهد، به ٢٥٠٠ نفر از ايرانيان تابعيت اعطا كرد و برخي آقايان و مسوولان با يكديگر مسابقه گذاشتند كه فرزندانش جزو اين ٢٥٠٠ نفر باشند. امروز اگر اين افراد از امريكا اخراج شوند، مشخص ميشود كه چه كساني زد و بند دارند و منافع ملي را به آبنبات امريكا ميفروشند.
اين مسوولان فقط مسوولان دولت فعلي بودند؟
من نميدانم اين مسوولان چه كسانياند. ممكن است از مسوولان غيردولت فعلي هم باشند. ما هنوز بررسي كارشناسي نداشتهايم و ممكن است از هر جرياني در ميان اين مسوولان حضور داشته باشند. اتفاقا من مشتاق شفافسازي هستم و ميگويم بايد دقيقا اعلام شود كه فرزندان كدام مسوولان در امريكا زندگي ميكنند، تابعيت و اقامت گرفتهاند. آن هم در شرايطي كه حدود ٣٠ تا ٤٠ نفرشان مشغول تحصيل هستند و باقي اين جمعيت با پول مردم حالشان را ميكنند و با هزينه منافع ملي، از رانت استفاده ميكنند. اينها بايد روشن شود. نميتوان مردم را با كلهملقبازي و پشتكزدن قانع كرد. كسي كه دل در گروي خارج دارد، نميتواند منافع ملي را تامين كند.
با اين حساب اگر دولت اين رويكرد نگاه به خارج را تغيير دهد، شما ديگر منتقد دولت نخواهيد بود؟!
بله! بله! ديگر انتقاد نميكنم.