|
حسن رضایی در بخشی از گزارشی با عنوان چند نکته درباره مدیریت سیل! در شماره امروز وطن امروز نوشت: آسمان ظاهرا هنوز خیال خفتن ندارد و تا انتهای نیمه اول اردیبهشت همچنان خواهد بارید. بر همین اساس، کارشناسان از تداوم وضعیت فعلی خوزستان تا حداقل ۲۰ روز آینده خبر میدهند و این یعنی اینکه آسمان هی ببارد و دبی دز و کرخه هی سیلابی باشد.
مساله شاید در لرستان هم به همین منوال پیش برود. نیروهای جهادی حاضر در پلدختر از نگرانیشان بابت بارش روزهای آینده میگویند و این یعنی آنکه دامنه بحران ممکن است باز هم گستردهتر شود. در این شرایط چه باید کرد؟! مساله اول و فوری طبعا همان است که اول گفتم. اینکه هر کسی به جای گیر دادن به آن انفجارهایی که خبر دارید (!) به صف کمک به هموطنان سیلزده بپیوندد. ایراد گرفتن از کار دستگاهها و افراد حاضر در وسط میدان، خوب است، ولی از سوی کارشناسان و رسانهها؛ نه از سوی فردی که خودش به سفر کاری (!) و فشرده (!) در جزیره قشم رفته است! نه از سوی کسی که مسؤول اصلی سامان دادن به بحرانهاست و در بحرانها ناپیدا!
مسؤولان باید به جای خیابان کشیدن در پیادهرو، مسائل اختلافی در زمینه مدیریت بحران را در جلسات حل کنند نه جلوی دوربین رسانهها. آنگاه ما هم باور خواهیم کرد که دولت مدیریت بحران دارد و نه بحران مدیریت! موضوع دوم؛ نگاه تخصصی به مساله سیل اخیر و خسارات ناشی از آن است. آسیبشناسی و ریشهیابی نکردن سیلاب میتواند از خود آن مخربتر باشد، چرا که خسارت سیلهای آینده را هم به خسارات فعلی اضافه خواهد کرد و دوباره تمام مناطق بازسازی شده را با خود خواهد برد. دولت باید به سازمانهای تخصصی مانند سازمان زمینشناسی، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری و... ماموریت فوری داد عوامل دخیل را شناسایی کرده و پیش از شروع جدی بازسازی مناطق سیلزده نتایج خود را در هر استان به صورت عمومی منتشر کنند.
در صحنه عمل، اما هماکنون تلاش متراکمی در حال انجام است. از حضور چشمگیر نیروهای ارتش، سپاه و بسیج که چهره برخی شهرها را یکدست نظامی کرده است تا حرکت انبوه گروههای جهادی به مناطق سیلزده. این وسط البته عادل فردوسیپور هم کمی در آققلا تراکتورسواری کرد. تهمینه میلانی هم که پس از ناکامی در کپی کردن نقاشیهای خانم «جنی میلی هو» نمایشگاهش در گالری ایوان تعطیل شده بود، حالا با برش زدن عکسهای ارسالی یک مستندساز جهادی، حضور بسیجیها را در پلدختر سانسور میکند. خلاصه! هر کسی همان کاری را میکند که دوست دارد. یکی خدمت، دیگری جنگ روانی، یکی هم شوآف!