|
مهدی شریفی نیک نفس؛ مدیرعامل شرکت بازرگانی پتروشیمی در روزنامه ایران نوشت: ایران در حال حاضر از هر نظر در شرایط خاصی قرار دارد. بحث سهمیهبندی بنزین و تغییر قیمت سوخت را هم باید در بستر همین شرایط تحلیل کرد.
در حال حاضر در موقعیت خاصی قرار گرفتهایم که قطعاً سهمیهبندی بنزین به مدیریت اوضاع کمک میکند. مصرف بنزین در کشور ما بسیار بالاست و به نزدیک 100 میلیون لیتر رسیده است. فارغ از هر مسأله دیگری، همین میزان مصرف نشان میدهد که ما نیاز به سهمیهبندی داریم. چرا که اگر با سیستم فعلی پیش برویم، تولید داخلی کفاف مصرف ما را نمیدهد و مجبور میشویم که به واردات روی آوریم. اینکه باید بنزین سهمیهبندی و قیمت سوخت واقعی شود، کاملاً صحیح است ولی پیششرطهایی دارد.
در سالهای اخیر بر خلاف شعارهایی که در سازمانهای مختلف دولتی و عمومی داده شد، حمل و نقل عمومی به خوبی توسعه پیدا نکرد. با وجود پیشرفتهایی که در این حوزه داشتهایم اما توسعه یافتگی نظام حمل و نقل به میزان کفایت نبوده است. با سهمیهبندی بنزین، مردم باید به سیستم حمل و نقل عمومی توسعه یافته دسترسی داشته باشند تا مشکلی برایشان ایجاد نشود. بنابراین در حال حاضر هم باید راهکارهایی برای توسعه حمل و نقل عمومی پیدا کرد.
قیمت سوخت در تمام کشورهای جهان واقعی است و در ایران هم باید واقعی باشد. به عبارتی دیگر که در این روزها هم بسیار گفته میشود، یارانههای پنهان باید حذف شود. دولت در حال حاضر مبالغ بسیار گزافی را به صورت یارانه به مصرف کنندگان سوخت تخصیص میدهد که بیشتر آن به قشر برخوردار و ثروتمند جامعه میرسد. حالا حذف این یارانهها تنها باید به شکلی انجام شود که مابه التفاوت آن به اقشار ضعیف برسد. اگر دولت این پول را با شناسایی دقیق به گروههای تحت فشار برساند، به نفع کشور خواهد بود. نکته دیگر آن است که با واقعی شدن قیمت، قاچاق سوخت هم بسیار کاهش پیدا میکند.
در حال حاضر در کشورهای همسایه قیمت بنزین واقعی و بالاست اما ایران بنزین بسیار ارزانی دارد. به همین خاطر سوخت به میزان بالایی قاچاق و از کشور خارج میشود. با سهمیهبندی و واقعی شدن قیمت، این معضل کاهش خواهد یافت. اما باز هم حذف یارانهها تنها به شرطی به نفع اقتصاد کشور است که پرداختهایی به صورت مستقیم به قشر ضعیف صورت بگیرد. اگر چنین نباشد، قطعاً با شرایط سختی دچار خواهیم شد.
در حال حاضر نگرانیهایی بین مردم وجود دارد که بجاست. زمانی که قیمت بنزین بالا میرود، روی همه هزینههای دیگر اثر میگذارد. حتی ممکن است برای خرید یک کیلو سیب زمینی، با این مسأله مواجه شوند که قیمتها افزایش پیدا کرده است. بهانه هم این است که میگویند هزینه حمل و نقل بالا رفته اما دیگر توجهی ندارند که حمل و نقل، چقدر در هزینه تمام شده کالا اثرگذار است؟ باید برای نظارت روی این مسائل ساز و کار دقیقی طراحی کرد تا نفع سهمیهبندی بنزین به اقتصاد کشور برسد و تبعات منفی آن حداقلی باشد. در شرایطی که تورم دو رقمی شده، اگر ساز و کارهای حمایت از قشر ضعیف و پرداخت مستقیم به آنها به درستی طراحی و اجرا نشود، زندگی برای مردم سختتر خواهد شد. ولی اگر دولت همه مسائل اقتصادی و اجتماعی را با هم ببیند، باید اصلاح ساختار سوخت را شروع کند.
در حال حاضر در شرایطی قرار گرفتهایم که تحریمها به شکل ناگزیر، اصلاح قیمت سوخت را به ما دیکته میکند. از نظر من مجموع شرایط؛ مصرف بالای بنزین، قاچاق سوخت و تنگناهای مالی باعث شده است که اگر سهمیهبندی بنزین اجرا نشود، اثرات آن برای کشور و برای مردم بسیار منفی باشد.