|
روزنامه جوان نوشت: روزنامه گاردین گزارشی از اجرای نمایشی با موضوع بچه پولدارهای تهران را در مهمترین جشنواره تئاتر بریتانیا منتشر کرده است.
مارک فیشر، نویسنده روزنامه گاردین در یادداشتی با عنوان «بچه پولدارها: تاریخچه مالها در تهران» از اجرای نمایشی با موضوع رفتارهای ریچ کیدزهای تهرانی خبر داده است. این نمایش توسط جواد علیپور کارگردانی شده است که رفتارهای تکاندهنده قشر نوکیسه تهران را به تصویر میکشد.
فیشر در یادداشت خود نوشته است: «احساس اتومبیلسواری با اتومبیلی فوقالعاده در امتداد بلواری پرزرقوبرق در تهران مطمئناً شبیه تماشای این تولید پیشرفته و با کیفیت کارگردان این نمایش و کرستی هوسلی است. با اجرای اینستاگرام روی تلفنهایمان و همچنین دیدن تصاویر پیشبینی شده روی صحنه، ما در معرض کولاژ چندرسانهای - همه هشتگها، لایوها و پیمایش سریع - تقریباً مسغرق در جزئیاتش قرار میگیریم.»
نام نمایش «Rich Kids» (بچه پولدارها) ست که جاوید علیپور در کنار پیوند صادقیان در آن ایفای نقش میکنند و نمایش اشاره به زندگی فرزندان ثروتمندی دارد که در همین چند سال اخیر پدید آمدهاند. رفتار از منظر منتقد انگلیسی، رفتار این طبقه کاملاً تکاندهنده است. او در یادداشت خود به اصول رفتاری والدین و معیارهایی اشاره کرده است که در ایران مجاز شمرده نمیشود.
کارگردان این نمایش در اجرای خود برای ایجاد قیاس از اینستاگرام استفاده کرده و داستان دو جوان ثروتمندی را دستمایه قرار داده که با بهرهگیری از پیمایش اینستاگرام، یک تصادف شدید پورشه در تهران را روایت میکند.
زندگی لاکچری در تهران و به نمایش گذاشتن سبک زندگی اشرافی، گرایشی است که با ظهور شبکههای اجتماعی، بهویژه اینستاگرام رشد زیادی یافته است. بچه پولدارها در فضای مجازی با ثروت پدرانشان فخرفروشی میکنند.
نمونهها و مصداقهای متعددی میتوان برای گروههای فخرفروش عنوان کرد، مثال بارز آن به راه افتادن صفحه بچه پولدارها در شبکههای مجازی مانند اینستاگرام یا فیسبوک بود که مدتی هم سروصدا کرد. پولهایی که خرج برخی اقلام عجیب و غریب میکنند، چیزهایی که میخرند، جاهایی که میروند و رفتارهایی که بروز میدهند، جلوی چشم برخی اقشار که از نظر مالی وضعیت مشابه آنها را ندارند، تحریککننده است.
این اتفاقات در حالی رقم میخورد که انتظار میرود هنرمندان آگاه جامعه نسبت به این روند فرهنگی واکنش نشان دهند و این رویه را در آثارشان نقد کنند، اما باعث تأسف است که سینما و تئاتر به جای نقد این وضعیت، خود درون آن غرق شده است. ظهور تئاترهای موسوم به لاکچری مؤید این تأثیرپذیری وارونه است.