کد خبر: ۵۹۶۷۳۴
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۰ - ۱۹ مهر ۱۳۹۹

شعر شفیعی کدکنی برای استاد شجریان

خبرگزاری ایمنا: موسیقی و شعر همزادند، یکی با اصوات و لذت توام است و دیگری با الفاظ و اندیشه؛ تلفیق لذت و اندیشه همان کاری است که محمدرضا شجریان انجام داد و با آن ستایش برترین شاعران و ادیبان معاصر از جمله شفیعی کدکنی را برانگیخت.

شعر شفیعی کدکنی برای استاد شجریان

سنت ستون شعر است. حتی نوپردازترین شاعران هم از سنت ادبی متأثر شده‌اند. محمدرضا شفیعی کدکنی شاعر و ادیب معاصر است که باوجود نوسرایی، دلبستگی شدیدی به میراث کهن فارسی دارد و می‌توان تأثیراتی از شاعران پیشین زبان فارسی در اشعار او یافت. از میان شاعران گذشته، حافظ برای کدکنی جایگاه ویژه‌ای دارد، به گونه‌ای که می‌توان او را شیفته حافظ دانست؛ خود وی این تعلق قلبی به حافظ را با " ای هرگز و همیشه" توصیف کرده است. نمی‌شود کسی دلداده حافظ باشد اما زبان و موسیقی بیان اشعار او را ستایش نکند. محمدرضا شجریان با ساختن تصنیفاتی از اشعار حافظ خود را سخت در دل کدکنی جا کرده است.

ارادت شفیعی کدکنی به استاد آواز ایران در حدی است که جایگاه وی در موسیقی را جایگاه حافظ در ادبیات فارسی می‌داند و همه نیک از جایگاه این شاعر در ادبیات فارسی و تعلق خاطر کدکنی به او آگاهیم. این شاعر معاصر معلمی است که گفت "من حق و حد خودم نمی‌دانم که درباره هنر شجریان صحبت کنم" و با این جمله به دانشجویان خود آموخت درباره چیزی اظهار نظر کنند که سواد آن را دارند. چنین شخصی نمی‌تواند از روی علاقه و سلیقه شخصی استاد آواز را حافظ موسیقی بنامد. او درباره وجهی از هنر شجریان سخن گفت که خود در آن تبحر دارد؛ یعنی درون مایه.

با وجود اینکه کدکنی خود را در حد و اندازه‌ای ندانسته است که درباره موسیقی شجریان اظهار نظر کند اما به خوبی درجهت روشن ساختن جایگاه او تلاش کرده است. برای نمونه سال گذشته در سخنرانی خود گفت: " حنجره شجریان معجزه می‌کند. ما قدر شجریان را نمی‌دانیم. یک نابغه در مملکت ما در حوزه آواز پیدا شده است و می‌توان با اطمینان گفت میراث موسیقایی شجریان برابر میراث موسیقایی تمام خوانندگان است."

شفیعی کدکنی سروده است: " اگر می‌شد صدا را دید / چه گل‌هایی / چه گل‌هایی / که از باغ صدای تو به هر آواز می‌شد چید / اگر می‌شد صدا را دید" البته که این شعر برای شجریان سروده نشده است، اما اگر به دنبال مصداقی برای ابیات زیبای این شعر بگردیم بی شک به استاد آواز خواهیم رسید. شجریان آواز ادبیات ما بود. تصنیفات او به ابیات جاودانه باشکوه‌ترین شاعران ادبیات فارسی گره خورده است و به همین دلیل ماندگار و منحصر به فرد باقی خواهد ماند. دلبستگی استاد ادبیات به استاد آواز از همین رو است. او شجریان را ستود چراکه وی را خادم ادبیات می‌دانست همانگونه که خود به آن خدمت می‌کند.

این شاعر معاصر صدای استاد آواز را زنده کننده وطن نامیده و در شعری که به مناسبت تولد او سرود، زلال بی‌کران آواز شجریان را بر همه عیان کرده است.

سروده شفیعی کدکنی برای مرحوم محمد رضا شجریان که در تازه‌ترین مجموعه شعر او با نام " طفلی به نام شادی" منتشر شده، به شرح زیر است:

بخوان که از صدای تو سپیده سر برآورد

وطن، زِ نو، جوان شود دمی دگر برآورد

به روی نقشه وطن، صدات چون کند سفر

کویر سبز گردد و سر از خزر برآورد

برون زِ ترس و لرزها گذر کند ز مرزها

بهار بی‌کرانه‌ای به زیب و فر برآورد

چو موجِ آن ترانه‌ها برآید از کرانه‌ها

جوانه‌های ارغوان زِ بیشه سر برآورد

بهار جاودانه‌ای که شیوه و شمیم آن

ز صبرِ سبزِ باغِ ما گُلِ ظفر برآورد

سیاهی از وطن رود، سپیده‌ای جوان دمد

چو آذرخشِ نغمه‌ات زِ شب شرر برآورد

شب ارچه های و هو کند، زِ خویش شست‌وشو کند

در این زلال بیکران دمی اگر برآورد

صدای توست جاده‌ای که می‌رود که می‌رود

به باغ اشتیاق جان وزان سحر برآورد

بخوان که از صدای تو در آسمانِ باغ ما

هزار قمریِ جوان دوباره پَر برآورد

سفیرِ شادی وطن صفیر نغمه‌های توست

بخوان که از صدای تو سپیده سر برآورد

دست روزگار چنان چرخید که روز خاکسپاری استاد آواز با روز تولد استاد ادبیات همزمان شده است و تناقضی عجیب است. فرهنگ ایران داغدار میراث موسیقایی خود است اما با وجود غم عمیقی که فقدان صدای جاودانه شجریان بر دل ایرانیان و صد البته شفیعی کدکنی گذاشته است، زاد روز چنین شاعر خدوم و معلم دلسوزی را نیز نمی‌توان قدر ندانست؛ و اما حافظ… بی شک حافظ، سعدی، فردوسی و همه سرآمدان ادبیات به پاس قدردانی از تلاش‌های صادقانه شجریان به پیشواز او خواهند رفت.


نظر شما
طراحی و تولید: "ایران سامانه"