|
روزنامه آفتاب یزد: اصطلاح«رحم اجاره ای» علی القاعده نباید در عالم سیاست کاربرد داشته باشد اما از روزی که «ابراهیم اصغرزاده» در مصاحبه با روزنامه قانون ـ اسفند 92 ـ از این عبارت استفاده کرد حکایت از آن داشت که وقتی همه ی راهها بر اصلاحطلبان مسدود میشود و نمیتوانند احزاب سیاسی مورد نظر خود را وارد گردونه ی انتخابات کنند، آنها نیز چارهای نداشته و شاید هنوز نیز ندارند که به دو دولت یازدهم و دوازدهم به دیده ی یک «رحم اجاره ای» بنگرند هرچند این نحوه ی نگریستن و انتخاب و تلقی از ماندن در قدرت برای اصلاحات نه تنها خوش یمن نبود که آسیب زا و بیثمرتر از هر پروژهای به نظر آمده است.
هفت سالی از گفتههای ابراهیم اصغرزاده میگذرد، طی این هفت سال هم دیگران به نحوی از انحا بر «رحم اجاره ای» بودن دولتهای اول و دوم روحانی صحه گذاردند و هم بر همگان معلوم شد آن که در این ائتلاف و همراهی سر تا پا باخته است اصلاحطلبانی بودند که باری به هر جهت و از روی اجبار از روحانی ـ نه یک بار که هر دو بار ـ حمایت کردند و شد آن چه نمیباید میشد. حتی مهرماه 97 که عبدالله ناصری به گونهای دیگر رحم اجارهای بودن دولت را تایید کرده بود اما گفته بود سرنوشت اصلاحطلبان با سرنوشتدولتهای اول و دوم روحانی گره نخورده است تازه معلوم شد هرچه بیکفایتی و بیاعتمادی از دولت سرزده و تولید شده یک جا به پای اصلاحطلبان نوشته شده و درست نیز همین است که نوشته شود!
کدخدایی و احمدینژاد تا 1400!
عباسعلی کدخدایی اخیرا گفته است:« خودتان خودتان را ردصلاحیت و زحمت ما را کم کنید.» جملهای که همه ی نگاهها را به سمت و سوی محمود احمدینژاد متوجه ساخت. سخنگوی شورای نگهبان در حضور خبرنگاران میگوید:« شورای نگهبان هنوز ورود و اقدام در این زمینه نکرده است. البته توصیه میشود کسانی که در دوران قبل صلاحیت آنها تایید نشده است، در این دوره انتخابات شرکت نکنند.» اما جالب اینکه کانال دولت بهار (وابسته به تیم احمدینژاد) تلاش میکند، این واقعیت را نبیند. آنها به محض انتشار خبر سخنان کدخدایی بدون توجه به این بخش از اظهارات او، بخش دیگری را تیتر خود قرار داده که کدخدایی گفته بود: «پیشاپیش درباره کاندیداتوری افراد اعلام نظر نمیکنیم و باید پرونده هر فرد در زمان بررسی صلاحیت همان انتخابات بررسی شود.»
این همه ی ماجرای آن روزها نبود زیرا بلافاصله نیز به سراغ مصاحبه 29تیرماه آیتالله سیدمحمدرضا مدرسییزدی، عضو فقهای شورای نگهبان رفتند و مصاحبه سوخته ماه قبل را تیتر کردند که گفته بود: «بعید نیست صلاحیت یک فرد در دورهای رد شود و در دوره بعد تایید شود»
داود حشمتی در این باره مینویسد: «برداشت کلی و به عبارتی روشن تر، احمدینژاد همچنان امیدوار است که این بار از فیلتر شورای نگهبان عبور کند. او تصور میکند ماجرای خانهنشینی او چیز مهمی نبود و مسئله به طور کامل حل شده است. این نشان از عدم درک و شناخت درست او از سیاست ایران است. احمدینژاد خیال میکند وقتی حکم نشستن روی صندلی مجمع تشخیص مصلحت نظام را دریافت کرد، همه چیز به دست فراموشی سپرده شده است. شاید اگر او سال 96 در جای خود میایستاد و با اصرار و اجبار کار را به توصیه «پشت بلندگو» نمیکشاند، این دوره شانس اندکی برای حضور دوباره مییافت. اما با وجود وقایعی که پیش و پس از انتخابات سال 96 رخ داد، واقعبینانهترین تحلیل این است که او را در این انتخابات به عنوان نامزد نخواهیم دید.
گفتنی است رفتارهای سیاسی او و همچنین تیم رسانهایاش نشان میدهد احمدینژاد قطعا قصد دارد در انتخابات ثبت نام کند. او تصور میکند از فیلتر شورای نگهبان عبور خواهد کرد و در این مسیر به فشار افکارعمومی متوسل خواهد شد. بازیای که از نیمه دوم امسال آن را در شهرهای مختلف کلید خواهد زد. با این تفاسیر باید منتظر ماند تا فردای روزی که اسامی تایید صلاحیت شدگان انتخابات 1400 اعلام میشود. آن روز مشخص میشود او همچنان قصد دارد چهارسال دیگر صبر کرده و در چارچوب قانونی فعالیت کند، یا پروژه خروج را کلید میزند.»
واکنش کدخدایی به خبر رایزنی احمدینژاد با شورای نگهبان درباره انتخابات۱۴۰۰ نیز تغییری در تصمیم شورای نگهبان نشان نمیدهد. زیرا سخنگوی شورای نگهبان درباره صلاحیت احمدینژاد در انتخابات ۱۴۰۰ گفته بود: «نسبت به صلاحیت افراد همانطور که در مجلس برای هر دوره اظهارنظر میکنیم برای انتخابات ریاست جمهوری هم در زمان خودش اظهار نظر میکنیم.»
این جمله را کدخدایی گفته است: «افرادی که پیش از این به سبب نقض موارد قانونی رد صلاحیت شده بودند امروز نیز تغییری در نظراتشان ایجاد شده است.» موضوعی که برخی معتقدند شاید کنایه به نامه عجیب احمدینژاد به «بن سلمان» و به کار بردن الفاظی نظیر «برادر» و «عالیجناب» برای او باشد؛ امری که باعث شد روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز در مقالهای ادعا کند که رئیس جمهور سابق ایران در نامه به محمد بنسلمان، از وی بهعنوان «مرد صلح» یاد کرده است.
تکلیف احمدینژاد روشن است
چه به حرفهای عباسعلی کدخدایی استناد کنیم چه به حال و هوای حاکم بر شورای نگهبان، محال است محمود احمدینژاد که توصیهای «مشفقانه» را نادیده انگاشته و علی رغم تذکر بازهم سفرهای انتخاباتی استانی را به شهرستانی و روستا به روستا تقلیل داده یا نامه به بن سلمان نوشته و با رادیو فردا مصاحبه کرده بتواند حداقلترین شرایط احراز و تایید صلاحیت را به دست آورد اما این احمدینژاد همانی است که 11 روز در خانه نشست تا نصف مملکت را به «محله نارمک» بکشد و دست آخر نیز معلوم نشد خودش از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد یا منصرفش کردند و این یعنی احمدینژاد تکلیفش کاملاً مشخص است که نه تایید صلاحیت میشود و نه از پاستور و پاستور نشینی چشم میپوشد!
نخستین بار روزنامه اعتماد در خرداد99 در خلال گزارشی با موضوع مجلس یازدهم و بهاریها نوشت:« هنوز 24 ساعت از آغاز به کار مجلس یازدهم نگذشته بود که از احتمال بازگشت احمدینژاد و بهاریها به عرصه سیاسی و مشخصا انتخابات ریاستجمهوری 1400 نوشتیم... اینکه پایداریها همچون مجلس 98، برای 1400 نیز پشت قالیباف بایستند یا چنانکه از اردیبهشت 96 به یاد داریم، رئیس فعلی قوه قضائیه را به رئیس کنونی قوه مقننه ترجیح دهند، هنوز مشخص نیست اما آنچه دیروز صراحتا از سوی قائممقام سیدابراهیم رئیسی، آن هم با لحن و ادبیاتی نامتعارف مطرح شد، از رد گمانهزنیها در مورد استعفای احتمالی ریاست قوه قضائیه به امید تصاحب کرسی ریاست قوه مجریه حکایت داشت.
آنجا که غلامحسین محسنیاژهای که 14، 15 ماهی که از صدارت رئیسی در راس دستگاه قضا میگذرد، به مراتب کمتر از دوران صدارت آملیلاریجانی، در افواه حاضر شده، پس از مدتها در جمع خبرنگاران حاضر شد و در پاسخ به پرسش ایلنا در مورد «زمزمههای احتمال حضور رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰» گفت: «چنین چیزی مطرح نیست و این زمزمه، زمزمه بیخودی است!»... احمدینژاد هم اگرچه حالا سالهاست حمایت اصولگرایان را از دست داده اما اگر هم کاندیدا شود، به احتمال قوی ردصلاحیت خواهد شد و در این صورت احتمالا باید کسی را به نیابت از خود به میدان بفرستد. گزینهای که باتوجه به گمانهزنیهای موجود بعید نیست غلامحسین الهام، رستم قاسمی و محمد سرافراز باشد. جالب آنکه بعضی گزینههای اصولگرا همچون پرویز فتاح، مهرداد بذرپاش و سعید جلیلی هم چندان از «بهاریها» دور نیستند و با این حساب، هیچ بعید نیست افق 1400 بهاری شود.»
«کاندیدای اجاره ای» از«غلامحسین الهام» تا دیگران!
حالا و این بار با محوریت «غلامحسین الهام» که پیشتر نیز از او به عنوان «کاندیدای اجاره ای» مورد توجه احمدینژاد برای پاستور نشینی نام برده شده بود از تصمیم قطعی احمدینژادی که میداند تایید صلاحیت نمیشود(!)برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری 1400 با یک یا چند نامزد پوششی سخن به میان آمده است.
در این رابطه برنا مینویسد:« اخیراً خبری مبنی بر اینکه احمدینژاد قصد دارد با کاندیدای اجارهای شورای نگهبان را دور بزند، منتشر شده است. در این خبر آمده است: «اگر احمدینژاد تائید صلاحیت نشود این احتمال وجود دارد با حمایت از یک نامزد اجارهای مانند غلامحسین الهام، که سابقه حضور در وزارت امور خارجه و شورای نگهبان را در کارنامه خود دارد، شورای نگهبان را دور بزند و در تشکیل دولت آینده سهیم شود.»
در همین راستا «محمدحسن قدیری ابیانه»، فعال سیاسی اصولگرا، در ارزیابی میزان استقبال مردم از چهرههای نزدیک به احمدینژاد نظیر غلامحسین الهام گفت: به نظر میرسد الهام برای کاندیداتوری ۱۴۰۰ مشکل تائید صلاحیت خواهد داشت زیرا او مسئولیت اجرایی بالایی نداشته است، یکی از ملاکهای شورای نگهبان برای تائید صلاحیت این است که نامزدها مسئولیت اجرایی بالایی داشته باشند و نشان داده باشند، میتوانند دهها یا صدها هزار نفر را مدیریت کنند که حالا بخواهند کل کشور را مدیریت کنند. این چهره اصولگرا افزود: غلامحسین الهام سابقه اجرایی بالایی ندارد، سخنگویی برای حرف زدن خوب است اما برای ریاست جمهوری، مناسب نیست. بسیاری از افراد ممکن است سِمَتهای حساسی داشته باشند اما سمتهای اجرایی نداشتند. بنابراین اگر الهام نامزد شود تائید صلاحیت نمیشود چراکه سمتهای اجرایی بالایی، نداشته است.
قدیریابیانه با تاکید بر ردصلاحیت شدن الهام از طرف شورای نگهبان خاطرنشان کرد: اگر کسی راجع به انحراف موضعی نگرفته باشد از نظر شورای نگهبان یک امتیاز منفی محسوب میشود. بهعبارت دیگر شورای نگهبان باید این جنبه را در نظر بگیرد. این فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به اینکه تا چه اندازه این احتمال وجود دارد که احمدینژاد در انتخابات آینده از کاندیدای نیابتی استفاده کند؟ تصریح کرد: هر کسی میتواند از کاندیداهایی که مطرح میشوند حمایت کند. البته با توجه به اقداماتی که احمدینژاد تاکنون انجام داده است، او از هر کسی حمایت کند، رای آن فرد میریزد.»
چند احتمال و یک گمانه ی قوی!
محمود احمدینژاد به جز «غلامحسین الهام» میتواند سراغ خیلیها برود از رستم قاسمی و محمد سرافراز گرفته تا پرویز فتاح، مهرداد بذرپاش و حتی سعید جلیلی اما هنوز هم هستند چهرههایی که میتوانند جای خالی نامزد مورد نظر احمدینژاد در لباس « کاندیدای اجاره ای» برای ورود به پاستور را پرکنند؛ چهرههایی که در ساختار شناسی احمدینژادیها در دستهبندی «یاران ویژه احمدینژاد» قرار میگیرند که بسیار متنوع و گسترده هستند:
گروه اول: نیروهای سابق یعنی اسفندیار رحیم مشایی، بقایی، امیدی، میر حسن موسوی و احمد موسوی. در این گروه تقریبا چهرهای قابل طرحی دیده نمیشود!
گروه دوم: همکاران سابق در شهرداری یعنی زریبافان، سعیدلو و علی آبادی.
گروه سوم: تیم اردبیل یعنی محرابیان و نیکزاد و تا حدودی صادق محصولی.
گروه چهارم: تیم نیروهای سابق یعنی هاشمی ثمره، باقری لنکرانی و فتاح.
گروه پنجم: تیم رسانهای یعنی جوانفکر، بهداد و پاریاب.
گروه ششم: دانشگاهیان یعنی خاوه ای، بذرپاش، الهام، بهبهانی و آشتیانی
گروه هفتم: شاگردان آیت الله مصباح یعنی ناصر سقای بیریا مشاور رئیس جمهور در امور روحانیت، مرتضی آقاطهرانی معلم اخلاق کابینه، و قاسم روانبخش تحلیل گر سیاسی و مدافع سیاستهای دولت.
در میان این نامها اگرچه مهرههایی که بتوانند وارد پاستور شوند بسیار اندک هستند اما برخی نامها این روزها به تنهایی گزینهی انتخاباتی محسوب میشوند؛ از محصولی و فتاح گرفته تا مهرداد بذرپاش!