|
دنیایاقتصاد: سیدحسین موسویان در یادداشتی تاکید کرد که رژیم صهیونیستی با عملیات تخریبی نطنز، یک اشتباه استراتژیک مرتکب شد زیرا دست ایران را باز کرد که سانتریفیوژهای جدید سریعتر و پیشرفتهتر را جایگزین کند.
این دیپلمات و مذاکرهکننده ارشد هستهای سابق ایرانی در یادداشتی در نشریه میدلایستآی با عنوان «تنش اسرائیل-ایران: بازگشت به برجام یا شعلهورشدن آتش درخاورمیانه»، نوشت: «اخیرا انفجاری در تاسیسات هستهای ایران در نطنز رخ داد و یک موشک سوریه هم به نزدیک تاسیسات هستهای اسرائیل در دیمونا اصابت کرد. حمله علیه تاسیسات هستهای ایران چند روز قبل از آغاز دور دوم مذاکرات هستهای بین ایران و قدرتهای جهانی در وین رخ داد که هدف این مذاکرات احیای برجامی است که اسرائیل از ابتدا با آن مخالف بوده و ترامپ هم در ماه مه ۲۰۱۸ از آن خارج شد.»
وزیرخارجه ایران، حمله به تاسیسات نطنز را «تروریسم هستهای» و «جنایت علیه بشریت» خواند. در عکسالعمل به این حمله، ایران نیز با فعال کردن هزار سانتریفیوژ پیشرفته در نطنز، غنیسازی خود را به سطح ۶۰درصد افزایش داد. شکی نیست که حمله به تاسیسات نطنز به قصد اخلال در سیاست بایدن برای احیای برجام صورت گرفت. روزنامه واشنگتنپست تصریح کرده است که منافع آمریکا و اسرائیل درمورد برجام در تضاد قرار گرفته است. عواقب منفی عملیات تخریبی اسرائیل علیه احیای برجام، به ابعاد سیاسی و امنیتی محدود نمیشود. از نظر فنی، تفاوت زیادی بین برنامه هستهای ایران و لیبی است. برنامه هستهای ایران از ابتدا با نیروهای متخصص و داخلی ایران شکل گرفته است. سانتریفیوژهای اولیه ایران از شبکه عبدالقدیرخان پاکستان وارد شد اما کارآیی و سرعت سانتریفیوژهای نسل قدیمی پاکستانی با سانتریفیوژهای پیشرفته اروپایی قابل مقایسه نیست.
اشتباه استراتژیک اسرائیل
ایران با توان داخلی خود، نسلهای جدید سانتریفیوژ مشابه نسل سانتریفیوژهای یورنکو اروپایی ساخته که بسیار سریعتر و پیشرفتهتر است. بنابراین با عملیات تخریبی نظنز، اسرائیل یک اشتباه استراتژیک مرتکب شد زیرا دست ایران را باز کرد که سانتریفیوژهای جدید را جایگزین کند که ۵۰ برابر سریعتر از نسل اولیهای است که طبق برجام باید فعالیت سانتریفیوژها به آن محدود میشد. علاوه بر این، ایران موفق به ساخت زیردریایی شده و درصدد است که زیردریایی با سوخت هستهای بسازد که برای تامین سوخت آن نیاز به غنیسازی ۶۰درصد دارد. آمریکا و انگلیس برای سوخت زیردریاییها، اورانیوم را تا ۹۰درصد غنیسازی میکنند. ایران نیز با استفاده از همین واقعیت، میتواند برای غنیسازی ۶۰درصد، توجیه منطقی داشته باشد چون برای تامین سوخت زیردریاییهایش نیاز دارد.
در چند دهه اخیر، دانشمندان هستهای ایران که برخی از آنان توسط اسرائیل ترور شدند، یک مجموعه کادر ورزیده از نیروهای متخصص ایرانی در زمینه فیزیک هستهای و مهندسی هستهای شکل دادهاند بدون اینکه به آموزشهای مراکز آکادمیک دنیا نیاز داشته باشند. بنابراین هیچ کشوری نباید قدرت منابع انسانی ایران را دستکم بگیرد و همه باید درک کنند که برنامه هستهای ایران با عملیات تخریب و ترور، تعطیل نمیشود.
افزایش قدرت چانهزنی
سه سال پیش ترامپ از برجام خارج شد و ایران در پاسخ، غنیسازی خود را از ۵درصد به ۲۰درصد افزایش داد. اخیرا اسرائیل در تاسیسات هستهای ایران عملیات انفجاری انجام داد و ایران در پاسخ، غنیسازی ۲۰درصد را به ۶۰درصد افزایش داد. تاریخ چند دهه گذشته برنامه هستهای ایران نشان میدهد که ایران در پاسخ به سیاست فشار و تخریب آمریکا و اسرائیل، ظرفیت هستهای خود را افزایش داده است.
اما یک راه بهتر هم وجود دارد: حفظ توافق هستهای ایران. در قالب این توافق ایران تعهدات حداکثری در مورد محدودیتها را پذیرفته تا اثبات کند که خواهان بمب هستهای نیست. این توافق مدلی برای جامعه جهانی است و دیگر کشورها نیز باید به این مدل بپیوندد تا گام بلند و اساسی بهسمت عدماشاعه سلاح هستهای در سطح جهانی برداشته شود. توافق هستهای ایران همچنین مدل مناسب برای عاریسازی خاورمیانه از بمب هستهای است. رئیسجمهور ایران «طرح صلح هرمز» را برای صلح خلیجفارس به مجمع عمومی سازمان ملل ارائه کرده که این طرح شامل کنترل تسلیحات و عاریسازی خلیجفارس از سلاحهای هستهای و کشتار جمعی میشود.
اگر توافق هستهای ایران از بین برود، شانس چنین تحولی در خلیجفارس و منطقه صفر خواهد شد و دیگرکشورها همچون عربستان و ترکیه و مصر نیز به سمت برنامه نظامی هستهای خواهند رفت. در اینصورت آمریکا و اسرائیل مجبور به تلاش برای پیشگیری آنها از حرکت در مسیر بمب هستهای خواهند شد و احتمال وقوع درگیریهای نظامی جدید در منطقه نیز افزایش خواهد یافت. این واقعیات باید موجب شود که اهمیت موفقیت مذاکرات جاری هستهای دروین درک شود.