کد خبر: ۶۲۵۹۹۶
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۱ - ۲۱ تير ۱۴۰۰

وزیر علوم دولت رئیسی چه کسی خواهد بود؟

یکی از سوالات مهم برای آینده ترکیب احتمالی وزارت علوم دولت رئیسی و مدیریت دانشگاه‌ها در دوره اوست. در این گزارش سه احتمال مختلف برای وزارت علوم کابینه رئیسی بررسی شده است.

در حالیکه سالروز ۱۸ تیر باعث شده بود بسیاری از دانشجویان دهه هفتاد به بازخوانی خاطرات خود در آن مقطع بپردازند، فعالان دانشجویی جدید حالا نگران وضعیت دانشگاه‌های کشور در آستانه معرفی کابینه جدید و استقرار دولت ابراهیم رئیسی هستند. وزیران علوم در ایران همواره مورد توجه دانشجویان سیاسی دانشگاه‌ها بوده‌اند. این وزارتخانه در دولت اول هاشمی به مصطفی معین سپرده شد و در دولت دوم هاشمی، محمدرضا هاشمی گلپایگانی در راس این وزارتخانه قرار گرفت. اما با روی کار آمدن دولت خاتمی، اهمیت استراتژیک این وزارتخانه مشخص شد. در آن زمان گفته می‌شد که رای دانشجویان به سیدمحمد خاتمی، تاثیر غیر قابل انکاری در پیروزی او داشته است.

مصطفی معین که همزمان با دوم خرداد، از اصفهان نامزد ورود به انتخابات میان دوره‌ای مجلس شده بود و رای هم آورده بود، این بار در قامت وزیر دولت خاتمی به دانشگاه بازگشت و آزادترین دوران فعالیت‌های دانشگاهی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در همین دوره رقم خورد.

به جز کوی دانشگاه، دانشگاه‌های ایران در آن دوران شاهد برگزاری صد‌ها تجمع و اعتراض بود. در بعضی دانشگاه‌های ایران، دانشجویان چپگرا نیز کانون‌ها و نشریات تخصصی خود را داشتند. دفتر تحکیم وحدت مثل یک حزب سیاسی، از دورن دانشگاه بیانیه می‌داد و جریان‌سازی می‌کرد. کاری که در دو دهه بعدی آن هرگز به این صورت تکرار نشد.

معین چند بار در اعتراض به دخالت‌های برخی نهاد‌ها استعفا کرد و در نهایت جعفر توفیقی، دو سال آخر دولت خاتمی، به کابینه او رفت. در دوران توفیقی هم تفاوتی در سیاست‌ها ایجاد نشد، اما دانشجویان عضو تحکیم وحدت به اختلافات اساسی رسیدند.

وزارت علوم در دولت احمدی نژاد

زمانی که دکتر مهدی زاهدی برای وزارت علوم احمدی نژاد معرفی شد، او چهره گمنامی بود که به عنوان یکی از اعضای شورای شهر کرمان، شهرت چندانی نداشت و گفته می‌شد سهمیه محمدرضا باهنر نایب رئیس وقت مجلس در کابینه محمود احمدی نژاد بود.

احمدی نژاد آن زمان عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسان بود و در انتخابات شور‌ها هم باهنر به پیروزی او کمک کرده بود. در رزومه او هم ارائه مقالات در کنفرانس‌های علمی مورد توجه قرار گرفته بود. اما برخلاف این ظاهر علمی، دوران زاهدی با سرکوب شدید فعالیت‌های دانشجویی همراه شد و ده‌ها دفتر انجمن‌های اسلامی دانشجویان تعطیل شد. با این حال دانشجویان اصلاح طلب سعی می‌کردند از طریق انجمن‌های باقی مانده و برگزاری همایش و برنامه‌های مشابه، پرچم خود را در دانشگاه حفظ کنند. زاهدی البته یک اقدام مهم دیگر هم انجام داد و آن هم بازنشسته کردن اجباری تعداد زیادی از اساتید دانشگاهی بود که گفته می‌شد تعداد زیادی از چهره‌های علمی برجسته هم در میان آن‌ها بوده‌اند.

وزارت علوم در دوران کامران دانشجو

در دولت دوم احمدی نژاد، بعد از وقایع خونبار ۸۸، پرچم وزارت علوم به کامران دانشجو سپرده شد. او که بر خلاف زاهدی، سابقه روشن حضور در نهاد‌های امنیتی را داشت، کار نیمه تمام زاهدی را کامل کرد. به دانشجویان وابسته به نهاد‌های حاکمیتی اجازه داد نهاد‌هایی با عنوان انجمن اسلامی ایجاد کنند تا جای تشکیلات تعطیل شده را بگیرند. از سویی دیگر، افرادی از همین نهاد‌ها را بورسیه کرد تا جایگزین اساتید بازنشسته شوند. به این ترتیب، خرداد ۹۲، تقریبا تشکیلات مشخصی برای دانشجویان منتقد وجود نداشت (به جز انجمن دانشگاه تهران)

وضعیت وزارت علوم در دوره روحانی

در دولت روحانی اصولگرایان تلاش زیادی کردند تا وزارت علوم به دست اصلاح‌طلبان بازنگردد. وزیران روحانی یک به یک رد شدند و وقتی فرجی دانا به سختی رای اعتماد گرفت، خیلی زود به بهانه‌های واهی او را استیضاح کردند. تصویر انگشت‌های شصت دهقان نماینده تندروی جریان ایثارگران در مجلس نهم روز استیضاح دانش آشتیانی، از تصاویر ثبت شده در خاطرات سیاسی ایران است. دانشگاه‌ها در این مدت فعال شدند و صد‌ها تشکل دانشجویی با حمایت دانشجویان قدیمی تاسیس یا به عبارتی احیا شدند! با این حال محافظه‌کاری بیش از حد فرهادی و غلامی، اجازه نداد این درخت ثمری بدهد و یک سال و نیم گذشته هم که کرونا، عملا فعالیت‌های دانشجویی را تا حد زیای تعطیل کرده است.

پیش‌بینی وضعیت وزارت علوم در دولت رئیسی

ابراهیم رئیسی حالا سه مسیر برای انتخاب مدیریت دانشگاه دارد. راه اول، انتخاب یک چهره مثل کامران دانشجو است که بار دیگر، ریشه فعالیت دانشجویی را بخشکاند و دانشگاه را به حوزه تحت مدیریت اصولگرایان نزدیک کند. علیرضا زاکانی بهترین فرد برای این مسئولیت است. زاکانی نشان داده است برای حذف رقیب، از هر ابزاری استفاده می‌کند و با کسی شوخی ندارد. هواداران اصولگرا هم او را مثل یک تک تیراندازی می‌دانند که معبر‌ها را برای پیاده نظام امن می‌کند. زاکانی، دهقان، سروری، زهره الهیان و مالک شریعتی، هرچند همگی همفکر هستند، اما زاکانی صراحت بیشتری در بیان نظرات خاص این گروه دارد و می‌تواند راه‌های طی شده توسط کامران دانشجو را چند گام به پیش ببرد. رضا روستاآزاد هم به همین طیف فکری تعلق خاطر دارد و نسبت به دیگر گزینه ها، سواد آکادمیک بیشتری هم دارد.

راه دوم، انتخاب یک گزینه از میان چهره‌های راست میانه است. چهره‌ای که تکرار زاهدی باشد که اگرچه در افکار تندرو هستند، اما کاریزمای لازم برای منحل کردن نهاد‌های قدیمی یا بازنشسته کردن اساتید یا تغییر برخی ساختار‌های اساسی را ندارند. چهره‌های جوانی مثل احسان خاندوزی یا چهره‌های مستی مثل خود زاهدی، می‌توانند در این مسئولیت ایفای نقش کنند.

راه سوم نیز سپردن مدیریت دانشگاه به یک چهره میانه‌رو است. البته تعطیلی دانشگاه‌ها راه را برای برخی تغییرات باز کرده و بسیاری از تشکل‌های دانشجویی که در دوران کرونا نتوانسته‌اند انتخابات خود را برگزار کنند، از نظر آئین‌نامه‌ای به مشکل برخواهند خورد و افرادی که اختیار تصمیم‌گیری نداشته باشند، به راحتی می‌توانند در راستای اهداف تندرو‌ها حرکت کنند و هزینه‌ای هم برای اصولگرایان نداشته باشند. از محمدرضا عارف تا منصور غلامی، افرادی هستند که مثل یک کبریت بی‌خطر، می‌توانند در کابینه دولت انقلابی هم حضور داشته باشند.

دولت ابراهیم رئیسی کار سختی در دانشگاه دارد. دست‌کم در ظاهر، دختران نسل جدید حاضر به رعایت قواعد پوشش دانشگاه نیستند و در باطن هم به نظر می‌رسد تفاوت‌های اساسی بین ایدئولوژی دولتمردان رئیسی با نسل جدید وجود داشته باشد. ظاهرا، کمترین میزان مشارکت در انتخابات در بازه ۱۸ تا ۲۳ سال بوده است. با این احوال، باید دید مدیریت مخالفان دولت ابراهیم رئیسی چطور خواهد بود؟ آیا به نظرات مخالف گردن می‌نهد یا برنامه دیگری برای مخالفان تدارک دیده شده است؟/رویداد 24


نظر شما
طراحی و تولید: "ایران سامانه"