|
روزنامه شرق نوشت: با همهگیری ویروس کرونا، صنعت سینما نیز با بحران تماشاگر روبهرو شد؛ بستهبودن فضای سینما و ترس از آلودگی باعث شد تا مخاطب برای حفظ جان قید سینما را بزند که منطقی هم به نظر میرسد. از آنجایی که فناوری جایگزین را بهسرعت ارائه میدهد، موضوع نمایش اینترنتی جانشین اکران سینمایی شد.
شبکههای نمایش خانگی یا همان VOD (کوتاهشده عبارت انگلیسی video on demand به معنای ویدئو به درخواست) چند سالی است در کشور ما فعال هستند؛ «نماوا» از سال ۱۳۹۲، «فیلیمو» از سال ۱۳۹۳ و بهتازگی «نتفیلم» مشهورترینها هستند. افراد با خرید اشتراک میتوانند به شکل آنلاین فیلم و سریالهای داخلی و خارجی (با دوبله یا زیرنویس فارسی) را تماشا کنند. با وجود نیاز به پرداخت هزینه و البته ممیزی، این سایتها مورد اقبال مخاطبان داخلی قرار گرفتهاند، هرچند موضوع خرید حق نشر آثار خارجی محل ابهام است.
چند هفته پیش سریال «هجوم»
(Invasion) محصول ۲۰۲۱ اپل تیویپلاس که با استقبال کاربران روبهرو بود از «نماوا» و «فیلیمو» بدون هیچ توضیحی حذف شد. از آنجایی که گلشیفته فراهانی در این مجموعه به ایفای نقش میپرداخت، میتوان حدس زد علت همین باشد. خبرگزاری ایسنا با پیگیری خود در ۲۸ آذر اطلاعیه روابطعمومی «سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر» (ساترا) را منتشر کرد: «همانگونه که قبلا نیز اعلام شده بود حیطه مسئولیتی ساترا تصمیمات تخصصی و رسانهای است و در مورد صلاحیت افراد اظهارنظر نمیکند... نظر مراجع رسمی نظارتی و استعلامی کشور درخصوص صلاحیت فعالیت افراد خاص و محدودیت نمایش آثار و تولیدات منتسب به آنها، برای همه دستگاهها ازجمله ساترا، لازمالاتباع است». غیرمستقیم موضوع حضور گلشیفته فراهانی در این اطلاعیه نهچندان شفاف قابل فهم است.
در گذشته سابقه داشته است فیلم یا سریالی به دلیل رفتارهای خارج از عرف یا گرایش سیاسی یکی از عوامل (آثار محسن مخملباف دیگر پخش نمیشود، هرچند فیلمی همچون «توبه نصوح» باشد با مضمون دینی مرگآگاهی که در دهه ۶۰ در بیشتر مساجد به نمایش درمیآمد) دیگر اجازه پخش از رسانهها را نیافته است. در این موارد حذف نمایش یا اکران تا چه حد منطقی است؟ نکته نخست حق دیگر عوامل است؛ فیلمی با هزینه بسیار تولید میشود، آیا به دلیل رفتار یک بازیگر (آنهم پس از سالها از اتمام فیلمبرداری) میتوان پخش را ممنوع کرد؟ در این حالت به تهیهکننده و سرمایهگذار خسارت مالی فراوانی وارد میشود در حالی که مرتکب هیچ تقصیری نشدهاند. اصل شخصیبودن مجازات ایجاب میکند هر فردی تنها مسئول گفتار و رفتار خود باشد و نتوان فردی را به دلیل گناه دیگری کیفر کرد. اساسا مگر بازیگران سریالهای خارجی که هر شب از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش میشود، همه پایبند به قانون، عرف، شرع و اخلاق مورد قبول ما هستند؟ برای نمونه فیلمهای «الیور توییست» و «محله چینیها» ساخته «رومن پولانسکی» بازیگر و کارگردان فرانسوی که سالهاست به اتهام تجاوز تحت تعقیب قرار دارد، چندین بار از سیمای ملی پخش شده است.
نکته دوم یک بام و دو هوا در تصمیمگیری است؛ نهتنها هنوز فیلمهایی همچون «درخت گلابی»، «ماهیها عاشق میشوند»، «به نام پدر» و «درباره الی...» در نماوا و فیلیمو وجود دارد، حتی همه قسمتهای سریال هجوم در سایت «آپارات» قابل مشاهده است! چرا این محدودیتها تنها برای برخی از سایتها در نظر گرفته میشود؟ و نکته آخر عدم شفافیت برای پخشکننده آثار و مخاطب است. ایجاد تشکیلات عریض و طویل ساترا بهعنوان نهادی زیرمجموعه صداوسیما و گسترش تدریجی نظارت آن بر دیگر بسترهای نمایش، منجر به تحمیل سلیقه بسته مدیران صداوسیما بر همه اشکال پخش صوت و تصویر فراگیر شده است که نتیجهای جز دلزدگی مخاطب از فضای یکدست رسانههای داخلی و رفتن سراغ سایتهای فیلترشدهای همچون «نتفلیکس» و شبکههای ماهوارهای نخواهد داشت. انتظار میرفت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از قلمرو فعالیت خود یعنی شبکه خانگی دفاع کند و مانع نظارت ساترا بر این حوزه شود.
اگر قرار است سریالها با همان معیارهای سیمای ملی پخش شود، اساسا چه نیازی به ایجاد VOD بود؟ محدودشدن فضای فرهنگی/رسانهای با مصوبات روزانه نهادهایی چون ساترا، شورای عالی فضای مجازی، «مراجع استعلامی» و... برخلاف اصول ۲۴ (اصل آزادی بیان) و ۲۵ (منع سانسور) قانون اساسی بوده و با سوقدادن مردم به سوی رسانههای نظارتناپذیر، پیامدی جز نقض غرض نخواهد داشت.