|
یکی از مشکلات حادی که دامنگیر جنگلهای زاگرس شده است، آفات و بیماری است. آفتهای جوانهخوار، برگخوار، بذرخوار بلوط و بیماری زغالی بلوط از جمله بیماریهاست که زاگرس را با خطر مواجه کرده است. آنها جزو اکوسیستم زاگرس هستند و بهخودی خود آفت محسوب نمیشوند اما زمانی که موجب به هم خوردن تعادل زیستی شوند، تبدیل به آفت میشوند.
به گزارش ایسنا،در سالهای اخیر جنگلهای زاگرس به دلایل انسانی و حوادث طبیعی از جمله خشکسالیهای مداوم، استفاده بیرویه و نادرست و آتش سوزیهای پی در پی وضع خوبی ندارد، در حالیکه اگر میخواهیم امنیت غذایی و زیستی و توسعه پایدار داشته باشیم، باید به این جنگلها توجه کنیم چرا که جنگلها از جمله جنگلهای زاگرس از حیث اقتصادی و معیشتی برای مردم و کاهش معضلات زیست محیطی بهویژه در مقابل ریزگردها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
تامین ۴۰ درصد از آب کشور توسط جنگلهای زاگرس
امید سجادیان - دبیر تشکل نهضت سبز زاگرس - در گفت و گو با یک شبکه رادیویی با اشاره به جنگلهای بلوط میگوید: این جنگلها از مهمترین اکوسیستمهای کشور هستند چراکه ۴۰درصد آبهای کشور را فقط جنگلهای زاگرس تامین میکنند اما وسعت آنها از ۱۳ هکتار به شش هکتار کاهش پیدا کرده است و نه تنها جنگلها بلکه مراتع و گونههای مختلف جنگلهای زاگرس نیز تحت تاثیر قرار گرفته است.
او با اشاره به اهمیت و ارزش زیاد جنگلهای زاگرس ادامه میدهد: برای حفظ جنگلهای زاگرس باید تلاش کرد چراکه زندگی، معیشت، دامداری و باغداری انسانها و جوامع محلی به این جنگلها وابسته است.
یکی از مشکلات حاد کنونی جنگلهای زاگرس وجود آفت و بیماری است. این آفات و بیماریها نتیجه فعالیتهایی است که باعث بهم خوردن تعادل زیستی و اکولوژیک بوم سازگان زاگرس شده است.
آفتهای جوانهخوار، برگخوار، بذرخوار بلوط و بیماری زغالی بلوط از جمله آفتهایی است که زاگرس را با خطر مواجه کرده است که اگر کنترل نشود، ممکن است بیماریهای بیشتری بین درختان زاگرس شایع شود. این آفات جزو اکوسیستم زاگرس هستند و به خودی خود آفت محسوب نمیشوند اما زمانی به آفت تبدیل شدند که تعادل زیستی بهم خورد و این موجودات طغیان کردند.
افزایش دمای زمستانه طی سالهای اخیر منجر به فعال شدن پاتوژن قارچها همچنین گسترش جمعیت آفاتی مثل پروانه جوانهخوار بلوط شده است. آفت جوانهخوار هرساله با شروع تغییرات دما و رطوبت همزمان با جوانهزنی درختان بلوط در اوایل فروردین ماه با تغذیه از جوانهها و برگهای درخت بلوط باعث تضعیف و آسیبپذیری درخت میشود.
پروانه جوانهخوار در مقیاس محلی با تغذیه از برگها و حذف جوانههای بلوط در اوایل فصل رویش، مانع از شکلگیری کامل تاج پوشش میشود و در رویش آن اختلالاتی ایجاد میکنند ولی بهتنهایی منجر به خشکیدگی درخت بلوط نمیشود.
تغذیه پروانه جوانهخوار از برگ درختان بلوط و کاهش تاج پوشش آنها
زمانی که جمعیت یک آفت از حدی مشخص بیشتر میشود باید با آن مقابله کرد تا جمعیت و زاد و ولد آن کنترل شود. مسایل طبیعی و زیست محیطی، عامل به وجود آمدن این نوع آفات است و در زمانی که طغیان رخ میدهد باید کار مبارزه انجام شود و اکنون در خصوص آفت پروانه برگخوار سفید بلوط این مساله رخ داده است.
برای کمک به افزایش مقاومت جنگلهای بلوط زاگرس در برابر تنشهای دمایی و رطوبتی در حال وقوع و آفات ذکر شده، باید تمرکز اصلی روی ماندگاری حداکثر رطوبت پاییزه و زمستانه در رویشگاه زاگرس شود که برای این امر حفظ و تقویت پوشش گیاهی از کلیدیترین فاکتورها در این رویشگاه محسوب میشود.
نتایج مطالعات اخیر نشان داده که همزمان با نوسانات بلند مدت اقلیمی در قالب خشکسالیهای شدید همچنین افزایش دمای فصلی این آفات در زاگرس طغیان کردهاند.
مطالعات آناتومی که روی بافت چوبی درختان بلوط انجام شده است، نشان میدهدکه درختان بلوط طی دو دهه اخیر که نوسانات اقلیمی تشدید شدهاند با تولید بافت چوبی کمتر و افزایش تعداد آوندهای خود تلاش کردهاند که با تنشهای رطوبتی در زاگرس سازگاری پیدا کنند.
مادامی که عوامل طغیان کننده این آفات در محیط وجود داشته باشند متاسفانه این آفات همزاد بلوط باقی خواهند ماند و راهکارهایی نظیر محلول پاشی یا راهکارهای مکانیکی برای حذف این آفات در رویشگاه زاگرس فاقد کارایی لازم خواهد بود، در عین حال منجر به افزایش مخاطرات جدی برای صدها هزار زیستمند دیگر در این زیست بوم میشود.
با گسترش پروانه جوانهخوار اخیرا سمپاشی در زاگرس شدت گرفته است ومبارزه با این آفت عمدتا در کانونهای ریزششده که امکان دسترسی و مقابله وجود دارد، انجام میشود اما باید گفت که امکان سمپاشی همه مناطق وجود ندارد همچنین در جنگلهای زاگرس دسترسی به برخی از مناطق نیز بسیار دشوار است و کار مبارزه را سخت میکند.
دوره مبارزه با این آفت در زمان شفیره و یا لارو است و این شفیره زمانی که تبدیل به پروانه بالغ میشود به جنگلها خسارت وارد میکند. در زمانی که این آفت پروانه میشود، مبارزه به صورت سمپاشی با این آفت انجام میشود.
مقابله با آفات نیازمند برنامههای کوتاه،میان و بلند مدت است
مقابله با این آفتها، نیازمند انجام کار علمی و برنامههای کوتاه، میان و بلندمدت است. در کوتاه مدت باید سمپاشی در جنگلهای زاگرس انجام شود تا کانون بحرانی طی سه چهار سال نجات پیدا کند البته سمپاشی به صورت ترکیبات بیولوژیک انجام میشود که کم خطر هستند و عواقب کمتری خواهند داشت.
این سمپاشیها نباید طولانیمدت انجام شود و اگر فقط متکی به این روش باشیم، ممکن است عوارض نامطلوبی برای جنگل بهویژه حشرات و موجودات زنده داشته باشد بنابراین پس از بازه زمانی سه چهار ساله باید متوقف شود، ضمن اینکه زمان سمپاشی در هر منطقه باید به تشخیص کارشناسی کمیته گیاه پزشکی و اکولوژیکی در هر منطقه صورت گیرد.
این سمپاشیها در حالی انجام میشود که حتی هیچ مقیاس کمی از طرف سازمان جنگلها و مراتع برای مناطق درگیر آفت ذکر نشده است.
در عملیات مبارزه از محلول بیولوژیک BT استفاده میشود. عملیات محلولپاشی با محلول بیولوژیکی BT که پودر قابلحل در آب است، بر اساس مقدار معین مصرفی سالیانه استفاده میشود اما امسال به دلیل خشکسالی موجود و تاثیر منفی آن بر این موضوع، بهموقع این مبارزه شروع شده است.
زاگرس در آستانه فروپاشی و ورشکستگی
هادی کیادلیری - رئیس دانشکده منابع طبیعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات - نیز در گفت و گو با یک شبکه رادیویی با بیان اینکه اکوسیستم زاگرس در حال نزدیک شدن به نقطه ورشکستگی و فروپاشی است، اظهار میکند: مرگ و میر دسته جمعی درختان، طغیان آفات و بیماریها، فرسایش خاک، کمبود آب و گرد و خاک از بحرانهای درجه یک محسوب میشوند.
او با تاکید براینکه نجات زاگرس در کوتاهمدت امکانپذیر نیست، تدوین استراتژی و برنامهریزی بلندمدت و اصولی را به عنوان راه حل اصولی عنوان میکند.
کیادلیری با بیان اینکه تمام صدمات به زاگرس از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل شده است، میگوید: این جنگلها نیاز به ترمیم و سالمسازی دارند.
امکان سمپاشی جنگلهای زاگرس وجود ندارد
این استاد دانشگاه در پایان با بیان اینکه امکان سمپاشی در جنگلهای زاگرس وجود ندارد، گفت: یکی از دلایل اصلی شکست مدیریت در طبیعت این است که ما همیشه بعد از به وجود آمدن مشکل اقدام میکنیم.