به گزارش ایسنا و به نقل از دیلیمیل، محققان موسسه انسانشناسی تکاملی ماکس پلانک در آلمان دیانای ۱۳ فرد که در دو غار در کوههای آلتای پیدا شده بودند را تجزیه و تحلیل کردند.
قدمت گروهی که در غار چاگیرسکایا(Chagyrskaya) یافت شدهاند به حدود ۵۹ هزار سال پیش میرسد و آنها اولین بقایای تاکنون یافت شده از یک جامعه کوچک از نئاندرتالها هستند.
لوریتس اسکاو (Laurits Skov)، نویسنده اصلی این مقاله میگوید: این واقعیت که آنها در زمانی یکسان زندگی میکردهاند بسیار هیجان انگیز است. این بدان معنی است که آنها احتمالاً متعلق به یک جامعه اجتماعی هستند. بنابراین، برای اولین بار، ما میتوانیم از ژنتیک برای مطالعه سازمان اجتماعی یک جامعه نئاندرتال استفاده کنیم.
نئاندرتالها از حدود ۴۳۰ هزار تا ۴۰ هزار سال قبل در غرب اوراسیا مستقر بودهاند و ارتباط نزدیکی با انسانهای امروزی دارند. این گونهها برای هزاران سال با انسانهای اولیه در آفریقا زندگی میکردهاند تا در نهایت در حدود ۳۰۰ هزار سال پیش به اروپا نقل مکان کردند.
جنوب سیبری پیش از این نیز موارد زیادی برای تحقیقات مربوط به دیانای باستانی در بر داشته است.
در این مطالعه جدید بقایای یافت شده در غار چاگیرسکایا(Chagyrskaya) و غار اوکلادنیکوف(Okladnikov) مورد بررسی قرار گرفتند.
نئاندرتالها برای مدت کوتاهی حدود ۵۴ هزار سال پیش این مکانها را اشغال کرده بودند و صدها هزار ابزار سنگی و استخوان حیوانات از خود به جای گذاشتهاند. آنها بز، اسب، گاومیش کوهان دار و سایر حیوانات را شکار میکردند و از دهها مایل دورتر مواد اولیه برای ابزار خود جمعآوری میکردند. بیش از ۸۰ قطعه استخوان و دندان نئاندرتالها نیز جمعآوری شده است که نشان میدهد گروههایی که در این دو غار زندگی میکنند ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند.
از زمانی که اولین پیشنویس ژنوم نئاندرتالها در سال ۲۰۱۰ منتشر شد، محققان موسسه آلمانی ماکس پلانک ۱۸ ژنوم دیگر را از ۱۴ مکان باستانشناسی مختلف در اوراسیا توالییابی کردهاند.
در حالی که این دادههای ژنتیکی به درک تاریخ گسترده مردم باستانی کمک میکرد اما اطلاعات کمی در مورد جوامع فردی فراهم شد.
در این مطالعه که به تازگی در مجله نیچر منتشر شده است، دکتر اسکاو و همکارانش دادههای ژنتیکی بقایای ۱۱ فرد نئاندرتال را از غار چاگیرسکایا و دو نفر از غار اوکلادنیکوف به دست آورده و بررسی کردند.
این بزرگترین مطالعه ژنتیکی شناخته شده در مورد نئاندرتالها است که تا به امروز گزارش شده است.
این ۱۳ نفر متشکل از هفت مرد و شش زن بودند که از این تعداد هشت نفر بزرگسال و پنج نفر کودک و نوجوان بودند. این گروه شامل یک پدر نئاندرتال و دختر نوجوانش، و همچنین دو نفر از بستگان درجه دو میشدند که یک پسر جوان و یک زن بالغ بودند. این دو نفر ممکن است پسرخاله/پسرعمه، پسر عمو/پسر دایی و خاله/عمه یا مادربزرگ و نوه بوده باشند.
محققان همچنین به دیانای موجود در میتوکندری نئاندرتالها نگاه کردند و انواع خاصی از تنوع ژنتیکی به نام "هتروپلاسمی" را یافتند که بین این افراد مشترک است.
هتروپلاسمی که به حضورِ بیش از یک نوع ژنوم اندامکی(دیانای میتوکندریایی یا دیانای پلاستیدی) درون یک سلول گفته میشود از طریق زنان منتقل شده و تنها در تعداد کمی از نسلها باقی میماند. این موضوع نشان میدهد که همه این افراد تقریباً در زمان یکسانی زندگی کرده و مردهاند.
این دیانای میتوکندریایی همچنین درکی از تنوع ژنتیکی در این جامعه فراهم کرد که بسیار کم بوده و گروهی شامل ۱۰ تا ۲۰ نفر را شامل میشد. این میزان بسیار کمتر از مقادیری است که برای سایر جوامع بشری باستانی یا امروزی ثبت شده و بیشتر شبیه به گروهی از حیوانات در حال انقراض است.
همچنین مشخص شد که تنوع ژنتیکی کروموزومهای Y که توسط مردان منتقل میشوند بسیار کمتر از دیانای میتوکندریایی است که از مادران به ارث میرسد. این نشان میدهد که حداقل ۶۰ درصد از زنان برای پیوستن به خانوادههای خود مهاجرت کردهاند در حالی که مردان در محل زندگی خود باقی ماندهاند.
محققان میخواهند در مطالعات آتی افراد بیشتری را از سایر جوامع نئاندرتالها بررسی کنند تا ببینند آیا این سازمان اجتماعی گسترده بوده است یا خیر.