|
یک کارشناس ارشد اقتصاد انرژی گفت: نزدیکی ایران با بلوکهای مهم قدرت در آسیا و از جمله چین، یک نقشه راه استراتژیک بوده، البته چین نقشه راه توسعه خود را بی وقفه در طول سه دهه گذشته، طی کرده و حالا در ادبیات اقتصادی جهان به یک پدیده مهم و مثال زدنی تبدیل شده است.
فریدون برکشلی در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه در طول دهه گذشته، همیشه در مورد اهمیت و جایگاه چین در اقتصاد جهانی گفتوگو کردهایم، اظهار کرد: محوریت اقتصاد بینالملل در قرن ۲۱ به تدریج به قاره آسیا و البته در یک نگرش وسیع تر منطقه اوراسیا، منتقل میشود. قرن بیستم، قرن امریکا و انگلیس یا در واقع محور آنگلوساکسون و قرن نوزدهم از آن فرانسه بود.
به گفته وی از قرن پانزدهم کشورهای پرتغال، اسپانیا، هلند و غیره هر کدام دوران اقتدار خود را داشتند. در گذشتههای دورتر هم امپراطوریها دوران شکوه و جلال خود را سپری کردند. حالا آسیا، در حال غلبه بر ناکامیهای قرون گذشته خویش است. البته این بدان معنا نیست که قدرتهای قبلی مضمحل میشوند. کشورهای اتحادیه اروپا و امریکا همچنان نقش مهمی خواهند داشت.
به گفته این کارشناس ارشد اقتصاد انرژی این مهم است که توجه داشته باشیم که چین در مسیر دسترسی به اهداف توسعه اقتصادی خود، چند دهه از هرگونه تنش و درگیری بینالمللی پرهیز کرد. البته گاه با هندوستان روابط پر تنشی را تجربه کرد ولی در مجموع از هر نوع تنشی که در مسیر توسعه کشور، خدشه وارد می کرد، پرهیز کرد.
به گفته برکشلی این را هم عرض کردم تا بدانیم که چین هم در روابط دو جانبه خود، از کشورهای پر دردسر دوری می کند. در واقع جمهوری اسلامی، زمانی میتواند که از پتانسیلها و روابط با چین، برخوردار شود که به سایر اهداف استراتژیک و روابط بینالمللی این کشور، آسیبی وارد نکند. در حقیقت روابط استراتژیک چین، فقط در منافع مشترک استراتژیک است. چین در رعایت اصول تحریم امریکا علیه جمهوری اسلامی، قواعد تحریم ها را گاهی حتی با دقت مضاعف رعایت میکند. این یک اصل مهم در برقراری و استحکام روابط با پکن است.
وی با تاکید بر اینکه چین منابع مالی عظیمی دارد نزدیک به یک تریلیون دلار مازاد ذخیره ارزی این کشور است و در همه دنیا به دنبال یافتن کشورهای امن برای سرمایهگذاری است، اظهار کرد: چینیها در ۱۵ سال گذشته، نیم تریلیون دلار در امریکای لاتین و آفریقا، سرمایهگذاری کردهاند. چین اولین کشوری است که پس از روی کار آمدن طالبان، سرمایهگذاری در افغانستان را آغاز کرد. لذا روی تواناییهای مالی چین میتوان حساب کرد.
این کارشناس ارشد اقتصاد انرژی با بیان اینکه در مورد فن آوری لازم است توجه کرد که چین هم مانند ژاپن و کره جنوبی فاقد نظام تکتونیک قدرتمندی بوده، صنایع چین، به یمن سرمایهگذاریهای شرکت های امریکایی و اروپایی، رشد کردند. چینیها از طریق کپی برداری، فعالیت های صنعتی و فنی خود را توسعه دادند. بنابراین در مورد انتقال فن آوری لازم است توجه داشته باشیم که انتظار دستیابی به فن آوری های خیلی پیشرفته از چین، چندان منطقی نیست، گفت: مثلا در بخش انرژی و به خصوص نفت و پتروشیمی، سطح و قابلیتهای کارشناسان ایرانی، بیش از چینیها است. چین با تمام دنیا مراودات گسترده دارد. چینی ها پروژه ها را با استفاده از قابلیت های قدرتمند مالی خود می گیرند و برون سپاری می کنند. از شرکتهای بین المللی استفاده میکنند.
برکشلی با بیان اینکه بهتر است مباحث صنعت نفت، انرژی، تجاری از زاویه اقتصادی، نگاه شود، گفت: با نگاه ایدیولوژیک، نمی توانیم با دقت بالایی اهداف توسعه را دنبال کنیم. همین حالا چین و امریکا دوران پرتنشی را در روابط خود می گذرانند، اما در ۲۰۲۲ بالاترین حجم بازرگانی تاریخ روابط با یکدیگر را داشتند. جنگ بالن ها مابین پکن و واشنگتن در جریان است، اما روابط اقتصادی، فارغ از مسایل سیاسی، به مسیر خود ادامه می دهد.
وی با بیان اینکه نگاه به آسیا و شرق گرایی ایران یک سیاست اصولی است. در حقیقت شرق گرایی و شرق محوری، برای اولین بار توسط ایران در دنیا معرفی و مطرح شد، گفت: طرح گسترش و توسعه سازمان همکاریهای منطقهای موسوم به اکو، متشکل از ۱۳ کشور منطقه اوراسیا، از ایران بود. دبیرخانه اکو در تهران بوده لذا ایده و استراتژی منطقی و اصولی است، لیکن نگاه به شرق، منهای بقیه دنیا، واژگون میشود. در واقع شرق هم از ما پرهیز خواهد کرد.
این کارشناس ارشد اقتصاد انرژی با بیان اینکه هیچ اقتصادی با کشوری که با درگیریها و معضلات مختلف مواجه است، روابط بلند مدت و مستحکی، بنا نمیکند، گفت: ایران در حقیقت لازم است که همراه با نگاه به شرق، از نظر نقشه راه هم، مسیر کشورهای موفق شرق را مورد توجه قرار دهد. کشورهای آسه آن جملگی، سالهاست که با رشد تولید ناخالص داخلی ۵ تا ۷ درصد مسیر توسعه را طی می کنند. در گذرگاههای سختی با غرب در گیر بودند. امروز فروشگاه های کشورهای اروپایی و امریکا، پر از مصنوعات همین کشورها است.
به گفته برکشلی مسیر شرق گرایی به خودی خود، به مفهوم توسعه اقتصاد ملی نیست. بلکه در یک فرایند متوازن و متعادل، به نتایج مطلوب و درخور منتهی خواهد شد.