|
«رافائل
گروسی»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدعی شد ایران در حال تنبیه این نهاد
بینالمللی بابت اقداماتی است که آمریکا و کشورهای اروپایی مرتکب شدهاند. وی در
مصاحبه با خبرگزاری فرانسه در حاشیه اجلاس «داووس» مدعی شد که ایران همکاری خود با
آژانس اتمی را محدود کرده است.
به گزارش ایسنا، مدیرکل
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در واپسین موضعگیری خود مدعی شد ایران همکاری با
آژانس را به صورت بیسابقهای محدود کرده است. او گفت: «این روشی برای تنبیهکردن
ما بابت اتفاقات بیرونی است. وقتی فرانسه یا انگلیس یا ایالاتمتحده کاری انجام میدهد
که آنها خوششان نمیآید، گویی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی را بابت مناقشههایشان
با دیگران گروگان میگیرند. این برای ما پذیرفتنی نیست.»
سخنان رافائل گروسی از چند
منظر قابل تأمل است؛
نخست آنکه
جمهوری اسلامی ایران همواره اعلام کرده که سطح روابط با آژانس را بر اساس معاهده
های پادمان و انپیتی که برای تمام اعضا لازمالاجراست، تنظیم و اجرا میکند و
تاکنون نیز به آن پایبند بوده است.
ایران حتی در مقاطعی پروتکل
الحاقی را که امری الزامآور نبوده داوطلبانه اجرا کرده و پس از آن بر اساس حقوق
حقه خود در برجام و نیز مصوبه مجلس شورای اسلامی از ادامه این مسیر خودداری کرده
است. بر این اساس ادعای کمکاری ایران در همکاری با آژانس ادعای نادرست و غیر قابل
پذیرش است.
دوم آنکه
بر اساس مقررات آژانس، حق کشور میزبان است که پذیرنده بازرسان آژانس باشد و هر
زمان که هر کدام را عنصری نامطلوب بداند، حق رد پذیرش یا حتی تعلیق فعالیت بازرسان
را دارد؛ لذا اقدام ایران در نپذیرفتن برخی بازرسان آژانس امری کاملاً قانونی و از
حقوق قانونی ایران است. نکته مهم آنکه آژانس موظف به رازداری در باب اسرار هستهای
کشورها بوده حال آنکه اطلاعات مربوط به ایران نه تنها در اختیار کشورهای غربی قرار
گرفته بلکه در فضای رسانهای نیز منتشر شده است. در نتیجه عدم رازداری آژانس زمینه
های ترور دامشمندان هسته ای،خرابکاریها و حملات رژیم صهیونیستی به برخی تاسیسات
هستهای ایجاد شده که قطعا آژانس به جای مطالبه گری فرا قانونی باید به آن پاسخ
بدهد.
سوم آنکه
گروسی در حالی مدعی گروگان گرفته شدن آژانس توسط ایران شده که نگاهی به
کارنامه و رفتار سیاسی و غیر فنی آژانس و مدیرکل آن در ادوار گذشته نشان می دهد که
این آژانس همواره اسیر رویکردهای سیاسی قدرتهای غربی و نفوذ رژیم صهیونیستی در این
نهاد بین المللی بوده و بیان اتهاماتی مبنی بر رفتار غیر حقوقی ایران بیشتر
به لطیفه شباهت دارد. از مبانی ریشهای برجام بستهشدن پرونده مطالبات ادعایی
آژانس در خصوص برنامه هسته ای نظامی ایران (پیامدی) بود که در چارچوب این
توافقنامه حل و فصل شد اما آژانس و مدیر کل آن با استناد به اظهارات واهی و غیر
مستند و بر خلاف توافقات فی مابین مجددا این پرونده را گشودند تا با استفاده از آن
فشارهای سیاسی و غیر حقوقی به ایران را افزایش بدهند.علی رغم انعطاف مجدد ایران،
غرب با گروگانگرفتن آژانس و منحرفساختن آن از مسئولیت اصلی خویش یعنی کمک به
توسعه دانش هستهای ایران و نیز رفتارهای نظارتی بر اساس پادمان، به دنبال سیاسیکاری،
عدم اجرای تعهدات برجامی و باجخواهی از ایران است و افرادی همچون گروسی نیزبا زیر
پا گذاردن استقلال و ماهیت فنی آژانس، این نهاد بین المللی را به ورطه
رفتارهای سیاسی سوق داده اند. آقای گروسی اگر واقعا به دنبال خارج کردن آژانس از
اسارت است، ادرس درست گروگان گیران، تروئیکای اروپایی و آمریکا هستند که بدون در
نظر گرفتن تعهدات برجامی و نیز همکاری گسترده ایران با آژانس باز هم به همان
رفتارهای غیر اصولی و سوء استفاده از آژانس برای زیادهخواهیهای ضد ایرانی
استفاده میکنند.
نکته پایانی آنکه
گروسی در حالی به اتهامزنی و ابراز نارضایتی از کاهش همکاری ایران با آژانس میپردازد
که نهاد تحت مدیریت او هیچ واکنش موثری در قبال رژیم صهیونیستی که در جنگ
اخیر غزه رسما فلسطینیها را به حمله هستهای تهدید کرد و همچنین اقدامات
آمریکا و انگلیس که با ارسال تجهیزات و مهمات آغشته به اورانیوم ضعیفشده
عملا قوانین بین المللی را زیر پا گذاشته اند، انجام نداده است.
علاوه بر این آمریکا، انگلیس و
فرانسه درسایه بی توجهی آژانس نسبت به اجرای وظایف قانونی اش اخیرا از نوسازی چند
صد میلیارد دلاری تسلیحات هستهای خود خبرداده اند که ابعاد آن کاملا نامشخص است.
نورنیوز نوشت: فهرست طولانی
دیگری از اقدامات و انحرافات هستهای کشورهای مختلف نیز شامل پیمان آکوس با محوریت
ساخت زیردریایی هستهای توسط آمریکا و انگلیس برای استرالیا، تردد خطرناک زیر
دریاییهای هستهای فرسوده انگلیس در آبراههای بینالمللی، قصد ژاپن برای آزادسازی
پسماندهای هستهای فوکوشیما در دریا و مواردی از این دست نیز وجود دارد که واکنش
مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی هسته ای به این تحولات صرفا سکوت بوده است.
متاسفانه رفتارهای تاملبرانگیز و غیر مسئولانه آژانس و مدیرکل آن که به گوشه هایی
از آن اشاره شد نه تنها شخصیت حقوقی این نهاد نظارتی را زیر سوال برده بلکه اعتماد
کشورها به بی طرفی آژانس را که مهمترین شاخص جلب اعتماد کشورها برای همکاری متقابل
به شمار می رود را دچار خدشه و نقصان نموده است.