کد خبر: ۷۱۲۴۸۹
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۷ - ۰۸ بهمن ۱۴۰۲

فرامتن دادگاه لاهه

اعتراضات جهانی شکل گرفته علیه رژیم اشغالگر قدس منبعث از یک هیجان یا فضای احساسی نیست و اتفاقا، معلول تثبیت یک گفتمان و خیزش مقدس در سطح بین‌المللی تلقی می‌شود. جریان قدرت در غرب و رژیم صهیونیستی پس از وقوع عملیات پیروزمندانه توفان الاقصی نه‌تنها در مدیریت جنگ غزه به سود منافع خود با شکست مواجه شد، بلکه قدرت روایتگری و تصویرسازی خود از صهیونیسم و متعلقات آن را نیز از دست داد.

به گزارش ایسنا، دکتر محمدمهدی ایمانی‌پور، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در یادداشتی با این عنوان نوشت: کلیت برگزاری دادگاه لاهه در واکنش به جنایات بی‌حد و حصر رژیم اشغالگر قدس در غزه، مولد تحولات تازه‌ای در قبال این فاجعه محسوب می‌شود. خشم نتانیاهو و دیگر سران رژیم کودک‌کش صهیونیست در قبال این رویداد، به وضوح نشان می‌دهد صهیونیست‌ها با یک «امر بی‌سابقه» در نظام بین‌الملل مواجه شده‌اند که حتی در موارد قبلی از جمله تشکیل کمیته موسوم به «وینوگراد» پس از وقوع جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ میلادی نیز سابقه نداشته است.

۱- روایتگری دادگاه لاهه نسبت به جنایات رژیم اشغالگر قدس در غزه و خان‌یونس، با روایتگری جریان مسلط رسانه‌ای و سیاسی غرب در طول ۱۱۵ روز سپری شده از این جنگ تفاوتی آشکار داشت. در حالی که سران غرب نسل‌کشی آشکار و غیرقابل انکار صورت‌گرفته علیه فلسطینیان را مصداق «دفاع مشروع!» قلمداد کرده و حتی حاضر به محکومیت ظاهری جنایات انجام شده در غزه نشدند، رسمی‌ترین مرجع قضایی بین‌المللی از کافی بودن شواهد و مستندات موجود جهت ورود به پرونده نسل‌کشی غزه خبر می‌دهد. فراتر از آن، بهانه‌تراشی‌های شکلی و حقوقی صهیونیست‌ها برای فرار از مجازات نسل‌کشی در غزه نیز در گام نخست راه به جایی نبرد و «ژوآن دونوگو» رئیس و قاضی دادگاه لاهه ادله و شواهد ارائه شده از سوی آفریقای‌جنوبی را مسموع دانست. اگر چه این روند (به لحاظ حقوقی) در ابتدای راه است و باید تکمیل شود اما تل‌آویو در طول ۷۶ سال جنایت و کشتار، هیچ‌گاه با چنین چالش حقوقی گسترده‌ای مواجه نشده است. 

۲- قطعا پدیده‌های جاری در حوزه روابط بین‌الملل را  نمی‌توان منهای فرامتن آنها مورد فحص و بررسی قرار داد. پس از وقوع جنگ غزه، این فرامتن جهانی به دور از اراده و تصمیم رژیم صهیونیستی و جریان‌های تبلیغاتی، سیاسی و رسانه‌ای وابسته به آن شکل گرفت. خیزش ملت‌ها در ۵ قاره دنیا در اعتراض به جنایات تل‌آویو  در غزه منتج  به شکل‌گیری جریانی مستمر و عمیق علیه ماهیت و هویت نامشروع رژیم صهیونیستی شده که بنیان‌های نظم ادعایی غرب را که بر مبنای حکمرانی ظالمانه  و گفتمان سازش با سلطه‌گری شکل گرفته هدف قرار داده است. تاکنون بارها تاکید شده است اعتراضات جهانی شکل گرفته علیه رژیم اشغالگر قدس منبعث از یک هیجان یا فضای احساسی نیست و اتفاقا، معلول تثبیت یک گفتمان و خیزش مقدس در سطح بین‌المللی تلقی می‌شود. جریان قدرت در غرب و رژیم صهیونیستی پس از وقوع عملیات پیروزمندانه توفان الاقصی نه‌تنها در مدیریت جنگ غزه به سود منافع خود با شکست مواجه شد، بلکه قدرت روایتگری و تصویرسازی خود از صهیونیسم و متعلقات آن را نیز از دست داد. در این میان، انتظار جهانیان از دادگاه لاهه و نهادهای رسمی حقوقی و قضایی نظام بین‌الملل، آنها را وادار به ورود به این پرونده کرده است. 

۳ـ نکته آخر به ارتباط معنادار  «ساختار –بازیگر» در قاموس سلطه‌گرانی مانند آمریکا و رژیم اشغالگر قدس مربوط می‌شود. بر این اساس، بازیگران تحت تاثیر ساختار دیکته شده از سوی جریان سلطه قرار می‌گیرند و هر گونه اقدام، کنش یا حتی واکنش حداقلی آنها در برابر ظلم و ستم با سخت‌ترین مواجهه از سوی ساختار توأم می‌شود. پس از تاسیس رژیم غیرقانونی و نامشروع صهیونیستی در نیمه قرن بیستم، واشنگتن و تل‌آویو خود را بانی و خالق این ساختار تلقی می‌کردند و رفتار بازیگران را با ثوابت و متغیرات این منظومه سلطه‌محور تطبیق می‌دانند. با گذشت زمان و ارتقای آگاهی ملت‌ها، این قدرت تطبیقی به چالش کشیده شد تا اینکه به نقطه زمانی کنونی (سال ۲۰۲۴) رسیدیم! اکنون دیگر صرفا افول یا تضعیف ارتباط «ساختار – بازیگر» در غرب موضوعیت ندارد،  بلکه از  ایجاد نظم نوین جهانی بر مبنای اراده جدید شکل گرفته در نظام بین‌الملل سخن می‌گوییم. گفتمان مقاومت در منظومه جدید، مولد و محور است. این گفتمان، اصالت و مشروعیت  ساختار ترسیم شده از سوی غرب و صهیونیست‌ها را به چالش کشیده و بنیان‌های آن را مستقیما هدف قرار می‌دهد. روزهای به‌مراتب  سخت‌تر صهیونیست‌ها و حامیان این رژیم هنوز در راه است!

نظر شما
طراحی و تولید: "ایران سامانه"