| |
مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل تأکید کرد: امروز جهان درحال گذار از نظم تکقطبی است و دوران سلطهگری آمریکا بر جهان به پایان رسیده است.

به گزارش خبرگزاری صداوسیما، علی اکبر ولایتی با اشاره به پیشینه تاریخی شکلگیری ایالات متحده آمریکا گفت: برای درک وضعیت کنونی جهان، باید ریشههای تاریخی قدرتطلبی و توسعهطلبی آمریکا را شناخت. پس از کشف قاره آمریکا در سال ۱۴۹۲ میلادی توسط کریستف کلمب، قدرتهای اروپایی همچون اسپانیا، پرتغال، انگلیس و فرانسه به تقسیم سرزمینهای جدید پرداختند. این رقابتهای استعماری، درگیریهای اروپا را به قاره جدید کشاند و سرآغاز سیاستهای سلطهگرانهای شد که بعدها در قالب قدرت آمریکا تبلور یافت.
وی افزود: استعمارگران اروپایی، بهویژه پرتغالیها، با رفتارهای غیرانسانی خود زمینهساز یکی از سیاهترین دورانهای تاریخ بشری شدند؛ آنان مردم آفریقا را به بردگی گرفته، در کشتیها به اروپا میبردند و نیمی از آنان در راه جان میباختند. این شیوه ظالمانه، اساس نظام اقتصادی و اجتماعی اولیه در قاره آمریکا را شکل داد.
به گفته مشاور مقام معظم رهبری، در سال ۱۷۷۶ میلادی، پس از جنگ میان استعمارگران، ایالات متحده آمریکا تأسیس شد؛ کشوری که از ابتدا بر مبنای تبعیض نژادی، استعمار و انباشت سرمایه شکل گرفت. بعدها جنگهای داخلی آمریکا (۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵) که بهظاهر بر سر لغو بردهداری بود، در واقع نزاعی میان دو تفکر اقتصادی و سیاسی متفاوت بود: شمال صنعتی و لیبرال با جنوب زمیندار و سلطهطلب.
ولایتی ادامه داد: تفکر جنوبی آمریکا، که بعدها در قالب حزب جمهوریخواه تداوم یافت، همچنان بر سیاستهای توسعهطلبانه، برتریجویانه و سلطهگرانه تأکید دارد. از ریگان تا ترامپ، رگههای همان تفکر دیده میشود؛ تفکری که منافع آمریکا را مقدم بر همه ارزشهای انسانی میداند.
وی در تحلیل تحولات قرن بیستم تصریح کرد: پس از جنگ جهانی دوم و در دوران جنگ سرد، آمریکا کوشید خود را بهعنوان تنها قدرت تعیینکننده جهان معرفی کند. با فروپاشی شوروی، بوش پدر اعلام کرد که «در جهان تنها یک ابرقدرت باقی مانده است» و فوکویاما از «پایان تاریخ» سخن گفت. اما این خوشخیالی دیری نپایید؛ زیرا ملتها و قدرتهای نوظهور، سلطه یکجانبه آمریکا را نپذیرفتند.
ولایتی افزود: روسیه پس از فروپاشی شوروی، در دوران ولادیمیر پوتین بار دیگر به قدرت بازگشت. پوتین با بازسازی ساختار سیاسی و اقتصادی روسیه، اقتدار ملی را احیا کرد و در برابر سیاستهای تجاوزکارانه غرب ایستاد. او بسیاری از امتیازاتی را که گورباچف و یلتسین به غرب داده بودند، لغو کرد و استقلال روسیه را بازگرداند.
وی در ادامه با اشاره به نقش چین در تحولات جهانی خاطرنشان کرد: چین نیز در دهههای اخیر با رشد اقتصادی بیسابقه و سیاست خارجی متوازن، توانسته است جایگاه مستقلی در نظام بینالملل بیابد. اتحاد راهبردی چین و روسیه در قالب سازمان شانگهای و گروه بریکس، نشانهای روشن از شکلگیری قطب جدیدی در شرق است که در برابر سیاستهای یکجانبه آمریکا ایستاده است.
امروز آمریکا با بحران مشروعیت مواجه است
مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل، با اشاره به سیاستهای اخیر ایالات متحده گفت: امروز آمریکا نهتنها در خاورمیانه بلکه در آمریکای لاتین و شرق آسیا نیز با بحران مشروعیت مواجه است. سیاست موسوم به «حیاط خلوت» که از دوران مونرو آغاز شد، هنوز در تفکر سیاستمداران آمریکایی وجود دارد. از نگاه آنان، آمریکای لاتین باید در کنترل واشنگتن بماند، همانگونه که ترامپ در اظهاراتی، کانادا را ایالت پنجاهویکم آمریکا خواند.
ولایتی با اشاره به جاهطلبیهای جدید واشنگتن تأکید کرد: آمریکا درصدد گسترش نفوذ خود از آمریکای جنوبی تا قطب شمال است و در عین حال، به دنبال کنترل مناطق راهبردی، چون کانال پاناما، ونزوئلا، شیلی و بولیوی است. هدف نهایی، مقابله با قدرتگیری شرق و حفظ ابرقدرتی از دسترفته خود است.
حق طلبی مردم فلسطین قابل معامله نیست
او همچنین رفتار ترامپ را نمونهای از سیاست تحقیر متحدان دانست و گفت: ترامپ در نشستهای بینالمللی از جمله در شرمالشیخ و حتی در دیدار با زلنسکی، رهبران اروپا را تحقیر کرد؛ زیرا معتقد است آمریکا نباید هزینه امنیت اروپا را بپردازد. از سوی دیگر، نگاه او به کشورهای عربی تنها از زاویه مالی است و حمایت از رژیم صهیونیستی را نیز صرفاً در چارچوب منافع شخصی و انتخاباتی خود میبیند.
ولایتی با اشاره به جنگ غزه گفت: تلاش ترامپ برای توقف جنگ در غزه، نه از سر دلسوزی برای فلسطینیان، بلکه با هدف جلوگیری از گسترش نارضایتی در میان کشورهای عربی است. او میخواهد با راضی نگه داشتن دولتهای ثروتمند عرب، منافع اقتصادی و سیاسی آمریکا را تضمین کند؛ اما این سیاست دیر یا زود شکست خواهد خورد، زیرا ملتهای منطقه بیدار شدهاند و حقطلبی مردم فلسطین قابل معامله نیست.
مشاور مقام معظم رهبری در ادامه افزود: در مقابل این رویکرد، کشورهای شرق و اعضای بریکس با تکیه بر همکاریهای اقتصادی و استقلال سیاسی، در حال شکلدهی به نظمی جدید هستند. ارزش پول روسیه در طول جنگ اوکراین کاهش نیافته و این خود نشاندهنده حمایتهای مؤثر چین از روسیه است. چنین روندی نشانهای از شکلگیری نظمی نوین در جهان است که بر پایه همکاری، عدالت و احترام متقابل استوار است.
آمریکا به دنبال تسلط بر مسیر انرژی و تجارت منطقه
وی درباره تحرکات آمریکا در جنوب آسیا نیز گفت: واشنگتن با افزایش فشار بر پاکستان و هند تلاش دارد حضور خود را در منطقه حفظ کند. سفرهای مکرر فرماندهان نظامی پاکستان به آمریکا و گفتوگوهای آنان با مقامات آمریکایی، بخشی از این راهبرد است. آمریکا میکوشد در نزدیکی بندر گوادر و در مجاورت بندر چابهار ایران، پایگاههای جدیدی ایجاد کند تا علاوه بر کنترل چین، بر مسیر انرژی و تجارت منطقه نیز تسلط یابد.
ولایتی در جمعبندی این تحلیل اظهار داشت: ایالات متحده همچنان با همان سیاست دیرینه خود عمل میکند؛ سیاستی که بر مبنای طمع اقتصادی، مداخلهجویی و سلطهطلبی شکل گرفته است. اما شرایط امروز جهان دیگر مانند گذشته نیست. ملتها بیدار شدهاند و قدرتهای نوظهور، بهویژه در شرق، مانع تکرار سلطه یکجانبه خواهند شد.
وی تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری مستقل، الهامبخش و تأثیرگذار، با تکیه بر منطق عدالتخواهی، ایستادگی در برابر سلطهطلبی و تقویت همکاری با کشورهای مستقل آسیایی و اسلامی، جایگاهی مهم در نظم نوین جهانی دارد. آینده از آنِ ملتهایی است که با استقلال و عزت، مسیر عدالت و مقاومت را برگزیدهاند، نه قدرتهایی که قرنها بر پایه استعمار و جنگ، ثروت اندوختهاند.
ولایتی افزود: جمهوری اسلامی ایران همچنان بهعنوان محور اصلی جبهه مقاومت، از کشورهایی که در برابر صهیونیسم و آمریکا ایستادگی میکنند، حمایت کرده و به تلاشهای خود در این مسیر ادامه میدهد. اتهامات غربیها، بهویژه آمریکا و انگلیس، مبنی بر دخالت ایران در امور داخلی کشورهای منطقه، نادرست و برعکس واقعیت است. در حالیکه این کشورهای غربی، بهویژه آمریکا و فرانسه، درصدد دخالت مستقیم در امور داخلی لبنان هستند، رژیم صهیونیستی نیز بهعنوان ابزار سیاست تجاوزکارانه آنان، پیش و پس از آتشبس، با حمله به لبنان جان مردم بیگناه را میگیرد. تنها نیرویی که در برابر این تجاوزها ایستادگی میکند، مقاومت اسلامی حزبالله است. در عین حال، آمریکاییها خواستار خلع سلاح حزبالله شدهاند، در حالیکه حمایت جمهوری اسلامی ایران از حزبالله، در واقع صیانت از لبنان است. این در شرایطی است که اقدامات آمریکا و غرب در جهت دخالت در لبنان، با هدف تضعیف هویت ملی این کشور و ایجاد وضعیتی مشابه آنچه در سوریه رقم زدهاند، صورت میگیرد.
منبع: ایرنا