اقدام هوشمندانه روحانی در سخنرانی دیروز
قانون نوشت: روزگذشته روساي سه قوه درهمايش قوه قضایيه كنارهم نشستندوحرفهاي خوبي زدند.روحاني ازاتحادوهمدلي گفت وعلي لاريجاني به محسني اژهاي انتقادكرد:«برادرم آقای اژه ای سخنگوی دستگاه قضاحرفی نزنندکه مانع سرمایه گذاری خارجی شود و احساس ناامنی بیاورد!»نكتهاي كه روحاني نيز بر آن تاكيد داشت كه بايدامنيت سرمايه وسرمايهگذاردركشور حفظ شود و مردم احساس كنندايران همچنان كشوري باثبات وباامنيت است.انتقادلاريجاني احتمالابه آن بخش از اظهارات آقاي اژهاي باز ميگشت كه در نماز جمعه گفته بود: «به تجربه گذشته که نگاه میکنم فکرمیکنم فتنه جدیدواقدام جدیددرپیش است».تحليلي كه عنوان ميكرد كشور جاي امن و باثباتي نيست.
اماگذشته از اين،يك نكته مهم دراظهارات علي لاريجاني دراين همايش وجود داشت كه به تعيين كابينه دولت دوازدهم باز ميگردد. لاريجاني همچنين گفته:«در مورد کابینه در بعضی رسانهها سهمیه خواهی مطرح است؛ این غلط است، هر فرد کارآمدی باید مورد حمایت باشد. من در یکی از رسانهها دیدم گفتند این انتخابات یک رفراندوم برای کشور بود همین حرفها حساسیت ایجاد میکند چرا خلاف میگویید؟ انتخابات رفراندوم نبود. لذا کابینه آینده میتواند چراغ راهنمایی برای مشکلات باشد».
در مورد اظهارات لاريجاني چند نكته وجود دارد.
اول:اگرآقاي لاريجانی بانام«رفراندوم»ومعناومصداق عيني آن مشكلي دارندبحث ديگري است.اما انتخابات به روشني انتخاب ميان دو«انديشه»و«مديريت»و«تفكر»بود.دومدل انديشهاي كه هركدام نوع خاصي از كشورداري را مدنظر داشت. نامش را رفراندوم نگذاريد،اما نميتوان منكراين شدكه مردم، يك تفكر را برديگري باقاطعيت آرا برگزيدند. تفكري كه يكي ازمشخصههايش اين بود كه يك طرف وعدههاي فريبنده كار،پول،يارانه بيشتر و وام ميداد، يك طرف از واقعيتها ميگفت و اينكه اين وعدهها تماما تورمزاست.مردم هم نشان دادند فريب نميخورند و كارنامه عملكرد روحاني (حتي اگر گلايهاي نسبت به آن دارند)را قابل دفاع ميدانند.دراين وضعيت چرا نبايد از دولت مطالبه كنندكه براي كابينه، افرادي را انتخاب كند كه با رايشان همراه باشد؟دوم:لاريجاني يكي از ملاكها را انقلابي بودن معرفي ميكند.
صرفنظر از اينكه در حال حاضر هر كس تعريف خاصي از انقلابي بودن دارد،امابايدپرسيد:آياروحاني ميتواند ازاعضاي جمنا(جمعيت مردمي نيروهاي انقلابي)دركابينه خودش استفاده كند؟ نگاه رايدهندگان به اين انتخاب چه خواهد بود؟ اگر قرار بود مردم مديريت آنها در بخش كلان رابپذيرندميتوانستندبه قاليباف يارئيسي راي دهند. پس چرابه روحاني راي دادند؟سوم:برخلاف آقاي لاريجاني روحاني به درستي يك نكته را دريافته است.
روحاني ميداند كه امروز نميتوان ازمردم، رايي را دريافت كرد و بعد برخلاف آن عمل كرد. ميداند كه نمي شود به افكارعمومي بيتوجه بود چرا كه باز بودن فضاي مجازي صداي افكار عمومي را آنقدر بلند كرده كه هيچكس نميتواند گوشش را روي آنها ببندد.
از همين رو ميداند كه بايد افرادي را انتخاب كند كه راي دهندگان نيز بر همراه بودن ايشان با برنامههاي دولت تاكيد داشته باشند.چهارم:برخلاف اصلاح طلبان كه با همه وجود براي روحاني تبليغ كردندوتمام حيثيت وسرمايهاجتماعي خود را بدون هيچ پيششرط ودرخواستي تقديم روحاني كردند، ظاهرا آنها كه به تعبير روحاني«گوشهاي گير كردند و حرفي زدند»،سهم بيشتري ميخواهند.تاكنون هيچ كدام از اصلاح طلبان راجع به اينكه كابينه روحاني چگونه بايد باشد، حرفي نزدند.طلب سهمي نكردند.اين درحالي است كه لاريجاني و فراكسيون متعلق به وي درمجلس،سهمخواهي را ازحالا كليد زدهاند.